از پیشرفتهای نوری چین تا سرمایهگذاریهای خاورمیانه
در دنیای پرشتاب فناوری، تراشههای هوش مصنوعی به عنوان قلب تپنده انقلاب دیجیتال، آیندهای پر از نوآوری و رقابت ژئوپلیتیکی را نوید میدهند.
اخیراً دانشمندان چینی از توسعه تراشههای نوری هوش مصنوعی مانند ACCEL و LightGen رونمایی کردهاند که در وظایفی همچون تولید تصویر، پردازش ویدیو و تحلیل بینایی ماشین، بیش از ۱۰۰ برابر سریعتر و کممصرفتر از پردازشگرهای گرافیکی انویدیا عمل میکنند. این تراشهها که بر پایه محاسبات فوتونیک بنا شدهاند، از فوتونها به جای الکترونها بهره میبرند و با فرایندهای تولید قدیمیتر قابل ساخت هستند، که این امر میتواند وابستگی به فناوریهای پیشرفته غربی را کاهش دهد.
این پیشرفت نه تنها نشاندهنده جهش چین در حوزه هوش مصنوعی است، بلکه آیندهای را ترسیم میکند که در آن تراشهها از مرزهای الکترونیکی فراتر رفته و به سمت نوری، کوانتومی و حتی هیبریدی حرکت میکنند.
آینده تراشههای هوش مصنوعی با سرعت خیرهکنندهای در حال شکلگیری است. پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰، بازار جهانی این تراشهها از ۸۰ میلیارد دلار فراتر رود و هزینههای جهانی هوش مصنوعی به بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار برسد.
تراشههای نوری مانند آنچه چین توسعه داده، میتوانند مصرف انرژی را به طور چشمگیری کاهش دهند، که این موضوع در برابر چالشهای زیستمحیطی و کمبود منابع حیاتی است. علاوه بر این، مدلهای کوچک زبانی (SLM) به عنوان آینده بزرگ هوش مصنوعی ظاهر شدهاند، که نیاز به تراشههای کارآمدتر برای پردازش محلی دارند.
شرکتهایی مانند انویدیا با معرفی Rubin در سال ۲۰۲۶، کوالکام با AI200 و AI250 در سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷، و حتی متا با تراشههای اختصاصی برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی، در حال رقابت هستند. انویدیا، که اکنون بزرگترین شرکت عمومی جهان با ارزش بیش از ۵ تریلیون دلار است، پیشبینی میکند هوش مصنوعی تا پنج سال آینده با انسانها رقابت کند، اما این پیشرفت ممکن است مشغله انسانها را افزایش دهد نه کاهش.
سامسونگ نیز از سال ۲۰۲۸ لایههای شیشهای برای بستهبندی تراشههای هوش مصنوعی استفاده خواهد کرد، که این نوآوری میتواند کارایی را دوچندان کند.
در عین حال، تراشههای کوانتومی و دیجیتالتویینها تا ۲۰۳۰ بازار را به ۱۵۰ میلیارد دلار برسانند، و هوش مصنوعی حتی قادر به طراحی تراشههای پیچیده در چند ساعت خواهد بود، که این امر مرزهای دانش بشری را جابهجا میکند.
کشورها در این رقابت، استراتژیهای متنوعی اتخاذ کردهاند تا در جنگ تراشهها، که ابرقدرت بعدی را تعیین میکند، پیشتاز باشند. چین، با تمرکز بر خودکفایی، تولید تراشههای هوش مصنوعی را تا سال ۲۰۲۷ سه برابر میکند و شرکتهایی مانند DeepSeek از پردازندههای بومی برای مدلهای بنیادی استفاده میکنند.
این کشور، که فاصله کمی با آمریکا در تولید تراشه دارد، با همکاریهایی مانند اوپنایآی با Broadcom و Arm، تلاش میکند تحریمها را دور بزند. آمریکا، به عنوان رهبر فعلی، محدودیتهای فروش تراشه به چین را گاهی لغو میکند اما همزمان متخصصان هوش مصنوعی را از غولهای فناوری جذب کرده و برنامههایی مانند US Tech Force برای رقابت با چین راهاندازی میکند. رقابت هوش مصنوعی بین آمریکا و چین شبیه جنگ سرد توصیف شده، جایی که آمریکا با پروژههای ۱۰۰ میلیارد دلاری زیرساخت هوش مصنوعی پیش میرود.
اروپا نیز با استقبال از طرح انویدیا برای هوش مصنوعی بومی، تلاش میکند وابستگی را کاهش دهد. کره جنوبی با سرمایهگذاری ۷ میلیارد دلاری، هدف تبدیل شدن به یکی از سه کشور برتر در تراشههای هوش مصنوعی تا ۲۰۳۰ را دنبال میکند و انویدیا پردازندههای پیشرفته را به دولت و شرکتهایی مانند سامسونگ ارائه میدهد.
TSMC، غول تایوانی، با گسترش جهانی به آمریکا، ژاپن و آلمان، ریشههای خود را در تایوان حفظ میکند اما به رقابت جهانی کمک میرساند.
در خاورمیانه، عربستان و امارات به عنوان بازیگران نوظهور ظاهر شدهاند. عربستان با توافق ۶۰۰ میلیارد دلاری با آمریکا در هوش مصنوعی و دفاعی، و اتحاد با ایلان ماسک برای ساخت بزرگترین دیتاسنتر هوش مصنوعی خارج از آمریکا (۵۰۰ مگاوات)، اولویت سرمایهگذاری خود را از پروژه نئوم به هوش مصنوعی تغییر داده است.
امارات نیز با گشودن آزمایشگاه در سیلیکون ولی و خوشبینی به دسترسی به پردازندههای آمریکایی، تلاش میکند به قدرت جهانی هوش مصنوعی تبدیل شود. این کشورها با تمرکز بر زیرساخت و رگولاتوری، تعادل بین نوآوری و امنیت را برقرار میکنند.
در ایران، چالش اصلی واردات و تولید تراشه است، که توسعه زیرساخت هوش مصنوعی را کند میکند، اما رویکرد فبلس (بدون کارخانه) میتواند راهحلی باشد.
با این حال، آینده تراشههای هوش مصنوعی چالشهایی مانند کمبود جهانی تراشه، افزایش تقاضا و مسائل زیستمحیطی را به همراه دارد. کشورها برای حفاظت از منافع ملی، از تحریمها تا سرمایهگذاریهای عظیم استفاده میکنند.
در نهایت، این رقابت نه تنها فناوری را دگرگون میکند، بلکه ژئوپلیتیک جهان را بازسازی خواهد کرد، جایی که تراشهها کلید قدرت هستند. اگر این پیشرفتها به درستی مدیریت شوند، میتوانند سطح زندگی بشر را ارتقا دهند، اما بدون تعادل، ممکن است نابرابریها را تشدید کنند.








