مدیرعامل موسسه توسعه حقوق فقرزدایی: اولویت قانونگذاران باید رفع فقر قابلیتی باشد، نه فقر درآمدی
اگر یک نماینده یا یک کمیسیون تخصصی مجلس بخواهد قانونی در حوزه فقرزدایی بنویسد، اصلاح کند یا تفسیر کند، چه کارهایی باید انجام دهد؟ این پرسشی است که سیداحمد حبیبنژاد، عضو هیات علمی گروه حقوق عمومی پردیس فارابی دانشگاه تهران و مدیرعامل موسسه توسعه حقوق فقرزدایی، در بخش دوم نشستی مجازی با موضوع «فقر و فقرزدایی در نظام تقنینی کشور» مطرح کرد و به آن پاسخ داد.
او در بخش نخست این نشست اینستاگرامی که ۲۸ مهر به همت انجمن علمی دانشجویی حقوق دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، نیازسنجی تقنینی، آیندهپژوهی تقنینی، مطالعه اثربخشی قوانین و تصویب قوانین شفاف را چهار بایسته نظام تقنینی در حوزه فقرزدایی برشمرد. گزارش بخش نخست نشست با تیتر «قوانین غیرشفاف با ۲ واسطه فقر ایجاد میکند» در شماره دیروز (۵ آبان ۱۳۹۹) روزنامه عصر اقتصاد منتشر شد و از طریق لینک «www.asre-eghtesad.com/amouzesh/cat-5/77299» در دسترس قرار داد.
اولویت تنقیح بر تقنین
حبیبنژاد در پاسخ به پرسش مطرح در بخش دوم نشست یادشده گفت: «اگر من جای نمایندگان یا کمیسیونهایی باشم که میخواهند قوانینی در حوزه فقرزدایی بنویسند، اصلاح کنند یا تفسیر کنند، با توجه به قواعد و قوانین متعدد و پراکنده حوزه فقر که در نظام تقنینی ما وجود دارد، حتما اولویت را به تنقیح قوانین میدهم و نه به تقنین. مطمئنا الان تنقیح قوانین حوزه فقر مهمتر از تقنین قواعد جدید است. پس اصل اول این است که تا میتوانیم قانونگذاری نکنیم مگر در جایی که واقعا چارهای نداشته باشیم و به سمت تنقیح برویم.»
تنقیح قوانین و مقرارت به معنی پالایش و گردآوری منسجم آنها به نحوی است که «قاعده عام و قاعده خاص»، «قاعده مطلق و قاعده مقید»، «قاعده نسخشده و قاعده حاکم»، «قاعده مقدم و قاعده موخر» و مواردی از این دست شناسایی میشود.
اولویت رفع فقر قابلیتی بر رفع فقر درآمدی
عضو هیات بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین دومین نکته حائز اهمیت در حوزه فقرزدایی تقنینی را چنین تشریح کرد: «شاید علت اینکه مردم از هدفمندی یارانهها احساس رفاه نمیکنند و این حس را ندارند که اقدام یادشده مشکلی از مشکلات اقتصادی آنها را رفع کرده، بیتوجهی قانونگذار به این نکته بوده است که میان فقر درآمدی و فقر قابلیتی باید اولویت را به فقر قابلیتی داد.»
او افزود: «وقتی شما با فقر درآمدی روبهرویید یعنی پول ندارید که چیزی را بخرید، یعنی فقدان منبع درآمد. اما گاهی با فقر قابلیتی مواجهاید؛ یعنی کاری، هنری، حرفهای بلد نیستید که منبع درآمدی داشته باشید. رفع این دو نوع فقر مصداق همان مثال معروف ماهی دادن و ماهیگیری آموختن است. در تعارض میان فقر درآمدی و فقر قابلیتی اصل بر این است که ما باید رفع فقر را به سمت رفع فقر قابلیتی ببریم.»
حبیبنژاد ادامه داد: «اگر این کار را نکنیم پرداخت ۴۵هزار تومانها مشکلی را حل نخواهد کرد. البته نگاه من به موضوع هدفمندی صفر و صدی نیست و مخالف پرداخت یارانه نیستم چراکه هر قانونی آثار مثبتی نیز دارد؛ اما وقتی میخواهیم به قوانین مرتبط با حوزه فقرزدایی کشور از منظر فقر درآمدی و فقر قابلیتی نگاه کنیم، این اشکال به شیوه هدفمندی یارانهها وارد است. به عبارت دیگر سخن بر سر این است که قانونگذار حتی زمانی که میخواهد به فقر درآمدی توجه کند باید فقر قابلیتی را نیز در نظر بگیرد.»
او اضافه کرد: «شما در مواد اول قانون هدفمندی، آنجایی که مشخص میکند دولت درآمد ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی را کجا باید خرج کند، بحث توانمندسازی فقرا در اولویت چندم آمده است؟ شاید بهتر بود که توانمندسازی فقرا در ابتدا مطرح میشد که اگر این اتفاق میافتاد دیگر نمیشنیدیم که که در مناطق روستایی سرپرستان برخی خانوادهها با تعداد فرزندان بالا دیگر کاری انجام نمیدهند و با همین یارانه دریافتی زندگی خود را اداره میکنند. یارانه برای این است که شخص به کمک آن از تله فقر بیرون بیاید.»
مدیرعامل موسسه توسعه حقوق فقرزدایی تاکید کرد: «تفاوت فقرزدایی پایدار با فقرزدایی غیرپایدار در این است که در فقرزدایی ناپایدار شما به فقیر کمک میکنید که برای یک مدت مثلا ده روز، یک ماه، یک سال از فقر رها بشود و بعد تمام میشود؛ یعنی اگر مدت اجرای قانون به پایان برسد یا اگر دولت بعدی نتواند آن را اجرا کند، باز همان آش است و همان کاسه و شخص دوباره فقیر میشود. اما در فقرزدایی پایدار به شهروند توانمندی میدهند که خود را از فقر خارج کند.»
او اظهار کرد: «یکی از موفقترین مدلهای توانمندسازی را در فقرزدایی روستایی چین میبینید که توانست از سال ۲۰۱۳ میلادی تا سال ۲۰۱۸، هر سال حدود ۱۲ میلیون چینی را از دایره فقر خارج کند. در قطعنامه فقرزدایی روستایی که مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۸ صادر کرد از فقرزدایی روستایی چین به عنوان یک الگوی مطلوب یاد شده است. علت این موفقیت در فقرزدایی آن است که فقرزدایی از طریق توانمندسازی صورت گرفته است.»
عضو هیات علمی گروه حقوق عمومی پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: «شما نمیتوانید صرفا با دادن پول فقرا را تله فقر خارج کنید. تاکید میکنم اصل بر فقرزدایی قابلیتی است و شما باید فقیر را توانمند بکنید؛ البته برای شروع این کار و برای اینکه بستر توانمندسازی فراهم شود، خوب است که مبلغی هم کمک بشود.»
مشارکت دادن فقرا در فقرزدایی
حبیبنژاد نکته سوم را لزوم مشارکت دادن فقرا در فقرزدایی عنوان کرد و در این باره گفت: «در تمام دستورالعملهای عالی فقرزدایی حتما بحثی درباره مشارکت فقرا در فقرزداتی بحثی وجود دارد. اگر فقیر در این فرایند مشارکت داده نشود و خود فقیر اراده نکند که از فقر خارج شود، نمیتوان سیاست موفقی را در حوزه فقرزدایی اجرا کرد.»
او افزود: «ما همچنین باید سیاستهای واحدی را حوزه فقرزدایی دنبال کنیم.»