کد خبر: 180304208834
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیبورسروزنامه

زنگ بحران در بورس به صدا درآمد

فاطمه حاج علی

بازار سرمایه ایران در نخستین روز کاری هفته، شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، یکی از تلخ‌ترین و بی‌رمق‌ترین روزهای خود را سپری کرد.

بازاری که نه‌تنها درگیر مسائل سیاسی و ابهامات ساختاری است، بلکه بیش از همیشه بی‌دفاع و بی‌پشتوانه در برابر هجوم اخبار و سیاست‌های متناقض قرار گرفته است.

سقوطی آرام اما عمیق که نه تنها شاخص‌ها را قرمزپوش کرد، بلکه بار دیگر نشان داد اعتماد به بورس، سرمایه‌ای است شکننده که در بی‌تفاوتی تصمیم‌گیران به‌سادگی از بین می‌رود.

بازار بی‌سَر، بی‌صدا و بی‌جان

فضای کلی بازار دیروز بیشتر به یک میدان خستگی شبیه بود تا محل رقابت برای سرمایه‌گذاری. فعالان بازار هنوز از تعطیلات بازنگشته بودند که با سیلی از اخبار سیاسی، حرف‌های ضدونقیض همتی و بی‌عملی در حوزه سیاست‌گذاری اقتصادی مواجه شدند. بازاری که به‌جای تابلوی سبز و شور معاملات، تنها نظاره‌گر بازگشت سنگین ناامیدی بود.

جریانی که از هفته گذشته شروع شده بود، دیروز با قدرت بیشتری خود را نشان داد. به‌ویژه با اضافه شدن چالش‌هایی مثل خودرویی‌ها، صندوق‌های اهرمی و بی‌تصمیمی در خصوص مسائل کلان سیاسی، فضای بازار بیشتر از همیشه گره‌خورده و گنگ به نظر می‌رسید. هیچ نشانی از افق روشن یا برنامه مشخصی در مسیر سیاست‌گذار دیده نمی‌شد و در این شرایط، طبیعی است که سهام‌دار خرد، تنها به تماشاگر بدل شود.

بارها و بارها نسبت به وضعیت مبهم در گروه‌های خودرویی هشدار داده شد. اما آن‌قدر اهمال و بی‌تصمیمی حاکم شد که اکنون این موضوع، مانند استخوانی لای زخم باقی مانده و چرک کرده است. مسئله فقط خودرویی‌ها نیست؛ صندوق‌های اهرمی نیز به جای ابزاری برای ثبات‌بخشی، به عنصر بی‌ثباتی و گسترش بی‌اعتمادی تبدیل شده‌اند. در همه این موارد، سازمان بورس نقش منفعل و حتی بی‌اثر خود را به نمایش گذاشته و با بی‌توجهی، به التهابات دامن زده است.

شکی نیست که سیاست، محرک اصلی شرایط بغرنج امروز بازار است. اما آنچه دردناک است، نبود حتی یک واکنش ترمیمی یا امیدبخش از سوی سیاست‌گذاران اقتصادی و بازار سرمایه است. سخنرانی رهبری در روزهای اخیر، حرف‌های ترامپ و ترس از مکانیسم ماشه و قطعنامه شورای امنیت، سایه‌ای سنگین بر سر بازار انداخته‌اند. حالا سهام‌دار خسته، نه فقط از عملکرد شرکت‌ها که از بی‌ثباتی عمومی در سیاست خارجی و داخلی واهمه دارد.

با شروع فصل مجامع و انتشار گزارش‌های ۱۲ ماهه شرکت‌ها، بازار باید با اشتیاق و شور حرکت می‌کرد. اما شرایط به‌گونه‌ای است که نه خبری از گزارش‌های هیجان‌برانگیز به گوش می‌رسد، نه فضایی برای ارزیابی منطقی سودآوری‌ها فراهم است. در این وضعیت، بازار سرمایه بیشتر از همیشه شبیه بیماری است که به‌جای درمان، داروی بی‌هوشی دریافت کرده باشد.

شش هفته پیش رو، از امروز تا پایان تیر، طبق پیش‌بینی‌ها، یکی از پرچالش‌ترین بازه‌های زمانی بورس خواهد بود. از مجامع سنگین گرفته تا اخبار سیاسی و تغییرات احتمالی در تیم اقتصادی دولت، همه‌چیز بازار را در لبه پرتگاه نگه داشته‌اند. حالا باید دید آیا بورس می‌تواند در این تابستان داغ، رمقی برای بازگشت پیدا کند یا کاملاً به انجماد روانی خواهد رسید.

صندوق‌های اهرمی؛ پروژه‌ای که به ضد خود تبدیل شد

یکی از مهم‌ترین بحران‌های امروز، وضعیت صندوق‌های اهرمی است. ابزاری که قرار بود حرفه‌ای‌گری را در بازار تقویت کرده و اعتماد را جلب کند، امروز در بی‌نظارتی کامل، تبدیل به پاشنه آشیل بازار شده است. سازمان بورس در مرحله صدور مجوز، نهایت سخت‌گیری را اعمال می‌کند، اما پس از صدور مجوز، صندوق‌ها را به حال خود رها می‌کند. گزارش‌های ماهانه، جای بررسی عملکرد و شفافیت را گرفته و هیچ‌کس نمی‌داند فلان صندوق چه عملکردی داشته یا چه تاثیری بر روند بازار گذاشته است.

مسئله اینجاست که تا اطلاع‌رسانی و نظارت مستمر نباشد، ابزار مالی جدید نه‌تنها مفید نخواهد بود بلکه در زمان بحران، بحران‌زاتر خواهد شد. بازار امروز با وجود رشد اسمی ابزارها، با افت شدید جریان پول مواجه است و این تضاد، وضعیت را بغرنج‌تر کرده است.

خطر بی‌اعتمادی

در حال حاضر، بی‌اعتمادی نسبت به صندوق‌های اهرمی به سایر ابزارها نیز سرایت کرده و ریشه اعتماد عمومی را هدف قرار داده است. این بحران، نه‌تنها بازار سرمایه، بلکه فرهنگ سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را تهدید می‌کند. اگر این روند ادامه یابد، فعالان بازار، صندوق‌ها را نه راه‌حل که مشکل تلقی می‌کنند و این موضوع در درازمدت، یک تهدید بزرگ برای بازار سرمایه ایران خواهد بود.

راه‌حل؟ نه راه‌اندازی صندوق جدید، نه شعار توسعه ابزار، بلکه بازنگری عمیق در عملکرد فعلی، توقف صدور بی‌برنامه مجوزها و تمرکز جدی بر شفافیت، اطلاع‌رسانی، بازدهی واقعی و فرهنگ‌سازی عمومی.

سازمان بورس و نهادهای مالی باید درک کنند که امروز زمان صدور ابزارهای تازه نیست، بلکه باید مدیریت ابزارهای موجود در اولویت قرار گیرد. بدون جریان پول تازه، بدون جذب سرمایه‌گذاران جدید و بدون ایجاد اطمینان عمومی، ابزارهای رنگارنگ چیزی جز ظاهر بزک‌شده بحران نیستند. اگر نقدینگی وارد نشود، این صندوق‌ها صرفاً به تله‌هایی برای جذب سرمایه فعالان قدیمی تبدیل می‌شوند که در بحران‌ها، اولین قربانی خواهند بود.

بازار سرمایه در حال عبور از پیچ خطرناک اعتماد است. اگر امروز بحران صندوق‌های اهرمی، ابهامات سیاستی و ضعف تصمیم‌گیری نادیده گرفته شوند، فردا بازگشت به نقطه شروع خواهد بود؛ جایی که نه تنها دستاوردی باقی نمی‌ماند، بلکه تجربه تلخ سال ۹۹ تکرار خواهد شد.

امروز دیگر جای سکوت نیست. سازمان بورس باید فکری فوری برای بازسازی اعتماد، احیای شفافیت و هدایت واقعی نقدینگی کند. بازار سرمایه نیاز به امید، امنیت و تصمیم‌گیری جسورانه دارد، نه صرفاً گزارش‌های دیرهنگام و وعده‌های تکراری.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا