اقتصاد سوسیالیستی به سبک سرمایه داری؟
فرشاد پرویزیان
اخیرا در مصاحبه ای با مدیر عامل اتحادیه دامداران، دیالوگی برقرار شد، اگرچه به لحاظ رسانه ای، حرفه ای و به نفع مصرف کننده بود اما جای دقت بدون تعارف دارد.
خواسته آقای مدیر عامل، آزادی صادرات حداقل تا حد رفع مشکلات حاد فعلی بود و مجری محترم بدرستی پرسید قیمت برای مصرف کننده بالا نمیرود و چرا گوشت از کشور خارج شود و مصرف کننده زیان ببیند.
باید پرسید مگر نهادههای دامی و مواد اولیه و سایر ملزومات تولید به نرخ خاص به دامداران فروخته میشود؟ مگر دامداران از امتیاز خاصی برخوردارند؟ که البته نباید هم باشند و بهتر است بتوانند هزینههای تولید خود را کاهش دهند.
افزایش قیمت نهادههای تولید نتیجه مستقیم اقدام صحیح اقتصادی حذف نرخ ارز ترجیحی و رانتی موسوم به دلار ۴۲۰۰ تومانی است. اما شما نمیتوانید از تولیدکننده بخواهید با مواد اولیه به قیمت جهانی تولید کند اما به قیمت دلخواه شما در بازار بفروشد.
البته مصرف کننده حق دارد از اضافه رفاه برخوردار شود اما نه از جیب تولید کننده؛ شایسته است در مواردی که دولت خواهان حمایت ریالی از مصرف کننده است این موارد را یا از طریق نظام پرداختهای انتقالی موسوم به یارانه یا کاهش مالیات محقق کند و یا به معنای واقعی مفهوم تنظیم بازار را درک کند و در این موارد از طریق واردات قیمت را در بازار تعدیل کند.
البته راه میانه ای نیز در حوزه اقتصاد کشاورزی چندین دهه کشف شده است که به آن خرید تضمینی برای حمایت از تولیدکننده بخش کشاورزی و تلاش برای امنیت غذایی میگویند.
البته در این موارد شایسته است تحلیل پویا مبتنی بر واقعیت ارائه شود. کافی است توجه کنید در این شرایط، تولید برای دامدار به صرفه نخواهد بود و نتیجه منطقی، کشتار دام مولد، زیان و ورشکستگی و در نتیجه تعطیلی واحدهای تولیدی در دورههای بعدی و کاهش میزان تولید تا رقم منطقی مناسب قیمت تعیین شده در بازار و این دقیقا به مفهوم زیان واقعی مصرف کننده و تضعیف پایههای تولید است.
اما داستان به همین بازار ختم نمیشود. کافی است به مفهوم سرایت و سرریز نوسانهای قیمتی در بازارها و نیز الگوی انتظارات تورمی افزایش یابنده دقت کنیم که این روند از یکسو موجب رکود و ورشکستگی تولید و از سوی دیگر موجب افزایش سطح عمومی قیمت در سایر بازارها نیز خواهد شد.
باور بفرمایید این سرایت و سرریز حتی دامان بازار سرمایه و قیمت سهام شرکتهای بورسی فعال در حوزه کشاورزی و در نتیجه شاخص کلی بورس را نیز خواهد گرفت.
از این رو باید پرسید آیا اجبار تولید کننده به رعایت اصول بازار و رعایت قیمت بین المللی بویژه نرخ ارز در تامین نهادههای تولید باید به قیمت رعایت اصول نظام قیمتگذاری سایه و مفاهیم اقتصاد کاملا دولتی در چارچوب رعایت مصالح مصرف کننده باشد؟ اگر خواهان حمایت از مصرف کننده هستید و مایل به پرداخت یارانه چرا دست در جیب تولید کننده میکنید؟
باورکنیم اقتصاد یک علم است و همه بازارها و منافع هر دوطرف تولید و مصرف به هم گره خورده است. کافی است در حین پذیرش واقعی این علم و کارکردهایش در جهت مقابله با رانت تلاش کنیم.