
دکتر حسین چناری؛ مشاور کسبوکارهای آموزشی
سیاست تحریم و مکانیسم اسنپبک (بازگشت خودکار تحریمها) یکی از ابزارهای جدی فشار بینالمللی علیه ایران بوده است.
در نگاه نخست، اسنپبک بیشتر به حوزههای اقتصادی، بانکی و انرژی مربوط دانسته میشود؛ اما تأثیرات عمیق و پایدار آن در حوزهای مانند آموزش اغلب کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
در حالیکه آینده هر کشور به طور مستقیم با کیفیت آموزش و پرورش آن گره خورده است، بازگشت تحریمها پیامدهایی مستقیم و غیرمستقیم بر آموزش عمومی و عالی ایران داشته و دارد.
۱. دسترسی محدود به منابع علمی و آموزشی: یکی از فوریترین اثرات اسنپبک، محرومیت از دسترسی آزاد به منابع علمی است. بهعنوان مثال: پس از بازگشت تحریمها در سال ۲۰۱۸، بسیاری از ناشران بینالمللی مانند الزویر و اشپرینگر دسترسی محققان ایرانی را به مقالات و پایگاههای داده محدود کردند.
دانشجویان رشتههای مهندسی در ایران برای دریافت نسخههای اصلی نرمافزارهایی مانند متلب یا انسیس با مشکلات جدی مواجه شدند و مجبور به استفاده از نسخههای غیرقانونی شدند که نه تنها کیفیت پشتیبانی علمی ندارد، بلکه بعضاً امنیت سیستمها را نیز تهدید میکند.
آزمایشگاههای دانشگاهی در رشتههای پزشکی و نانو فناوری هم نتوانستند تجهیزات جدید یا مواد اولیه خاص را از خارج تهیه کنند؛ برای نمونه، در دانشگاههای علوم پزشکی کشور بارها گزارش شد که خرید کیتهای آزمایشگاهی ژنتیک به دلیل تحریم غیرممکن شد.
۲. تشدید مهاجرت نخبگان و دانشجویان: اسنپبک تأثیر مستقیم بر کیفیت و انگیزه نیروی انسانی علمی گذاشت. در سالهای پس از بازگشت تحریمها: آمار رسمی نشان میداد تعداد درخواستهای اپلای از ایران به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی رشد چشمگیر یافت. بسیاری از این دانشجویان بهصراحت دلیل مهاجرت را «نبود امکان پژوهش پیشرفته در ایران» عنوان کردند. در حوزه پزشکی، اساتید و رزیدنتها به دلیل کمبود تجهیزات پیشرفته و کاهش فرصتهای بینالمللی، بیش از پیش تمایل به ترک کشور نشان دادند.
این مهاجرتها عملاً به فرار سرمایه انسانی منجر شد و آموزش عالی کشور را با خلأ استادان و پژوهشگران جوان و باانگیزه مواجه کرد.
۳. محدود شدن همکاریهای علمی بینالمللی: یکی دیگر از پیامدهای اسنپبک، کاهش همکاریهای دانشگاهی است: برخی دانشگاههای معتبر اروپایی مانند ات زوریخ و مؤسسه ماکس پلانک آلمان پس از بازگشت تحریمها پروژههای مشترک خود با دانشگاههای ایرانی را لغو کردند.
برگزاری کنفرانسهای علمی مشترک نیز با دشواری همراه شد. برای مثال، در سال ۲۰۱۹ تعدادی از اساتید ایرانی دعوتشده به کنفرانسهای علمی در اروپا، به دلیل مشکلات ناشی از انتقال پول و صدور ویزا نتوانستند حضور یابند.
حتی در حوزههای آموزشی غیرسیاسی مثل هوش مصنوعی و رباتیک، شرکت در مسابقات بینالمللی برای تیمهای دانشجویی ایران دشوار شد، زیرا اسپانسرها به دلیل ترس از تحریم، حاضر به همکاری نبودند.
۴. تأثیر بر آموزش عمومی و مدارس: هرچند تصور میشود اسنپبک بیشتر به دانشگاهها مرتبط است، اما تأثیر آن بر مدارس و آموزش عمومی نیز آشکار است: تورم ناشی از تحریم باعث شد خانوادهها توان پرداخت هزینههای آموزشی اضافی (کلاس زبان، کلاس کنکور، ابزارهای آموزشی دیجیتال) را از دست بدهند.
وزارت آموزش و پرورش به دلیل کاهش درآمدهای نفتی، در تأمین زیرساختهای آموزشی مانند تجهیز مدارس هوشمند و گسترش اینترنت پرسرعت در مناطق محروم با محدودیت شدید مواجه شد. در دوران کرونا، کمبود تجهیزات و اینترنت باکیفیت باعث شد آموزش آنلاین برای بسیاری از دانشآموزان مناطق کمبرخوردار عملاً غیرممکن شود و شکاف آموزشی عمیقتر گردد.
۵. پیامدهای بلندمدت: با تداوم فشارهای ناشی از اسنپبک، نظام آموزشی ایران با چند خطر جدی مواجه میشود: کاهش کیفیت فارغالتحصیلان در مقایسه با همتایان بینالمللی.؛ افزایش شکاف طبقاتی در آموزش: چراکه مدارس و دانشگاههای خصوصی با منابع مالی مستقل همچنان توانایی جذب تجهیزات خارجی را دارند، اما مراکز دولتی با محدودیت جدی روبهرو هستند؛ و عقبماندگی فناورانه در حوزههایی چون هوش مصنوعی، نانوتکنولوژی و علوم پزشکی، که بیشترین وابستگی را به دانش و فناوری روز دنیا دارند.
جمعبندی
مکانیسم اسنپبک صرفاً یک ابزار سیاسی برای فشار اقتصادی نیست؛ بلکه پیامدهای آن در حوزه آموزش میتواند آینده کشور را تحت تأثیر قرار دهد. کاهش دسترسی به منابع علمی، فرار مغزها، محدود شدن همکاریهای بینالمللی و تشدید نابرابری آموزشی از مهمترین اثرات واقعی این پدیده بر ایران است. برای مقابله با این روند، ضروری است:
الف. سرمایهگذاری در زیرساختهای بومی علمی و آموزشی افزایش یابد.
ب. پایگاههای داده و نرمافزارهای بومی توسعه پیدا کنند.
ج. همکاریهای علمی با کشورهای منطقه و شرکای آسیایی جایگزین بخشی از تعاملات محدودشده غربی گردد.
به بیان دیگر، اگرچه اسنپبک تهدیدی بزرگ برای آموزش ایران است، اما میتواند انگیزهای برای خودکفایی علمی و توسعه زیرساختهای مستقل آموزشی نیز باشد، مشروط بر آنکه سیاستگذاران برنامهای جامع و عملی برای مدیریت پیامدهای آن تدوین کنند.