علیرضا محمودی فرد؛ مشاور پژوهشی، محقق و مدرس دانشگاه
درک سنتی از کشاورزی بهعنوان یک بخش سنتی با سهمی رو به کاهش در تولید ناخالص داخلی، دیگر قادر به تبیین نقش پیچیده و حیاتی آن در اقتصاد قرن بیست و یکم نیست.
این یادداشت علمی با به چالش کشیدن این انگاره، استدلال میکند که کشاورزی امروز به یک سامانه حیاتی اقتصادی-اکولوژیک (Critical Eco-Economic System) تبدیل شده که امنیت، پایداری و رقابتپذیری ملی را تعریف میکند.
اهمیت آن نه در سهم GDP، که در تأمین امنیت غذایی در جهانی پرآشوب، حفظ سرمایه طبیعی (آب، خاک، تنوع زیستی و …)، تقویت رقابت اقتصادی از طریق صنایع وابسته (بیوتکنولوژی، فناوری غذایی) و ایجاد تابآوری اجتماعی در برابر شوکهایی چون تغییر اقلیم و همهگیریها نهفته است.
این متن با ارائه چارچوب “چهار بعدی امنیت، پایداری، نوآوری و تابآوری (SSIR Framework)”، اهمیت جدید کشاورزی را تحلیل کرده و بر ضرورت تحول آن از یک فعالیت معیشتی به یک اکوسیستم دانشبنیان تأکید میورزد.
۱. مقدمه: گذار از مزرعه به اکوسیستم استراتژیک
عصر حاضر، عصر Anthropocene نامیده شدهاست؛ دورانی که فعالیتهای انسانی بزرگترین نیروی تغییر در سیاره زمین است.
در این بستر، کشاورزی دیگر صرفاً یک فعالیت اقتصادی برای تولید کالری نیست. بلکه، پلتفرمی استراتژیک است که در تقاطع امنیت ملی، اقتصاد اکولوژیک و فناوریهای پیشرفته قرار گرفته است.
کاهش سهم آن در GDP بسیاری از کشورها نه نشانه حاشیهای شدن، که نشانه افزایش بهرهوری و در عینحال، افزایش وابستگی مطلق همه بخشها به عملکرد آن است.
۲. ابعاد چهارگانه اهمیت کشاورزی مدرن
۲-۱. بعد اول: امنیت غذایی و استقلال راهبردی (The Security Dimension)
همهگیری کووید-۱۹ و جنگ اوکراین بهوضوح نشان داد که زنجیرههای تأمین جهانی چقدر شکننده هستند. کشوری که نتواند نیازهای غذایی پایه خود را تأمین کند، در برابر نوسانات بازار جهانی، تحریمها و بحرانهای ژئوپلیتیک کاملاً آسیبپذیر است.
غذا بهمثابه سلاح: تامین غذا به یک ابزار قدرت و اهرم ژئوپلیتیکی تبدیل شده است.
ایمنی غذایی (Food Safety): کنترل کیفیت و سلامت مواد غذایی از مزرعه تا سفره، بخشی از مسئولیت نظام بهداشتی و اقتصادی یک کشور است.
عدالت غذایی (Food Justice): دسترسی عادلانه همه اقشار جامعه به غذای کافی و سالم، یک شاخص توسعه انسانی و پیشنیاز ثبات اجتماعی است.
۲-۲. بعد دوم: حفاظت از سرمایه طبیعی و خدمات اکوسیستمی (The Sustainability Dimension)
کشاورزی هم قربانی تغییر اقلیم است و هم یکی از عوامل مؤثر بر آن؛ اما میتواند به اصلیترین بخش برای حل بحرانهای زیستمحیطی تبدیل شود.
مدیریت چرخه آب و خاک: کشاورزی پایدار بزرگترین متصدی مدیریت منابع آب و خاک کشورهاست. تکنیکهایی مانند کشاورزی حفاظتی (Conservation Agriculture) و بومشناسی کشاورزی میتوانند به احیای خاک و حفظ آب کمک کنند.
کاهش انتشار کربن: کشاورزی میتواند از یک منبع تولید کننده گازهای گلخانهای به یک چاهک کربن (Carbon Sink) تبدیل شود (از طریق روشهایی مانند کشت نهال و مدیریت پوشش گیاهی).
حفظ تنوع زیستی: مزارع بهعنوان اکوسیستمهای نیمهطبیعی میتوانند با ایجاد کریدورهای زیستی، به حفظ تنوع ژنتیکی گیاهان و حیوانات کمک کنند.
۲-۳. بعد سوم: موتور محرک نوآوری و زنجیره ارزش افزوده (The Innovation Dimension)
کشاورزی مدرن، یک بخش های-تک (High-Tech) است که پیشران نوآوری در بسیاری از صنایع است:
کشاورزی دقیق (Precision Agriculture): استفاده از هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیاء (IoT)، تصاویر ماهوارهای و پهپادها برای مدیریت دقیق نهادهها (کود، آب، سم و …) و افزایش بهرهوری.
بیوتکنولوژی و اصلاح نژاد: توسعه ارقام مقاوم به خشکی و آفات برای تضمین امنیت غذایی در شرایط تغییر اقلیم.
اقتصاد چرخشی (Circular Economy): تبدیل پسماندهای کشاورزی به انرژی (بیوگاز)، کمپوست و مواد اولیه صنعتی (بیوپلاستیکها). این امر ارزش اقتصادی ایجاد کرده و آلودگی را کاهش میدهد.
صنایع غذایی و فرآوری: ایجاد زنجیره ارزش کامل از محصول خام تا کالای نهایی با ارزش افزوده بالا (مانند تولید مکملهای غذایی، رنگهای خوراکی طبیعی و مواد دارویی).
۲-۴. بعد چهارم: ایجاد تابآوری اجتماعی و اقتصادی (The Resilience Dimension)
اشتغال و ثبات روستایی: کشاورزی همچنان بزرگترین منبع اشتغال در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بهخصوص برای اقشار کمدرآمد است. جلوگیری از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها مستلزم زنده نگه داشتن اقتصاد روستا از طریق کشاورزی سودآور است.
تابآوری در برابر شوکها: یک نظام کشاورزی متنوع و انعطافپذیر میتواند در برابر شوکهای اقلیمی، اقتصادی و بهداشتی بهتر مقاومت کند و امنیت غذایی جامعه را تضمین کند.
۳. جمعبندی و چشمانداز آینده: ضرورت تحول پارادایم
اهمیت کشاورزی امروز را نمیتوان با معیارهای دیروز سنجید. این بخش از حاشیه اقتصاد به کانون آن بازگشته است، اما این بار در هیئتی جدید. آینده از آن کشورهایی است که کشاورزی را نه بهعنوان یک بخش مصرف کننده یارانه، بلکه بهعنوان یک سرمایهگذاری استراتژیک در امنیت، فناوری و پایداری زیستمحیطی ببینند.
سیاستگذاری نوین باید بر اساس چارچوب SSIR، بر دانشبنیانی کردن کشاورزی، ارتباط دادن آن با زنجیرههای ارزش جهانی و درونی کردن هزینههای زیستمحیطی در محاسبات اقتصادی تمرکز کند.
کشاورزی فردا، تلفیقی از علم داده، زیستفناوری و اکولوژی خواهد بود و اقتصادهایی که زودتر این تحول را بپذیرند، در قرن پیش رو پیشتاز خواهند بود.








