عاقل به کنار رود تا پل می جست، دیوانه پا برهنه از آب گذشت

  کد خبر: 1210954067

علی پاکزاد

روز های شنبه ویکشنبه با فروکش کردن بازار ارز رئیس کل بانک مرکزی و معاون اول رئیس جمهور  اقدامات خود را برای مهار بازار راز شروع کردند در حالی که بازار داغ ارز در دوماه گذشته چندین میلیارد تومان از سر سفره معیشت مردم به تاراج برد.

به عبارت ساده تر تا سکان کشتی تصمیم گیری های مدیریت ارزی جواب بدهد، دیوانگان حریص سودهای لاتاری ارز، کار خودشان را کردند، که امیدواریم تدبیر امور به گونه ای پیش برود که حضرات بعد از خرابی بصره سر نرسند.

شنبه شب رئیس کل بانک مرکزی در گفتگوی ویژه خبری در مورد اتفاقات افتاده اظهار نظر کرد از جمله آنکه عنوان شد برخی به دنبال آشفته کردن بازار ارز هستند، همچنین عنوان کرد برای بازگرداندن حالت عادی به بازار ۶ میلیارد دلار هزینه شده است.

همین جملات بهانه دست رسانه منتقد دولت داد که تلافی کند انتقادات سالهای قبل را به دولت احمدی نژاد و تیتر زد دولت در نوسان ارز معادل یک ماه یارانه نقدی درآمد کسب کرده است!، البته تا اینجای کار هیچ اهمیتی ندارد. به هر صورت فضای رسانه ای و تضارب آرا نه تنها مفید است بلکه لازم تلقی می شود، اما سئوال اینجا در مورد نحوه برخورد با موضوعی است که تقریبا به عنوان ترجیع بند کلام تمام مدیران پولی بوده است آنهم فصلی بودن این تغییرات است، اگر فصلی بوده است چرا به ناگهان لجام گسیخته قیمت ها سر به عصیان گذاشته اند و این اتفاق در یک دوره یک ماه و نیمه بدون توجه رها شده تا کار به جایی برسد که بانک مرکزی برای مهارش مجبور به فروش ۶میلیارد دلار از ذخایرش شود!

معاون اول رئیس جمهور نیز روز یکشنبه در دستور العملی طولانی تمهیدات ساماندهی بازار ارز را ابلاغ کرد، آیا واقعا پیش از این ضرورتی برای این امر احساس نشده بود؟ بازار ارزی که تا قبل از توافق برجام با کمبود ارز در شکننده ترین شکل اداره شده بود و یک سال نیز بعد از برجام درگیر اتصال مجدد سیستم بانکی به سیستم سوئیفت و ساختارهای مبادلات بین المللی بانکهای کشور بود، چگونه اداره شد که به ناگهان نیازمند ساماندهی است؟

جای سئوال دارد اگر شخص رئیس جمهور و تیم سیاسی اش توانسته است با دیپلماسی سیاسی معزل تحریم ها را برطرف کنند، تیم اقتصادی دولت و به خصوص معاون اول رئیس جمهور که عقبه طولانی در مدیریت های اقتصادی دارد برای استفاده از فرصت های ایجاد شده در زمین سیاست چه کرده اند؟

نتیجه انفعال همین عزیزانی که امروز به دست و پا افتاده اند تا به ساماندهی بپردازند، غافل گیری های مکرر دولت از اتفاقات فصلی بوده که البته همانطور که اشاره شد، مساوی است با آب ریختن به آسیاب منتقدین  و معاون اول نیز نتوانسته به وظیفه خود یعنی ایجاد انسجام میان اعضای هیات دولت جامعه به انجام برساند.

نتیجه اینکه رئیس کل بانک مرکزی با افتخار قیمت دلار مطلوب خود را ۳۶۰۰ تومان اعلام می کند و این به زبان بازار یعنی منتظر افزایش نرخ رسمی دلار  تا ۳۶۰۰ تومان باشید ! اینها گویای سردرگمی افراد کلیدی دولت است و صد افسوس که همین باعث زیر سئوال رفتن دستاوردهای دولت شده و  صد البته برنده این فضا همان سودجویان حریصی هستند که در غفلت عاقله مردان دولتی کار خود می کنند.

خروج از نسخه موبایل