کد خبر: 18020025149
اقتصاداقتصاد کلانبورسروزنامه

فرشاد مومنی: به اسم تقویت بورس می‌خواهند دوپینگی سهام بخرند

سیاست تورم‌زا یعنی یک بازی اقتصادی که جامعه را به قمارخانه تبدیل می‌کند

فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبائی، از راهکارهایی که اخیرا برای تقویت بورس پیشنهاد شده و به تصویب شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا رسیده است، انتقاد کرد.

 این صاحب‌نظر اقتصاد سیاسی و توسعه که در نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد سخن  می‌گفت، با انتقاد از دعوت سال گذشته دولتمردان و رئیس‌جمهوری از مردم برای سرمایه‌گذاری در بورس گفت: شما هنوز ترتیبات نهادی را برای اینکه بورس در خدمت توسعه قرار بگیرد، اصلاح نکردید آن گونه افراطی به همه می‌گویید به سمت بورس بشتابید تا رستگار شوید.

سرمایه‌گذاران خرده‌پای محروم و مظلوم که در دهات‌های کشور مرغ و خروس و گاو و گوسفند را فروختند، سهام خریدند و بعد از اینکه آنها را به آن وضع دچار آشفتگی کردند، حالا می‌گویند بورس را تقویت کنیم.

رئیس موسسه دین و اقتصاد در ادامه با توجه به راهکارهایی که اخیرا برای تقویت بازار سرمایه پیشنهاد شده و به تصویب رسیده است، افزود: تقویت این نیست ترتیبات نهادی که جلوی سوداگری و مفت‌خوری را بگیرد، ببندند.

به اسم تقویت بازار سرمایه از منابع صندوق توسعه تزریق کنیم و شرکت‌های سرمایه‌گذاری بخش عمومی را مجبور کنیم دوپینگی سهام بخرند و کارهای از این قبیل انجام دهیم.

کل سیستم اداره‌ اقتصاد کشور در دور باطل مشکوک قرار داده‌اند در حالی که می‌دانیم هیچکدام سرنوشت محتوم نیست. اکنون باید این حرف‌ها را خیلی بیشتر زد چون کشور امسال می‌خواهد درباره‌ی برنامه‌ میان مدت تصمیم‌گیری کند.

او اضافه کرد: ۳۰ سال سیاست‌های تورم زا و فلاکت بار را اجرا کردید. شکاف تورمی که بین تورم ایران با تورم افغانستان، عراق و عربستان وجود دارد که واقعاً آدم خجالت می‌کشد. انگار قباحت این چیزها در نظام تصمیم‌گیری کشور ریخته و حساس نیستند که ما چه کاری انجام می‌دهیم و بعد حرف‌های غیر کارشناسی و غیر متعارف را می‌زنند.

مومنی گفت:‌ گزارش‌های رسمی می‌گویند به موازات سیاست‌های تورم‌زا ما با بی‌سابقه‌ترین سطوح از بین فرصت‌های شغلی برای طبقات فقیر و متوسط درآمدی در کشور روبه‌رو هستیم. هیچکدام از اینها سرنوشت محتوم نیستند.

اگر حکومت ما به این بلوغ فکری برسد سیاست تورم‌زا یعنی یک بازی اقتصادی که جامعه را به قمارخانه تبدیل می‌کند که باید متوقف شود. اگر این گونه شد آنگاه دولت به جای اینکه برای کسب درآمد به شیوه‌های مخرب رو بیاورد ساختار هزینه‌ها را اصلاح می‌کند.

او افزود: چرا آقای رئیس بانک مرکزی طفره می‌رود از اینکه با من درباره‌ دلایل امتناع از انتشار ارزهای تخصیص یافته‌ دوره‌ی پسابرجام مناظره کند. نفع چه کسی در این پنهانکاری است؟ و ده‌ها مسئله‌ی دیگری که به وضوح نشان می‌دهند ایران برای اداره‌ سالم و همراه با بالندگی اقتصاد راه حل‌های مشخص دارد.

راه حل بنیادی این است که موتورهای پمپاژ کننده‌ انگیزه‌های سوداگری، رباخوری و رانت‌جویی را کنترل کنید و به جای آن حمایت‌های توسعه‌گرا از تولید را در دستور کار قرار دهید تا کشور نجات پیدا کند.

به گفته رئیس موسسه دین و اقتصاد، برآوردهای رسمی که انتشار پیدا کرد می‌گوید طی ۳۰ سال گذشته ایران ۳۳۰ میلیارد دلار از منابع ارزی خود را صرف پدیده‌ای به نام کنترل نرخ ارز کرده است؛  در حالی که اگر با خرد متعارف بحث دستکاری نرخ ارز را از گردونه‌ تصمیم‌گیری خارج می‌کردند نه ۳۳۰ میلیارد دلار هزینه می‌شد و نه این همه فساد و ناکارآمدی در اثر مناسبات رانتی و سوداگرانه و کازینویی ناشی از شوک نرخ ارز پدیدار می‌شد.

مومنی افزود: در ۳۰ ساله‌ منتهی به ۱۳۹۶ در اثر نابخردی‌ها و دامن زدن به سوداگری و دلالی و تشویق فعالیت‌های غیر مولد معادل ۲۵۰ میلیارد دلار کشور در قالب ساختمان‌های بلا استفاده و خانه‌های خالی دچار اتلاف منابع شده است.

تا سال ۱۳۹۶ مرکز پژوهش‌های مجلس محاسبه کرد و دید از کانال نابخردی‌ها و تشویق رانت جویی و لابی و فساد در طرح‌های عمرانی کشور نظام ملّی یک اضافه هزینه‌ نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلاری فقط از باب طولانی شدن دوره‌ی زمانی به بهره‌برداری رسیدن طرح‌های عمرانی اتلاف منابع داشتیم.

او اظهار کرد:  در زمینه‌ی سوء تدبیرهایی که به این همه فساد و اتلاف منابع و بحران‌های کوچک و بزرگ منجر شده اگر از ما پرسیده شود کانون اصلی خطاهای سیاستی که در ایران اتفاق افتاده و ما را تا این اندازه آسیب‌پذیر کرده چیست؟

پاسخ برخورد سهل انگارانه و مشکوک در زمینه‌ اعمال بی‌پروایی سیاست‌های تورم‌زا ست. تحت این عنوان کلی می‌توانیم بگوییم سیاست‌های تورم‌زا به حکم آنکه به شدت ضد تولیدی و ضد عادلانه است ریشه‌ تمام گرفتارهای کوچک و بزرگی هست که اقتصاد ایران با آنها دست به گریبان است.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: اگر به ما بگویند پیشنهاد اجرایی عملیاتی مشخص دهید، می‌گوییم شوک‌های قیمتی مناسبات را رانتی می‌کنند و رانتی شدن مناسبات به معنای زمین‌گیر شدن تولید، افزایش نابرابری‌های ناموجه، گسترش و تعمیق فساد است.

از همه مهمتر اینکه مناسبات تورمی که ما را درگیر مناسبات رانتی می‌کند بازی اجتماعی را به بازی قمارخانه‌ای و شبه کازینویی تبدیل می‌کند و این آن چیزی است که اکنون در تمام عرصه‌های حیات جمعی اسیرش هستیم.

او تاکید کرد: یکی از بلوغ‌های بزرگ که از دل مواجهه فعال نهادهای نظارتی و در نظر گرفتن تنبیه برای سیاست‌های تورم‌زا می‌تواند به عنوان عایدی در کشور مطرح باشد اینکه می‌توانیم خیلی کم‌هزینه‌تر و پر دستاوردتر مملکت کنیم.

همه باید بفهمند در بازی رانت‌جویی و مشوّق سوداگری و فساد، همه بازنده هستند.

