کد خبر: 220601101164
انرژیجهانروزنامه

افول بازار و استراتژی های غلط شرق

نیلوفر جمالی

شهریورماه امسال رسید و به مرور همان اتفاقی که نباید می‌افتاد در حال رخ دادن است. اکنون تمام سیاست های غلط اجرایی در داخل کشور همراه با تاثیر مشکلات اروپا و روسیه فشار تورمی خود را اغاز کرده است.

استراژی های غلط دولت باعث افول و رکود در بازار شده است. در حالی که فکر می کنیم با ابزار انرژی می توانیم دنیا را مدیریت کنیم کشورهای توسعه یافته استراتژی ۲۰ سال آینده خود را روی میز دارند و دنیای پیش روی خود را منوط به تامین انرژی از کشوری واحد نخواهند کرد.

در انتظار تورم نقدینگی

همانطور که می دانید امسال دولت با کسری بودجه ای به بزرگی ۶۰۹ هزار میلیارد تومان معادل ۴۴ درصد منابع عمومی کشور مواجه است.

تا اینجای کار دولت تلاش کرده به ظاهر از بانک مرکزی استقراض نکند اما همین منابع را مستقیم از بانک ها تامین کرده و اکنون به یک یک بانک های کشور بدهی دارد که قطعا تاثیر خود را به صورت معکوس در بازار نشان خواهد داد.

چه از بانک مرکزی قرض کنیم چه از بانکها در روند استقراض تفاوتی ایجاد نخواهد شد تنها تاثیر روانی آن باقی می ماند و بس اما افزایش نقدینگی تاثیر خود را در بازار خواهد گذاشت و در نهایت سال را با افزایش تورم نقدینگی به پایان خواهیم رساند.

اگر قرار باشد نقدینگی کنترل شود چه بخواهیم و چه نخواهیم رکود به همراه خواهد داشت و به مرور زمان نقدینگی کنترل خواهد شد اما این سیاست باید بر پایه علم اقتصاد استوار باشد.

بر اساس علم اقتصاد سیاست های کنترل نقدینگی رکود به همراه دارد اما به مرور زمان تورم کنترل شده و قدرت خرید خانوار افزایش پیدا می کند و رکود به صورت پلکانی از بین خواهد رفت.

اما نمی شود هم نقدینگی ایجاد کنیم و هم رکود در نهایت نیز توقع داشته باشیم تورم کنترل شود. چرخه نقدینگی کنونی با پول زائدی حرکت میکند که دولت از بانک ها استقراض کرده و قطعا به نفع بازار نخواهد بود.

تورم انتظاری

اما نکته دیگری که باید به آن توجه شود اینکه رکودی که اکنون دولت به نام خود ثبت می کند تا بگوید سیاست هایش به مرور زمان باعث کاهش تورم می شود حاصل انتظار تورمی ناشی از سیاست های خارجی کشور است.

هم اکنون رکود انتظاری تمام لایه های بازار را در برگرفته و این ناشی از تفکرهای متعدد در راستای توافق برجام است که ناخواسته بازار را قفل کرده است.

این بار هم دولت همانگونه که با دلایل سیاسی به جای استقراض از بانک مرکزی مستقیما به سراغ بانک ها رفته است باز هم به دلایل سیاسی رکود بازار را ناشی از سیاست های انقباضی خود قلمداد می کند در شرایطی که مردم به دلیل انتظار ناشی از توافق برجام عملا خرید و فروشی در بازار نمی کنند.

چراکه جی دی پی کشور به دلیل نامساعد بودن شرایط صنعت رشدی نداشته است و چرخ اقتصاد نمی چرخد پس دولت باید کسری بودجه خود را از ۲ روش پوشش دهد.

کسری بودجه یا باید از طریق افزایش قیمت خدمات مثل آب برق گاز مالیات و … تامین شود که تا سقف ممکن آن افزایش را تجربه کرده است و بیشتر از این مقدار با ناملایمات اجتماعی مواجه خواهد شد که ریسک بالایی به همراه دارد.

و یا باید از بانک مرکزی استقراض کند که بنا به دلایل خود این استقراض را به بانک ها محول کرده که در نهاید با تولید نقدینگی تاثیر خود را بر بازار و در نهایت جامعه می گذارد.

در این شرایط جی دی پی کشور رشد نخواهد کرد و قدرت خرید جامعه کاهش خواهد یافت در نتیجه نمی توانیم رونق اقتصادی ایجاد کنیم و ناخواسته با افزایش نقدینگی مواجه خواهیم شد و تورم افزایش خواهد یافت.

تکرار سیاست های اشتباه

در این میان چشم امید مردم بر توافق برجام است و با این تفکر بازار را متوقف کرده اند و سعی میکنند تا اعلام نتیجه نهایی و اعلام توافق خرید و فروش انجام ندهد چراکه ممکن از دچار ضرر و زیان شوند.

اما نباید فراموش کنیم که کشورهای توسعه یافته استراتژی ۲۰ سال آینده خود را از هم اکنون روی میز دارند و توسعه خود را منوط به تامین انرژی از کشوری واحد نمی کنند.

کشورهای اروپایی با اینکه تامین انرژیشان از سوی روسیه انجام می شد اما روسیه را تحریم کردند و هیج اتفاق ناخوشایندی برایشان رخ نداد و تنها انرژی روسیه بود که روی دستش ماند.

جی دی پی روسیه افت کرد و از انجا که منابع نیز از انرژی تامین می شود دیگر توان تامین منابع برای ادامه جنگ با اوکراین را ندارد و شهرهای اوکراین را یکی پس از دیگری واگذار می کند.

در نتیجه ایران که طی این سالها به دلیل تحریم به نبود انرژیش در بازار عادت کرده اند هیچ مشکل ویژه ای برایشان رقم نخواهد زد.

کشورهای توسعه یافته با برنامه ریزی و سناریوهای متعدد در حال پیشبرد اهداف خود هستند و هر لحظه سناریوهای اجرایی و عملیاتی برای رسیدن به برنامه های خود دارد. سالهای متمادی روی این سناریوها و استرانژی ها کار شده و می توان گفت کمترین مشکل اجرایی را به همراه دارند.

آنها به انرژی ایران به چشم یک آلترناتیو نگاه می کنند که اگر وارد بازار شود می توانند از آن بهره ببرند و اگر نشود هم به این معنا نیست که سناریو دیگری برای آن ندارد بلکه آنها به تمام میانبرها فکر کرده اند.

در چنین شرایطی که اروپا و امریکا ثابت کرده اند بدون انرژی ایران نیز می توانند نفس بکشند و به اهداف و برنامه های خود دست یابند نگاه ایران به نزدیک شدن زمستان و نیاز اروپا به انرژی ایران است.

در دوره ریاست جمهوری ترامپ نیز بسیاری بر این باور بودند که در صورت خروج امریکا از برجام بنزین به ۲۰۰ دلار می رسد و امریکا فلج خواهد شد در حالی که امریکا با یک چرخش و مذاکره با عربستان حتی قیمت نفت را به پایین از قبل رساند و فقط ایران بازار انرژی خود را از دست داد.

نباید فراموش کنیم که فرایند توسعه ای دنیا منوط به یک کشور نیست و تاثیر استراتژی های غلط شرقی بر بازار می نشید.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا