گذار متناقض سیاست آب
سیاستگذاران میان وعدههای فناورانه و واقعیت خشکسالی گرفتار شدهاند و رویکردها تغییر میکند
سکینه مهرائی
بیستویکمین نمایشگاه بینالمللی صنعت آب در حالی برگزار شد که محور اصلی آن، ناخواسته از دل آمارهای خشک و سخنان مدیران بیرون آمد.
سال گذشته وزارت نیرو وعده داده بود که مسیر مدیریت آب را با اتکا به هوشمندسازی، بومیسازی تجهیزات، تکیه بر شرکتهای دانشبنیان و کاهش سهم واردات تجهیزات طی کند.
اما نمایشگاه امسال، بیش از هر زمان دیگری یک واقعیت تلخ را به رخ کشید. از تهکشیدن مخازن تهران تا هشدارهای علمی درباره سقوط سرانه آب تجدیدپذیر، مجموعهای از مقامها را به نقطهای رسانده که برخی از آنها از «لزوم بررسی واردات آب» و «سناریوهای اضطراری» سخن میگویند. این تغییر جهت ناگهانی، از فناوریمحوری به اضطرار واردات، تصویری سرد و شفاف از آینده آب کشور ارائه میکند.
به گزارش عصراقتصاد، در قلب این بحث، آمارهایی قرار داشت که مدیران آبفای تهران در نشست خبری نمایشگاه ارائه کردند. محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آبفای تهران، اعلام کرد که میانگین پرشدگی سدهای کشور حدود ۳۲ درصد است و استان تهران تنها ۹ درصد پرشدگی دارد.
اگر سد طالقان را کنار بگذاریم، این عدد به ۳ درصد سقوط میکند. به گفته او، تهران خشکترین سال آبی شش دهه گذشته را پشت سر میگذارد و عملاً برای نخستین بار ششمین سال خشکسالی متوالی را تجربه میکند. اردکانی توضیح داد که تهران در مهر و آبان هیچ بارانی نداشته و با وجود نیاز به ۷۵ میلیمتر بارش، تنها ۳ تا ۴ میلیمتر بارندگی ثبت شده است. همین وضعیت، تهران را ۹۷ درصد عقبتر از میانگین معمول قرار داده است.
اردکانی اعلام کرد که برای جلوگیری از قطع گسترده آب در تابستان امسال، شرکت آبفا ناچار شده فشار شبکه را کاهش دهد؛ اقدامی که ۹۷ میلیون مترمکعب مصرف آب را نسبت به مدت مشابه گذشته پایین آورده است.
نمایشگاه آب امسال با آمارهای نگرانکننده سدها و هشدارهای خشکسالی، سیاستگذاران را به بازنگری جدی در مسیر بومیسازی، مدیریت مصرف و حتی سناریوی واردات آب وادار کرده است
به گفته او، اگر این مداخله انجام نمیشد، تهران با قطعیهای فراگیر روبهرو میشد. او تأکید کرد که برنامهای برای افزایش ساعات افت فشار وجود ندارد و پیشبینی بارشهای پیشرو، از تشدید اقدامات جلوگیری میکند.
مدیرعامل آبفا همچنین بار دیگر محدودیت زیستبوم تهران را یادآوری کرد. از نظر او، ظرفیت واقعی این منطقه شش میلیون نفر است، اما جمعیت فعلی دو برابر آن است و ادامه بارگذاری جمعیت میتواند آینده آب را بغرنجتر کند.
فرسایش منابع و چرخش ناگزیر سیاستها
چند ساعت بعد از این سخنان، راما حبیبی، معاون شرکت آب منطقهای تهران، تصویر دیگری از وضعیت بحرانی ارائه داد. او اعلام کرد که ذخیره سدهای پنجگانه تأمینکننده آب شرب تهران از ۳۸۰ میلیون مترمکعب سال گذشته به ۱۷۰ میلیون مترمکعب رسیده است؛ رقمی که تقریباً نصف شده و نسبت به میانگین بلندمدت یکسوم کاهش را نشان میدهد.
او افزود که بارندگی امسال تنها ۱.۹ میلیمتر بوده و نسبت به سال گذشته کاهش ۹۶ درصدی ثبت شده است. به باور او، خروجی سدها در سالهای اخیر بیشتر از ورودی بوده و تداوم خشکسالی، مخازن را به «سطوح بیسابقه» رسانده است. حبیبی نیز مانند دیگر مدیران آب، از مردم خواست که الگوهای صحیح مصرف را جدی بگیرند تا شبکه بتواند از فصل خشک عبور کند.
این واقعیتها، زمینهای بود که بلافاصله رنگ تحلیل به خود گرفت. در بخش دیگری از نمایشگاه، مهندس کاویانپور، مدیرعامل مؤسسه تحقیقات آب، هشدارهای تندتری را مطرح کرد. او گفت که اقتصاد آب در ایران هنوز شکل نگرفته و تا زمانی که قیمت واقعی آب در بخشهای مختلف لحاظ نشود، هیچ راهحلی پایدار نخواهد بود.
کاویانپور با بیان اینکه تولید یک کیلو گندم به ۱۵۰۰ لیتر آب نیاز دارد، تأکید کرد بخش قابلتوجهی از منابع کمیاب کشور صرف محصولاتی میشود که نه ارزش افزوده بالایی دارند و نه نقشی کلیدی در امنیت غذایی. او خواستار بازنگری جدی در الگوی کشت شد و افزود که ادامه روند فعلی فشار سنگینی بر مخازن و شهرهای بزرگ وارد میکند.
کاویانپور همچنین از راهاندازی سامانه پایش خشکسالی خبر داد و گفت که دادههای این سامانه نشان میدهد کشورهای منطقه نیز در شرایط مشابه قرار دارند و این وضعیت «تلخ و پایدار» خواهد بود. او پرسید اگر خشکسالی دو سال دیگر هم ادامه یابد، کدام بخشها قادر به ادامه فعالیت خواهند بود؟ آیا تهران میتواند بار مسکنسازی انبوه را تحمل کند؟ این پرسشها، عملاً بحث واردات آب را از یک سناریوی تابوشکن به گزینهای مطرح تبدیل میکند؛ گامی که با وعدههای سال گذشته درباره بومیسازی تجهیزات و تقویت هوشمندسازی تضادی آشکار دارد.
فناوریهای نو، امیدهای محدود
در مقابل این هشدارها، مدیران وزارت نیرو تلاش کردند چهره امیدوارکنندهتری از تحولات تکنولوژیک ارائه دهند. هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، گفت که فناوریهای نوین و هوشمندسازی در صدر اولویتهای وزارت نیرو است.
او اعلام کرد که سرانه آب تجدیدپذیر کشور از ۱۰۳ میلیارد مترمکعب به ۶۶ میلیارد مترمکعب رسیده و همین کاهش شدید، ضرورت استفاده از ابزارهای دیجیتال، تلهمتری، اسکادا و سامانههای بازچرخانی را دوچندان کرده است. به باور او، شرکتهای دانشبنیان امروز به موتور توسعه صنعت آب تبدیل شدهاند و وزارت نیرو برای گسترش کنتورهای هوشمند و تجهیزات کاهنده مصرف برنامهریزی کرده است.
در همین چارچوب، نمایشگاه امسال میزبان پروژهها و دستاوردهایی بود که با محوریت فرهنگسازی و آموزش دنبال میشود. مشهد، برای ششمین سال در تنش شدید آبی، طرح ملی «شهر حساس به آب» را با هدف کاهش ۲۰ درصدی مصرف در سه سال ادامه میدهد. سامانه آموزشی تعاملی «سونرژی» تاکنون ۸۰۰۰ معلم و بیش از ۱۵۷ هزار دانشآموز را پوشش داده است؛ اقدامی که وزارت نیرو آن را نمونهای از پیوند فناوری با آموزش عمومی معرفی میکند.
در بخشهای دیگر نمایشگاه نیز فناوریهای غیرسازهای، سیستمهای دیسپچینگ، کنتورهای هوشمند و ابزارهای مدیریت مشارکتی به نمایش درآمد.
کارشناسانی مانند ارسالان هاشمی، رئیس پیشین حوضه آبریز سفیدرود بزرگ، تأکید کردند که این فناوریها میتوانند هزینهها را کاهش دهند و بهرهوری را در بخشهای مختلف افزایش دهند. هاشمی همچنین بر اهمیت مدیریت یکپارچه منابع آب و نقش اقدامات فرهنگی در تغییر رفتار مصرفکنندگان تأکید کرد.
نمایشگاه آب در سایه تناقض استراتژیک
نمایشگاه امسال، با همه دستاوردهایش، حامل یک پیام دوگانه بود. از یک سو وزارت نیرو و شرکتهای زیرمجموعه از هوشمندسازی، فناوریهای نوین، سامانههای دیجیتال و تقویت شرکتهای دانشبنیان سخن گفتند؛ همان مسیر اعلامشده سال گذشته. اما از سوی دیگر، آمار سدها، هشدارهای علمی و کاهش بیسابقه منابع تجدیدپذیر، مقامها را ناگزیر کرده تا از «گزینههای سخت» مانند بررسی واردات آب، توقف بارگذاری جمعیت و بازنگری فوری در الگوی مصرف صحبت کنند.
گزارشها نشان میدهد فناوریهای هوشمند و اقدامات فرهنگی هرچند مؤثرند، اما در برابر کاهش بیسابقه بارشها و افت شدید منابع تجدیدپذیر کافی نیستند و تصمیمهای سختتری ضرورت یافتهاند
این دو تصویر، در کنار هم، یک واقعیت را برجسته میکند. کشور در حال عبور از نقطهای است که فناوری، فرهنگسازی و مدیریت مصرف به تنهایی قادر به کنترل بحران نیستند. شکاف میان منابع و مصرف آنقدر بزرگ شده که برخی سیاستگذاران به سمت راهکارهایی حرکت میکنند که تا چند سال پیش حتی طرح آنها نیز قابل تصور نبود.
نمایشگاه امسال، برخلاف دورههای گذشته که بیشتر صحنه رقابت شرکتها و نمایش تجهیزات بود، به یک آیینه بحران تبدیل شد. از تهران تا مشهد و از خراسان جنوبی تا حوضههای غرب و شمالشرق، همه روایتها یک نقطه مشترک داشتند؛ کمبود آب به مرحلهای رسیده که نمیتوان با رویکردهای گذشته از آن عبور کرد.
اکنون پرسش اصلی این است که آیا مسیر بومیسازی و هوشمندسازی میتواند با سرعتی متناسب با عمق بحران پیش رود یا آنطور که برخی از مدیران تلویحاً گفتند، کشور بهناچار باید به سمت سناریوهای وارداتی و پرهزینه حرکت کند؟








