
در نخستین روزهای پایان درگیری، فناوری دیگر ابزار بقا نیست، بلکه موتورِ بازآفرینی است، از هزاران ترمینال استارلینک که ستون فقرات ارتباطات اوکرایناند، تا شبکههای میکروگریدِ محلی که برق بیمارستانها و مدارس را در دل ویرانهها تضمین میکنند؛ از پهپادهای هوشمند و سگهای تربیتشدهای که هر مین خنثیشده را به بازگشت یک خانواده پیوند میزنند، تا چاپ سهبعدی خانهای که در کمتر از سه روز بر خاکِ سوخته قد برافراشت و امید را بتنی کرد.
همزمان، پزشکی از راه دور زخمهای دورافتاده را درمان میکند و متخصصان امنیت سایبری هشدار میدهند که «صلحِ دیجیتال» بدون دیوارهای دفاعی تازه به دست نخواهد آمد. گزارش پیش رو تصویری از این جهان پس از جنگ ترسیم میکند؛ جهانی که در آن نوآوری نه حاشیه، بلکه متنِ بازسازی است.
زیرساختهای ارتباطی: از استارلینک تا میکروگرید
با خاموش شدن آتش توپخانه، نخستین نیازِ شهروندان رسیدن به صدای یکدیگر است. در اوکراین، ترمینالهای ماهوارهای استارلینک بیش از ۴۷ هزار دستگاه فعال همچنان دادهٔ پهپادها و تماس شهروندان را جابهجا میکنند و دولت نگران هر گونه توقف خدمات است.
همین شبکهٔ پرسرعت در روزهای محاصره نیز خط آخر دفاع بود. اما ارتباط، بدون انرژی پایدار معنا ندارد. آسیبپذیری شبکههای متمرکز موجب شده شهرهای اوکراینی، به سراغ میکروگریدهای خورشیدی گازی بروند؛ سامانههایی که هنگام قطع سراسری از شبکه جدا میشوند و برق محلی را زنده نگه میدارند. این الگوی «کوچک اما تابآور» اکنون به عنوان نسخهٔ پیشنهادی بانک جهانی برای خاورمیانهٔ پس از درگیری هم مطرح است.
پاکسازی میدانهای مخفی: هوش مصنوعی، سگها و روباتها
مین ها و بمب های خوشهای پس از هر جنگ باقی میمانند و ارزش زمین را به صفر میرسانند. ژاپن، با همکاری دانشگاه واسدا، پهپادهای مجهز به دوربین مادونقرمز و الگوریتمهای یادگیری ماشین را آزمایش کرده که با دقت ۹۵ درصدی تصاویر حرارتی مینها را تشخیص میدهد.
در سوی دیگر، مرکز سارایوو تاکنون ۵۰۰ سگِ ردیاب را آموزش داده و ۲۶ قلاده را به اوکراین فرستاده است؛ کشوری که اکنون بهعنوان متراکمترین میدان مین جهان شناخته میشود. تجربه ترکیب این دو فناوری هوش مصنوعی و حس بویایی سگها نشان داده سرعت خنثیسازی میتواند چند برابر شود.
خانهسازی در ۵۸ ساعت
ویرانی سراسریِ مسکن، دولتها را به سراغ روشهای چاپ سهبعدی بتن برده است. نخستین خانهٔ ۳D-پرینت اوکراین در ایرپین، تنها در ۵۸ ساعت دیوارهایش را بالا برد؛ پروژهای که با مشارکت خیرین و تیمهای مهندسی بومی اجرا شد و اکنون به عنوان الگوی «مسکنِ فوری» برای خانوادههای بیسرپناه پیشنهاد میشود.
شرکتهای آمریکایی نیز رقابت را داغ کردهاند و میکوشند چاپگرهای روباتیک را به مقیاس محله برسانند تا طی یک فصل، کوچهای کامل را بازسازی کنند. کارشناسان شهرسازی معتقدند این فناوری میتواند هزینهٔ ساخت را تا ۳۰ درصد و زمان را تا ۷۵ درصد کاهش دهد؛ فرصتی که در مناطق درگیریِ مزمن همچون غزه میتواند مسیر بازگشت شهروندان را کوتاه کند.
درمان از راه دور در ویرانهها
در میانهٔ بیمارستانهای ویران، پزشکان به فضای مجازی کوچ کردهاند. مشاورهٔ ویدئویی، پایش از دور و پروندهٔ الکترونیک حتی در محیطهای کم برق نیز شاخصهای سلامتی را بهبود داده است، هرچند فقدان اینترنت پایدار چالشی جدی باقی میماند.
مدل «بیمارستان مجازی» که عربستان سعودی در قالب مرکز Seha اجرا میکند و اکنون بزرگترین بیمارستان مجازی جهان است به الگویی برای ارائه خدمات غیر اضطراری در کشورهایی با کمبود متخصص بدل شده است. این تجربهها نشان میدهد که سرمایهگذاری بر زیرساخت دیجیتال سلامت به اندازهٔ ساخت فیزیکی درمانگاهها حیاتی است.
امنیت در سایهٔ صلح
زیرساختهای بازسازیشده در عین نو بودن، هدفِ حملات سایبری و پهپادیاند. ناتو هشدار داده که «جنگِ پشت جبهه» با خرابکاری دیجیتال آغاز میشود و بودجهٔ دفاعی باید برای حفاظت از خطوط لجستیک و برقِ بازسازیشده افزایش یابد.
همزمان، ارزیابی تهدیدات داخلی در ایالات متحده نیز، حمله به سامانههای صنعتی و شبکههای برق را یکی از بزرگترین ریسکها برای دوران پس از جنگ میداند. کشورهایی که هنوز درگیر پاکسازیاند، میتوانند با پذیرش استانداردهای سختگیرانهٔ بینالمللی، چرخهٔ «بازسازی–تخریب مجدد» را بشکنند.
شفافیت و مشارکت دیجیتال در حاکمیت بازسازی
بازسازی، تنها ساختن آجر بر آجر نیست؛ اعتماد شهروندان به فرآیند هزینهکرد هم جزء کالبد شهر است. پلتفرمهای شفافیت دیجیتال مانند DREAM در اوکراین، هر پروژهٔ ساختمانی را از پیشنهاد تا پرداختِ نهایی روی نقشهای عمومی نشان میدهند و امکان نظارت بیواسطهٔ مردم و اهداکنندگان را فراهم کردهاند.
همین شفافیت، شرط اصلی دریافت وامهای چند میلیاردی اتحادیهٔ اروپا و بانک جهانی بوده است. کارشناسان حکمرانی توصیه میکنند دولتهایِ تازه از جنگبرگشته، این مدل دادهباز را از روز نخست پیاده کنند تا فسادِ زیرساختی که خود میتواند به بذر نارضایتی و درگیری تازه بدل شود در نطفه خفه شود.
«زمانِ بعد از جنگ» روزی موهوم در تقویم نیست؛ فرآیندی زنده است که دقیقاً از لحظهٔ سکوت سلاحها آغاز میشود. تجربهٔ اوکراین، غزه و حتی بوسنی نشان میدهد هر فناوری از ماهواره گرفته تا سگ ردیاب وقتی در خدمت مردم قرار گیرد، نهتنها ویرانی را جبران میکند، بلکه جامعهای تابآورتر و هوشمندتر از گذشته میسازد.
شرط آن است که مهندسان، پزشکان، برنامهنویسان و قانونگذاران همگی این فصل تازه را به چشم «فرصت» بنگرند، نه «پایانِ اضطرار»