از دل برود هرآنکه از دیده برفت؟

راضیه حسینی
«افزایش هفتگی قیمت غذا؛ مردم رستوران نمیروند.»
هر روز خبری از گرانی کالا یا خدماتی را میخوانیم. کسی هم درستوحسابی متوجه نمیشود که چند درصد از مردم دیگر نمیتوانند بعضی کالاها را بخرند. البته حق هم دارند، آدمی که نباشد، معلوم است که دیده نمیشود.
کسی که در فروشگاهها، میادین میوه و ترهبار حضور نداشته باشد، از لیست حذف خواهد شد. از قدیم هم گفتهاند، «از دل برود، هرآنکه از دیده برفت.» مسئولان نهایتاً میتوانند راجع به کسانی صحبت کنند که هستند، اما کم. هنوز میتوانند بخرند، اما کمتر از قبل.
داشتیم فکر میکردیم کاش در کنار و یا بهجای تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» که دبیر ستاد امربهمعروف تهران گفت، «اتاق وضعیت غذا و خوراک» تشکیل میشد و یا همان هشتاد هزار نفری که جناب مسئول گفتند قرار است در این اتاق کار کنند، در وقتهای اضافه و حتی برای یکی دو ساعت در اتاق «غذا و خوراک» هم کار میکردند. میگشتند و آنهایی که گرسنه هستند را پیدا میکردند.
بچههایی که هنوز به سن تکلیف نرسیدهاند، ولی خیلی گرسنهاند. شاید یک روز یا بیشتر از آخرین وعدهای که خوردهاند میگذرد. کار سختی هم نیست. میتوانید به بعضی از محلهها بروید و بهراحتی جمعیت زیادی از این گروه را پیدا کنید.
میدانیم شما مسائل مهمتری برای پرداختن دارید. این را هم میدانیم که اصلاً به ما ربطی ندارد، ولی شاید بد نباشد کمی به آدمهایی که نیستند، ولی هنوز زندهاند هم بپردازید. آنهایی که دیگر نمیدانند از کجا پول در بیاورند و خرج کنند. آنهایی که بالارفتن قیمت دلار و سکه و طلا به کتفشان هم نیست، چون دیگر خیلی وقت است که نمیتوانند چیزی بخرند.
شاید اگر این اتاق راه بیفتد، وقتتان را بیشتر صرف آن کنید. مثلاً شاید دلتان بخواهد هر روز به دختری که ماههاست منتظر یک عروسک است و پدرش هر بار با سری پایین و دستی خالی به خانه برمیگردد، سری بزنید و از این بچهها بیشتر پیدا کنید.
میدانیم که سخت است، اما شما کار گشتن و پیدا کردن را خوب بلدید.