واقعاً جا دارد در دوره‌ آموزشی مستقلی تجربه‌ سه دهه‌ گذشته‌ ایران را برجسته کنیم و نشان دهیم در همه‌ عرصه‌ نظام حیات جمعی دولت، مردم، تولیدکنندگان باختند اما رباخوران، دلالان، واردکنندگان و رانت‌جویان برنده شدند.

مومنی خاطرنشان کرد: بحث‌هایی که در زمینه اقتصاد سیاسی اتخاذ سیاست‌های تورم‌زا در دنیا می‌شود برای هشیار کردن نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی در این زمینه و حساس کردن آنها نسبت به اقدام ضد توسعه‌ای و ضد عادلانه استناد به رمان قمارباز داستایوفسکی است.

دانشمندان بزرگ در اقتصاد سیاسی توسعه نقطه‌ عزیمت بحث را آنجا می‌گذارند که خیلی آموزنده است.

داستایوفسکی که در حوالی ربع پایانی قرن نوزدهم این رمان را نوشت در واقع بازتاب زندگی و تجربه‌ شخصی او بود. او در فاصله‌ سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۸۷۱ در اثر سهل انگاری یک ناشر بی‌ملاحظه بدهی بزرگ پیدا کرد. زمانی که او در معرض زندانی شدن قرار گرفت به دلیل اینکه نمی‌توانست بدهی را پس دهد در اثر توصیه‌ یک مشاور بی‌صلاحیت، راه قمار را برای غلبه بر ترس از زندانی شدن انتخاب کرد و نتیجه عملی این شد که کل ما ترک تا مرز ساعت مچی‌اش را هم از دست داد.

داستایوفسکی در داستان قمارباز به صراحت می‌گوید قمار به مثابه یک راه حل کوته‌نگرانه با عواقب وخیم بلند‌مدت است.

او ادامه داد: این عیناً کاری هست که دولت در ایران از ۱۳۶۸ به بعد از طریق وارد کردن شوک نرخ ارز ایجاد کرد. اینها فکر می‌کردند به یکباره شوک نرخ ارز ایجاد می‌کنند و با توجه به اینکه انحصار نسبی ارز را در اختیار دارند بدون اینکه زحمتی کشیده باشند به شکلی کاملاً قمارگونه درآمدهای ریالی را چندین برابر می‌کنند اما وقتی که آثار تورم‌زای این سیاست روی ساختار هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دولت ظاهر می‌شود آنگاه بدبختی دولت در زمینه‌ تهدید دائمی به کسری مزمن و ورشکستگی مالی عینیت پیدا می‌کند.

رئیس موسسه دین و اقتصاد یادآور شد: داستایوفسکی می‌گوید رویه‌های قمار‌بازانه‌ای که حکومت روسیه در نیمه‌ دوم قرن نوزدهم برای اداره‌ی اقتصاد اتخاذ کرد منشأ اصلی سرخوردگی و یأس کل مردم روسیه شد.

به همین خاطر او درباره تاثیر قمار با تکیه بر بازی رولت می‌گوید دل بستن به برخورداری‌های بزرگ و بدون زحمت و تلاش کمر روسیه را شکاند و باعث شد مردم و حکومت بازنده شدند.

تقریباً ۷۰ سال بعد از انتشار رمان قمارباز داستایوفسکی، جان مینارد کینز از یک دریچه‌ دیگری سیاست‌های تورم‌زا را به یک قماربازی در کازینو تشبیه می‌کند. کینز می‌گوید وقتی به هر طریق سوداگری مالی تشویق شود، گروه اندکی از سوداگران پاداش‌های سریع به قیمت تحمیل بیکاری و تورم به مردم و تحمیل نابرابری و فساد در بلند مدت می‌گیرند اما کلید اصلی بحث این استکه حتی کسانی که در کوتاه مدت از بازی سوداگرانه نفع برده بودند، هم زیان می‌بینند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا