کد خبر: 27040038245
اقتصاداقتصاد کلانانرژیبازارروزنامهسلامت و رفاهصفحه یک

امکان‌پذیری توسعه اقتصاد ملی با محوریت اقتصاد انرژی

رضا پدیدار

رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران

با مطالعه میدانی در حوزه اقتصاد ملی کشورها و توجه به روند رشد یا تغییراتی که ضرورت توسعه را فراهم می‌کند، به این نشانه­ها برخورد می­کنیم: «تراکم شدید زمان و فضا، حمل و نقل گسترده کالا و افراد در مبادی ورودی و خروجی، کم رنگ شدن مرزهای حاکمیت مطلق دولت­های ملی در اثر نفوذ نهادهای فراملی، گسترش روزافزون تجارت و گردش سرمایه»؛ در ضمن شاهد تماس­ها و برخوردهای چشمگیر روابط اجتماعی و ایده‌های سابقا دور دستی هستیم  که بر اثر گسترش ارتباطات و پیشرفت فناوری عملیاتی شده و در دهه­های اخیر به‌شدت اوج گرفته است. این نشانه­ها پدیده­های هستند که از آن به عنوان جهانی شدن یاد می کنیم.

این پدیده­ها بسته به شرایط ملی، منطقه­ای و بین­المللی زمینه­ها و پیامدهای متفاوتی برای کشورها اعم از فرصت­های سودآور و محدودیت­های هزینه‌بر ایجاد می­کند. در صورتی که به لحاظ روش شناختی فضای جهانی‌شده را یک ساختار در نظر بگیریم، دامنه محدودیت­هایی که این ساختار ایجاد می­کند، برای کارگزاران قدرتمند در هر سطح می­تواند فرصت­ساز و برای ضعیفان محدودیت و هزینه­زا باشد. تا آنجا که به کشورهای در حال توسعه مربوط می­شود آنها انتخاب­های محدودی در مواجه با این پدیده دارند. آنها در صورتی از فرصت­ها و مواهب این عرصه برخوردار خواهند بود که همزمان توانایی­ها و ظرفیت­های خود را به منظور مواجهه و سازگاری با محیط جدید افزایش دهند تا هم به یک برنامه توسعه ملی به عنوان نیازی اساسی جامه عمل بپوشانند و هم در برابرآسیب‌های این فرآیند خود را ایمن کنند.

در این فضا و زمان متراکم به نظر می‌رسد دولت­ها و اداره‌کنندگان آن مهمترین کارگزاران برنامه توسعه در کشورها هستند و باید مدیریت نوسازی و اصلاحات در عرصه­های اساسی را بر عهده گیرند. با توجه به نقش  اقتصاد انرژی در توسعه اقتصاد ملی ایران باید گفت که ضرورت دارد دولت جدید اصلاحاتی مبنایی در زمینه ساخت­های فیزیکی، نهادها و سیاست­ها (سیاست­گذاری و رویکردهای حکمرانی توسعه) برای تولید قدرت و توانمند­سازی کشور به منظور تطبیق با اقتضائات فضای جدید اعمال کنند. مجموع این اصلاحات سه‌گانه منجر به افزایش هزینه­های عمومی می‌شود و نیاز به سیاست­گذاری مناسب در حوزه های برنامه ریزی مالی را ضروری می­سازد.

با توجه به نقش اقتصاد ­انرژی به عنوان یک مجموعه نهادی رد مبحث نوسازی و اصلاحات، به خصوص  در کشورهای در حال توسعه که ایران در زمره ایشان قلمداد می­شود، ضرورت دارد فرآیند اصلاحات در کشور با محوریت اقتصاد انرژی مورد توجه جدی قرار گیرد و  بازنگری و بهینه­سازی سیستم­های اجرایی نظیر سیستم مالیاتی، بیمه ، عوارض نیز با همین نگاه انجام شود

با توجه به مقدمه پیش‌گفته می­توان یادآوری کرد که انرژی به عنوان عنصر اصلی فعالیت­های اقتصادی در عرصه­های تولید و خدمات مطرح است؛ بنابراین توسعه پایدار از طریق سیستم­های تولید انرژی که بازده بالاتر و هزینه آلایندگی کمتری دارند، محقق می شود.

در این مسیر، اقتصاد پایدار باعث افزایش تولیدات با صرفه اقتصادی و مشارکت افراد بیشتر در توسعه می‌شود و  رفع محدودیت منابع تولید در کوتاه مدت و حذف آلایندگی در دراز مدت را ممکن می سازد.

بد ­نیست یادآوری کنیم در ابتدا بشر از  چوب و ذغال­سنگ برای تولید انرژی استفاده می­کرد، اما با کاهش منابع جنگلی و افزایش درخواست انرژی و به وجود آمدن محدودیت­های اکو انرژی (محدودیت­های اقتصادی و زیست‌محیطی)،  نفت جایگزین چوب و ذغال سنگ شد. اما پس از مدتی این منبع انرژی نیز با محدودیت­های اکو انرژی از جمله افزایش تورم، بحران‌های منطقه‌ای و آلودگی جهانی مواجه شد.

بنابراین بار دیگر سیر تکاملی انرژی باعث حرکت به سمت انرژی پاک­تر شد؛ انرژی­های تجدیدپذیر نوین پا به عرصه گذاشتند؛ انرژی‌هایی که بعضی مناطق پتانسیل لازم برای استفاده از این منابع جدید را دارند و بررسی­ها نیز نشان می­دهد، می­توان با شناسایی دقیق­تر و بهره­گیری از انرژی­های نو، از مزایای غیرقابل انکار آنها در زمینه بهبود محیط زیست و توسعه اقتصادی پایدار کمک گرفت. در این صورت لازم است علاوه بر توجه همه‌جانبه به توسعه اقتصاد ملی با محوریت اقتصاد انرژی، نسبت به اصلاح ساختار مدیریت انرژی کشور نیز پرداخته شود.

در این وضع، رسالت دولت جدید ناظر بر طرح جامع انرژی کشور است که در این حالت باید قالب اصلی شکل­گیری شورای عالی انرژی کشور که در تاریخ ۲۱/۷/۱۳۹۹ تشکیل و در تاریخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۹ نیز به تمام مبادی ذی‌ربط در وزارتخانه­ها و سازمان­های متبوعه ابلاغ شده است؛ مدنظر قرار  گیرد و در سه قالب زیر بررسی شد:

  • ادامه روند موجود حوزه انرژی ( بر مبنای تداوم روند گذشته در آینده )
  • برنامه ششم توسعه (بر مبنای شاخص­های کمی انرژی مصوب در برنامه ششم توسعه اقتصادی کشور)
  • بهینه‌­سازی (برمبنای انجام اقدامات بهینه­سازی در برنامه­‌های تعیین‌شده دولت و نیل به استانداردهای تدوین شده و در دست اقدام )

در این حالت می­توان انتظار داشت که اقتصاد انرژی بر اساس حداکثر بهره‌وری در استفاده از منابع انرژی کشور با رویکرد استفاده موثر از  انرژی در تمام بخش­های تقاضا و کاهش تلفات و هدر رفت در طرف عرضه انرژی ، پتانسیل­های صرفه‌جویی انرژی و محدودیت­های منابع مالی برای سرمایه‌گذاری در بخش انرژی و انتخاب گزینه بهینه‌سازی به عنوان مسیر آینده توسعه اقتصاد انرژی کشور تعیین شود. در این صورت می­توان نسبت به بررسی و مطالعه برای تدوین یک بسته نجات اقتصادایران با اهداف قابل سنجش و امکان پذیر زیر برای چهار سال آینده اقتصاد ملی کشور تعریف و تدوین کرد:

الف –  رشد اشتغال­زایی ۶ درصدی سالانه و در نظر گرفتن ۳ الی ۵ میلیون شغل در ۴ سال آینده که لازمه عبور از بحران فعلی است

ب-  مهار پایدار تورم و رساندن تورم به میانگین تورم کشورهای خاورمیانه به عنوان یک ضرورت ملی در حفظ و پایداری توسعه اقتصادی کشور

ج –  فقرزدایی غیر تورمی و تضمین درآمد پایدار معادل ۱۳۰ دلاری در ماه برای کلیه اقشار آسیب پذیر کشور در فرآیند برنامه­های توسعه پایدار

د –  مقابله با فساد و رساندن شاخص ادارک فساد در ایران به میانگین کشورهای خاورمیانه براساس گزارش سازمان ملل متحد

هـ –  ارتقای جایگاه بین­المللی اقتصاد کشور و رشد ۱۰۰  درصدی نسبت به صادرات غیرنفتی به تولید ناخالص داخلی در چهار سال پیش روی کشور

با توجه به نکات پیش‌گفته و ظرفیت بالای اقتصاد انرژی برای توسعه اقتصاد ملی کشور لازم است دولت جدید قبل از شروع به‌کار و با اخذ نظر از فعالان بخش­های مختلف اقتصادی بویژه پارلمان بخش­خصوصی، به تجدید نظر در برنامه­ها و فعالیت­های خود براساس این دیدگاه بپردازد و توجه همه‌جانبه خود را به موارد مشروحه زیر معطوف دارد:

  • نظام ارزی و سیاست های ارزی کشور الزاما صادرات محور باشد.
  • برای اشتغال و ایجاد رشد پایدار لازم است به سمت جاده­های ترانزیتی منطقه برویم و تمامی آنان را مورد مطالعه جدی قرار دهیم.
  • ظرفیت قطعه­سازی و توسعه پیمانکاری­ها را در منطقه افزایش دهیم و بطور جدی در پروژه‌های کشورهای همسایه حضوری فعال داشته باشیم
  • ظرفیت دیپلماسی کشور را با دیگر کشورهای جهان که به طور سنتی داد وستد داشته­ایم افزایش دهیم و به طور مثال با کشورهایی نظیر هند ، چین ، کره جنوبی و ژاپن زمینه­های فرآیندی اقتصادی را فراهم کنیم و همانند گذشته بخش مهمی از سبد اقتصاد صادراتی خود را به آنان اختصاص دهیم.
  • ریشه کن کردن فقر مطلق در جامعه با دیپلماسی جدید اقتصادی با کشورهای منطقه با محوریت اقتصاد انرژی که می‌تواند بسیار اثر گذار باشد.
  • امضاء و مبادله توافق­نامه تجارت آزاد با حداقل ده کشور منطقه با اولویت فرآورده­های حوزه انرژی و تهیه برنامه توسعه‌ای برای آنها.

در این صورت دولت جدید می­تواند با هدف­گذاری خود نسبت به موارد پیش‌گفته تورم را مهار کرده و با واگذاری اقتصاد به فعالان اقتصاد مردمی، شرایطی را حاصل آورد که موجب رشد منابع ارزی و گردش پویای منابع ریالی در اقتصاد ملی شود.

در کلام پایانی اینکه با رعایت نکات پیش گفته چنانچه درآمدهای حاصل از انرژی را با نصف قیمت جهانی هم بفروشیم با بیش از ۸۰  میلیارد دلار درآمد ارزی روبرو خواهیم شد در حالیکه امروز درآمد کشور از این محل به ۱۰ میلیارد دلار هم نمی رسد. یکی از دلایل این مهم یارانه های پنهان انرژی است که باعث شده منابع محدود انژی در کشور بدون رعایت برنامه­ریزی و آینده­نگری مصرف و یا بهتر بگویم تلف ­شود. در آخر اینکه ایجاد بازار متشکل انرژی برای هدف­گذاری­های مطلوب داخلی و خارجی می­تواند کشور را از هرگونه بحران در جریان توسعه ملی مصون بدارد.

نمایش بیشتر
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا