از استارتاپ تا جبهه جنگ

مهرین نظری
وقتی ارتشها و گروههای مسلح دیگر تنها بر تانک و توپ متکی نیستند و برای برقراری ارتباط، شناسایی و حتی تبلیغات خود به همان ابزارهایی رو میآورند که هرروز در جیب یا لپتاپ ما جا خوش کردهاند، مرز میان فناوری غیرنظامی و نظامی درهم میشکند.
استارلینک در سنگرهای اوکراین، پهپادهای فروشگاهی در آسمان غزه و نقشههای جمعسپاریشده در هر دو سوی جبهه نشان میدهند که استارتاپها و محصولات مصرفی میتوانند سرنوشت نبردها را دگرگون کنند و همزمان پرسشهای دشوار اخلاقی و امنیتی را پیشِ رو بگذارند.
استارلینک؛ فیبر نوری در آسمان
در نخستین روزهای تهاجم روسیه، شبکه ماهوارهای استارلینک به ستون فقرات ارتباطی اوکراین بدل شد؛ شبکهای که اکنون بیش از ۴۷هزار ترمینال فعال دارد و هزینهٔ نگهداریاش از تابستان ۲۰۲۳ برعهده پنتاگون است. فرماندهان واحدها با استفاده از این ترمینالها به سامانههای پهپادی یا توپخانه هدایت آتش متصل میشوند و حتی پهپادهای بمبگذار از همین بستر داده استفاده میکنند.
اما کنترل خصوصی بر چنین زیرساخت حیاتی، بهویژه پس از افشاگری دربارهٔ قطع دسترسی اوکراین به کریمه، نشان داد که مرز میان تصمیم تجاری و تاکتیک نظامی چقدر باریک است.
افزون بر اوکراین، در جنگ غزه نیز قطع کامل اینترنت در محاصرههای متوالی باعث شد کارزار جهانی برای فعالسازی استارلینک شکل بگیرد و ایلان ماسک به بهانه فشار افکار عمومی و امکان اتصال برای نهادهای بشردوستانه پروژه های خود را پیش برد.
پهپادهای فروشگاهی؛ وقتی مویک ۳ بدل به بمبافکن میشود
سال ۲۰۲۵ گزارش شد که روسیه بیش از صدهزار پهپاد «DJI Mavic 3» را با تغییر نرمافزار و افزودن محفظه نارنجک، در خط مقدم به کار گرفته است؛ پهپادهایی که در اصل برای تصویربرداری هوایی مستندسازان طراحی شدهاند. اوکراین نیز پاسخ را با «ارتش درونها» داد.
مجموعهای از شرکتهای نوپا و خیریههایی که قطعات تجاری را میخرند، بدنهٔ چاپسهبعدی میسازند و در گاراژها پهپادهایی میسازند که با یک دوربین ارزان FPV میتواند در کمتر از دو دقیقه برجک یک تانک را هدف بگیرد. بنیاد «Drones for Ukraine» اعلام کرده است که از ۲۰۱۴ تاکنون هزاران فروند مویک و اتل را با کمک مالی مردمی به خط مقدم رسانده است.
پیامرسانها در خط آتش؛ واتساپ، تلگرام و سیگنال
در میدانهای جنگ، گوشی هوشمند سلاحی پنهان است. گزارشها نشان میدهد استفاده مداوم سربازان روس از واتساپ در کنار خط تماس باعث شناسایی موقعیت و هجوم توپخانه اوکراین شده است.
در سوی دیگر، هکرهای وابسته به روسیه برای دسترسی به حسابهای سیگنال افسران اوکراینی موجی از بدافزارهای سرقت توکن به راه انداختهاند. تلگرام نیز به میدان اصلی جنگ اطلاعاتی تبدیل شده است؛ جایی که کانالهای حامی حماس روزانه صدها پیام تصویری و صوتی منتشر میکنند و دانشگاهیان آمریکایی را هدف تبلیغات قرار میدهند.
این پیامرسانهای رمزگذاریشده، مزیت تحرک و سرعت را با خطر درز دادههای متا متعادل میکنند؛ تعادلی که هر روز شکنندهتر میشود.
نقشه و نشان؛ از ترافیک گوگل تا ماهوارههای تجاری
در ساعت ۳ بامداد ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، پژوهشگران با بررسی ترافیک غولآسای یک جاده در گوگلمپ دریافتند که یگانهای زرهی روسیه در حرکتند؛ ساعتی بعد جنگ آغاز شد.
از آن زمان تا امروز، عکسهای با وضوح بالا از شرکتهایی مانند Planet Labs خطوط خندقها و میادین مین را با تأخیر چند ساعته در دسترس خبرنگاران و فعالان حقوق بشر قرار میدهد. در غزه نیز، تازهترین تصاویر ماهوارهای که وارد گوگلمپ شده، حجم ویرانی محلههای شمالی را ثبت کرده و به ابزار مستندسازی سازمانهای بینالمللی بدل شده است.
اما همین شفافیت برای ارتشها تهدید است؛ ارتش اسرائیل بارها از داوطلبان خواسته دادههای حساس را از اپلیکیشن Waze حذف کنند تا موقعیت پایگاهها آشکار نشود.
سرمایه مردمی؛ وقتی تأمین مالی جنگ به کرادفاندینگ میرسد
کارزار «Keep Ukraine Moving» اوبر بیش از صد هزار سفر رایگان برای پزشکان و پناهندگان فراهم کرده و از زیرساخت پلتفرم حملونقل برای تخلیه مناطق بمبارانشده بهره برده است.
در کنار آن، سازندگان مستقل پهپاد با جمعسپاری میلیونها دلار در پلتفرمهایی چون GoFundMe، قطعات الکترونیکی و باتریهای لیتیوم را میخرند و مستقیماً به واحدهای تاکتیکی تحویل میدهند؛ مدلی که برخی تحلیلگران آن را «نقطه عطف مشارکت مستقیم شهروندان در قدرت آتش» توصیف کردهاند. این پول و انرژی مدنی، اکوسیستمی از استارتاپهای دفاعی جوان ساخته که محصولاتشان در کمتر از سه ماه از آزمایشگاه به میدان میرسد.
کسبوکار در منطقه خاکستری؛ فرصت یا تهدید؟
برای شرکتهای فناوری، جنگ اوکراین حکم نمایشگاه دائمی قابلیتها را دارد؛ مدیرعامل یکی از سازندگان اروپایی پهپاد اعتراف کرده که برچسب «Combat-Proven» فروش سالانه آنها را دو برابر کرده است. از سوی دیگر، همین شرکتها زیر سایه تحریمهای ثانویه و خطر بدنامی قرار دارند؛ زیرا نمیتوانند تضمین کنند که محصولی مانند دوربین حرارتی دو سال بعد در دست شبهنظامیان قرار نگیرد.
خط قرمزهای حقوقی و اخلاقی
قدرت پلتفرمهای مدرن برای دیدبانی جمعی، نهفقط دشمن که شهروندان بیطرف را نیز در تیررس قرار میدهد. برخی گزارشها هشدار میدهند که بدون چارچوب دادهمحور، «برتری تصمیم» به خطری برای حریم خصوصی تبدیل میشود.
قوانین بینالمللی هنوز تکلیف مسئولیتِ افشای موقعیت نظامی از سوی نقشههای جمعسپاریشده را روشن نکردهاند و دادگاههای داخلی نیز در تعقیب چنین مواردی سردرگماند.
آینده نامرئی؛ هوش مصنوعی و شبیهسازی بلادرنگ
پیشنویس قرارداد وزارت دفاع آمریکا با شرکتهای هوش مصنوعی برای بهکارگیری این فناوری در عملیاتهای نظامی نشان میدهد که مرزهای تازهای در راه است.
ابزارهای تولید ویدیو میتوانند نهتنها آموزشهای واقعیت ترکیبی برای سربازان بسازند، بلکه با تولید صحنههای جعلی، جنگ اطلاعاتی را دگرگون کنند؛ دغدغهای که کارشناسان رسانه از آن با عنوان «موج جدید عمیقنماها» یاد میکنند. به بیان دیگر، نسل بعدی فناوریهای غیرنظامی شاید پیش از ورود به بازار مصرف، در آزمایشگاههای جنگ نرم آزموده شود.
مرزهایی که هر روز محو میشوند
از آنتنهای استارلینک گرفته تا پهپادهای دوربیندار و حتی نقشههای ترافیکی، فناوریهای مصرفی راه خود را به خاکریزها باز کردهاند؛ راهی که بازگشتپذیر نیست. این پیوستگی میان استارتاپ و جبهه، ظرفیت خلاقیت شهروندان و سرعت نوآوری را به ابزار جنگ بدل میکند و دولتها را وادار میسازد نگاهشان به مقررات صادرات، مسئولیت شرکتها و حقوق کاربران را بازنویسی کنند.
جهانِ پس از ۲۰۲۵ شاید جایی باشد که هر فناوری نو، پیش از رسیدن به دست مصرفکننده، آزمون خشن میدان نبرد را پشت سر بگذارد؛ آزمونی که پیروزی در آن، گاه به قیمت شفافتر شدن سایههای اخلاق و امنیت تمام میشود.