کد خبر: 150302129112
روزنامه

آیا از شناخته شدن خود به عنوان یک رهبر واهمه دارید؟

مترجم : مرتضی ایراندوست

چکیده: مطالعات نشان داده است که پذیرفتن خود به عنوان یک رهبر اولین قدم در مسیری است که مثل یک رهبر رفتار کنید. با اینحال، بسیاری از مردم از اینکه به عنوان یک رهبر شناخته شوند ناراحت هستند. چه چیزی باعث این بی میلی می شود؟

درحالیکهعواملزیادینقش ایفا می­کنند،تحقیقاتاخیرنویسندگاننقشترسازشهرترادربازدارندگیافرادازپذیرشبهخودبعنوانرهبربرجستهمی­کند.بطورخاص،آنهادریافتندکهترسازظاهر سلطه­جو،متفاوتبودن،یاعدمصلاحیتباعثمیشودکهافراددرمحیطهایمختلفکارودانشگاهکمتربعنوانرهبرشناختهشوند،درعوضباعثمیشودکهآنهاکمترمسئولیتهایرهبریرابپذیرندیاتوسطدیگرانبهعنوانرهبرپذیرفتهشوند.خبرخوباینکهنویسندگانهمچنینچندیناستراتژیراشناساییکرده‌اندکهمدیرانمی‌توانندازآنهابرایکمکبهکاهشقدرتوتأثیرمنفیاینترس‌ها،ازجملهنشاندهندهرهبریبعنوان یک عاملکمخطر،بهچالشکشیدنصریحکلیشه‌هایمنفیمرتبطبارهبری،وشفافسازیآنازطریقکلماتواقداماتیکهرهبریبهجاییکتواناییذاتی،مهارتیاستکههرکسیمیتواندآنراتوسعهدهد.استفادهکنند.

وقتینوبتبهرهبریمیرسد،شناخت فردیاهمیتپیدا می­کند. تحقیقاتنشاندادهاستکهپذیرفتنخودبهعنوانیکرهبراولینگاممهمدرمسیرتبدیلشدنبهیکرهبراست – وعدمتمایلبهشناخته شدنبهعنوانیکرهبرمیتواندافرادتوانمندراازقبولمسئولیتهایرهبریبازدارد.بنابراین،چرامردماغلبازاینکهخودرارهبرتصورکنند،احساسناراحتیمیکنند؟

درحالیکهبدونشکعواملزیادیدراین زمینه نقش ایغا می­کنندتحقیقاتپیشیننشاندادهاستکهنگرانیهایمربوطبهشهرتمیتواندنقشمهمدربازدارندگیافرادازپیگیریفعالانهاهدافخوددرمحلکارداشتهباشد.بهاینترتیب،ماعلاقهمندبودیمبدانیمآیاریسکتصورشدهبرایشهرتافرادمیتواندتاثیر مشابهی بر احساسهویتآنهابهعنوانرهبرتأثیرگذارددرنتیجهاحتمالرهبری آنهاکمترشود.برایبررسیاینسوال،مامجموعهایازمطالعاتبابیشاز ۱۷۰۰ شرکتکنندهشاملکارمندانتماموقت،دانشجویانMBA،ودانشجویانافسرینیرویهواییایالاتمتحدهانجامدادیم،وبهطورمداومدریافتیمکههرچهافرادبیشتردرموردخطراتشهرترهبربودننگرانباشند،احتمالکمتریوجودداردکهبهعنوانیکرهبرشناختهشوند.بهطورخاص،ماسهترسرایجراشناساییکردیمکهمردمراازپذیرشخودبهعنوانرهبربازمیدارند:

– ترس از به نظر رسیدن به عنوان سلطه ­جو

بسیاریازشرکتکنندگاندرمطالعهماابرازنگرانیکردندکهاگرقرارباشدنقشرهبریرابرعهدهبگیرند،بهعنوانیکخودکامهیاسلطهگردیدهشوند.همانطورکهیکیازمصاحبهشوندگانمیگوید: «نمیخواهمزورگوبهنظربرسمیااز [افراد] ضعیفسوءاستفادهکنم.مننمیخواهمخشکوبیروحبهنظربرسم.»نکته جالب اینجاست،با وجود اینکهمطالبزیادیدرمورداستفادهازکلماتتحقیرآمیزمانند “رئیس­ماب” برایتوصیفرهبرانزننوشتهشدهاست،مامتوجهشدیمکهدرمطالعاتما،زنانومردانهردوازمواجههبااینشیوهمیترسیدند.

– ترسازمتفاوتبهنظررسیدن

دومیننگرانیرایجاینبودکهایفای نقشبهعنوانیکرهبرمنجربهمتمایزشدنوجلبتوجهبیشازحدبهدلیلمتفاوتبودنازدیگرانشود – حتیاگراینتوجهمثبتباشد.یکیازشرکت‌کنندگانتوضیحداد: «مننمی‌خواهمموردتوجهقراربگیرمیا مرابتکنند.مندررهبریراحتهستم،امادرعینحالمیخواهمهمسطحدیگرانباشم.”بسیاریازمردمنگرانهستندکهاگررهبرشوند بایدحس تعلق خود به گروه را قربانی کنند.

– ترسازبیصلاحیتبهنظررسیدن

صرفنظرازاینکهآیاآنهاواقعاخودراواجدشرایطمی­دانند،بسیاریازشرکتکنندگانگفتندکهمیترسندکهدیگرانآنهارابرایرهبرینامناسببدانند.همانطورکهیکیازشرکت­کنندگانبه اشتراک گذاشت: “منمی­دانمکهمردماغلبمردانرابانقشهایرهبریمرتبطمیکنند،بنابراینمنراتاحدیناراحتمیکند.مننگرانمکهاگربخواهمرهبریرادرحوزهکاریامدنبالکنم،مردممراجدینگیرند.”مطمئناً،تجارببسیارواقعی،به‌ویژهبرایگروه‌هایکم‌تعدادمانندزنانورنگینپوستانوجودداردکهاغلباینترس‌هارانشانمی‌دهد.اماچهاینترسهاموجهباشندوچهنباشند،مهماستکهتاثیرآنهارابرنحوهنگاهمابهخودماندرککنیم. و درطول مطالعات یکه انجام دادیم،متوجهشدیمافرادیکهسطوحبالاتریازترسرادرموردخطراتشهرتگزارشکرده‌اند،کمترخودرارهبرمی‌دانند.درنتیجه،احتمالکمتریوجودداشتکهآنهابهعنوانرهبرنقش ایفا کنند،وبنابرایناحتمالکمتریوجودداشتکهناظرانآنهارابهعنوانرهبربپذیرند.

شایددرنگاهاولاینموضوعغیرعادیبهنظربرسد.کهچرادرکریسکپذیریبرچیزیبهعمقهویتشماتاثیرمیگذارد؟بااینحال،ازدیدگاهروانشناختی،اینتأثیربههیچوجهتعجبآورنیست.هیچ کس دوست ندارد فکر کند تحت تاثیر ترس قرار داردورهبریاغلبباچالشهایاساسیهمراهاست.بنابراین،هنگامیکه افرادبه تبعرهبریاحساسخطرمیکنند،ناخودآگاههویتخودرابازتعریفمیکنندتااجتنابازآنراتوجیهکنند.منطقینمودنعدمتمایلبهرهبریباگفتناینکهشما “فقطیکرهبرنیستید” بسیارراحتترازایناستکهبپذیریدازآنچهدیگرانممکناستفکرکنندمیترسید.خبرخوبایناستکهتحقیقاتماهمچنیننشاندادچندیناقدامروان‌شناختی وجود داردکهمدیرانمی‌توانندبرایکاهشقدرتوتأثیراینترس‌هااستفادهکنند،وآنهاراقادرمی‌سازدتاافرادبیشتریراتشویقکنندتابهعنوانرهبرشناختهشوندوتبدیلبهرهبرشوند.

اول،تحقیقاتمانشانمی‌دهدکهمی‌توانبردراکافرادازریسکشهرتتأثیرگذاشت. دریکمطالعه،مادریافتیمشرکت‌کنندگانیکهبهپادکستیکهدرآنرهبریرامخاطره‌آمیزمی‌دانست،گوشمی‌دادندنسبتبهکسانیکهبهپادکستیکهرهبریراکمخطرتوصیفمیکردگوشمی‌دادند،کمتربهعنوانرهبرشناختهمی‌شدندیاعملمی‌کردند.این نشان می­دهدکه صرفابا معرفی رهبری به عنوان ریسک کم و خطر پایین­تر(مثلاًباروشنکردناینکه انتظار می­رود رهبری نیزاشتباهکندونقطهسیاهیدرکارنامهکارمندنخواهدبود)مدیرانمی‌توانندبهکارکنانکمککنندتااحساسراحتیبیشتریداشتهباشندوخودرابهعنوانرهبرببینند.

علاوهبراین،مدیرانهمچنینمیتواننداقداماتیرابرایرسیدگیبهنگرانیهایمربوطبهشهرتکارکنانانجامدهند.البتهقابلدرکاستکهمردمنمیخواهندخودراباهویتیهماهنگکنندکهبهطورکلیشهایباسلطهجوبودن،متفاوتبودنیابیصلاحیتبودنارتباط دارد.سازمان‌هابایدهمدر حرفوهمباعملنشاندهندکههرکسیمی‌تواندرهبرباشدوبهبرعهدهگرفتننقش‌هایرهبریبا دیدی مثبت نگریسته خواهد شد.البته،هیچاقدامینمیتواندترسهایشهرترابهطورکاملازبینببرد.

اماتحقیق ازتیم‌هایمشاورهMBAبهماکمککردتااستراتژی‌ایراشناساییکنیمکهمدیرانمی‌توانندبرایمحدودکردنتأثیرمنفیاینترس‌هاازآناستفادهکنند:مادریافتیمکهوقتیدانشجویان بهرهبریبه‌عنوانیکتواناییذاتینگاه می­کنند،درک ریسک شهرت بیشتر موجب می­شود هویتشان به عنوان یک رهبر کاهش پیدا ­کندامابرایدانشجویانیکهرهبریرابهعنوانمهارتیمی‌دانستندکهمی‌توانآنراپرورشداد،تأثیرآنبه‌طورقابل‌توجهیکاهشیافت.کهاحتمالاًبهایندلیلاستکهافرادیکهرهبریرایکمهارتآموختنیمی‌دانندممکناستباشکست‌هااحساسراحتیبیشتریکنند،درحالیکهکسانیکهدیدگاهثابتیدارندممکناستتصورکنندهراشتباهیکهبه‌عنوانرهبرمرتکبمی‌شوندبه‌طوردائمبهاعتبارآنهاآسیبمی‌زندونشانمی‌دهدکهآنهابهسادگینمی‌خواهندرهبریکنند.بهاینترتیب،مدیرانمیتوانندبابهچالشکشیدناینایدهکهرهبران «بهدنیامیآیندساختهنمی­شوند،تأثیرنگرانیهایشهرتبرهویتراکاهشدهنداینبهمعنایارائهراهنماییوفرصتبهکارمندانبرایتوسعهمهارتهایرهبریخود،شناختپیشرفتدرتوسعهاینمهارتها (حتیزمانیکهنتیجهکاملاًمثبتنیست)است.کهآشکاراداستانهایشکستهایرهبریهمراهباموفقیتهارابهاشتراکمیگذارد.همانطورکهپارکرپالمرنویسنده،مربیوفعال اجتماعیقاطعانهمینویسد: «رهبریمفهومیاستکهاغلبدربرابرآنمقاومتمیکنیم.بهنظرمیرسدگستاخانهوحتیخودستاییباشدکهخودرارهبربدانیم.امااگردرستباشدکهمابرایجامعهساختهشدهایم،پسرهبریشغلهمهاستواصراربراینکهاینطورنیست،میتوانداز قبول مسئولیت شانه خالی کردن باشد. وقتیمادر یکاکوسیستمکه رابطهخیلینزدیک به هم دارد بهنامجامعهزندگیمیکنیم،همهپیرویمیکنندوهمهرهبریمیکنند.ایجادفرهنگیکهرهبریراگرامیمی‌داردوبدوندرنظرگرفتنجنسیت،نژاد،سنیاهویت آن رادردسترسقرارمی‌دهد،می‌تواندبههمهکمککندکهاحساسراحتیبیشتریداشتهباشندوخودرابهعنوانیکرهبرببینند – وبهعنوانیکرهبرعملکنند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا