کد خبر: 190304209213
آسیب اجتماعیبازارها و خدمات مالیروزنامهفناوری اطلاعات و ارتباطاتدولت نخستین گام اصلاح تایید رانندگان اینترنتی را برداشت؛

تاوان سهل انگاری

مهران ابراهیمیان

ساعت‌ها دل‌شوره و انتظار برای بازگشت دختری به خانه، فاجعه‌ای را رقم زد که دیگر نمی‌توان آن را تنها در تیتر خبرها یا شهرهای دور، خلاصه کرد.

به گزارش عصراقتصاد؛ الهه حسین‌نژاد، کارمند جوان تهرانی که پس از پایان کارش دیگر هرگز به خانه برنگشت، با پیدا شدن پیکرش در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، افکار عمومی را در شوک و بهت فرو برد؛ و بی‌درنگ نگاه‌ها را به‌سمت پلتفرم‌های حمل‌ونقل آنلاین، به‌ویژه اسنپ، و نظام نظارتی آن‌ها دوخت.

صدای تلخ خاطرات و تجربه‌های زنان در تاکسی‌های اینترنتی این روزها در  محافل مختلف طنین‌انداز است؛ از رها شدن در وسط اتوبان تا مواجهه با رانندگانی که حتی بر فرمان خودرو، خاطره‌ای از افسردگی حک کرده‌اند: «کنترل»!

سال‌ها است که تاکسی‌های اینترنتی وعدۀ امنیت و سهولت جابه‌جایی داده‌اند؛ اما هر بار با حادثه‌ای تلخ، نقص‌ها و روزنه‌های بی‌دفاع ساختاری‌شان عیان می‌شود.

بیانیه اسنپ در سال ۹۵، و حالا قتل دردناک الهه، خط قرمزی است که نشان داد تضمین ایمنی این پلتفرم‌ها کافی نبوده و بررسی سطحی سوابق قضایی یا آموزش‌های ابتدایی نمی‌تواند سلامت روان و اخلاق حرفه‌ای هزاران راننده را ضمانت کند.

پس از این حادثه،و تاوان سهل انگاری گذشته بود که  معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری از تدوین و ابلاغ دستورالعمل‌هایی جدید  با سه ماموریت خبرداد:

– ارزیابی سلامت روان رانندگان

– تعهد به اصول اخلاق حرفه‌ای

– آموزش جدی در حوزه‌های امنیت، رفتار و مدیریت بحران

 این سه مورد حداقل انتظاراتی است که باید تاکسی های اینترنتی برآورده کنند.

حتی وعدۀ تقویت حضور پلیس و پایش نقاط ناامن در شهر هم از زبان مسئولان به میان آمده است. اما تجربه نشان داده که این قبیل مصوبات، بدون اجرای مؤثر و نظارت مستقل، بیشتر به مُسکّنی موقتی مشابهند تا راهکاری بنیادین و درمانگر بحران.

نگاهی عمیق‌تر اگر بیندازیم، می‌بینیم که صورت‌مسئله امروز، فراتر از صرف دفاع یا برائت پلتفرم‌های تاکسی اینترنتی است. پرسش بنیادین اینجاست: چرا سامانه‌هایی که به هوشمندی و الگوریتم مجهزند، هنوز تا این حد آسیب‌پذیرند؟

حلقه مفقوده مشخص است: روند جذب راننده بیشتر تحت تأثیر سرعت رشد و رقابت بازار است تا کیفیت و امنیت سرمایه انسانی. سال‌ها رقابت برای سهم بیشتر، منجر به کوتاه شدن مسیر های نظارتی و چشم‌پوشی از قواعد مهم رفتاری و سنجش‌های روانشناختی شد تا آن‌جا که باگی به این وسعت، بهای جان انسانی را رقم زد.

 این گزارش قصد متهم کردن صرف یک تاکسی اینترنتی را ندارد اما  اکنون زمانی است که بار دیگر قواعد به کارگیری  رانندگان  مورد بازنگری  جدی قرار گیرد و استفاده از تجارب تاکسی های اینترنتی مانند اوبر در برخورد، ضبط فیلم هنگام رانندگی و پای روزانه درصد رضایتمندی افراد از خدمات ارائه شده را صد چندان می کند.

علاوه بر این تاکسی های اینترنتی بعد از این حادثه ناگوار باید دو اصل مهم حقوقی را برای ادامه فعالیت خود مدنظر قرار دهند.

اول آنکه اگر راننده‌ای تحت نام برندهای تاکسی اینترنتی فعالیت می‌کند، همان‌گونه که برند با اعتماد عجین شده، باید متناسب با جرم و نقش، پاسخگویی روشنی نیز به افکار عمومی بدهد. نه این که تمام تلاش خود را در برائت کند. پاک کردن صورت مساله هیچ گاه حل مساله به شمار نرفته است!

 دوم اینکه، پذیرش صادقانه وجود باگ‌ها و نقص‌های جدی در مسیر جذب و تایید رانندگان و تلاش برای رفع آن‌ها، صرفاً به بازگشت اعتماد عمومی نمی‌انجامد؛ بلکه با بهره‌گیری از داده‌ها و گزارش‌های کاربران می‌تواند فضای جدی‌تری برای شناسایی رانندگان پرخطر و تدوین دستورالعمل‌های بهتر و قوانین کامل‌تر جهت «پیشگیری» فراهم کند.

امروز که بخش چشمگیری از جامعه، به‌ویژه زنان، ناامنی مضاعف در حمل‌ونقل شهری را حس می‌کنند، مطالبه عمومی برای پاسخ صریح و اقدام فوری از دولت، شهرداری، پلتفرم‌ها و پلیس بیش از هر زمان دیگری است.

دیگر صرف انتخاب راننده کافی نیست؛ باید گزینش برپایه آزمون‌های دقیق، آموزش کافی و مسئولیت‌پذیری واقعی باشد. هر ثبت‌نام شتابزده، هر آموزش سطحی و مصاحبه عبوری، می‌تواند آغاز فاجعه‌ای تازه باشد.

نهادهای تصمیم‌گیر و خود اسنپ و حتی تپسی که نامی از او این روزها در میان نیست باید قبل از هر چیز بپذیرند که ادامه بقا و رشد در صنعت حمل و نقل اینترنتی در گرو اعتمادآفرینی و تقویت حس امنیت است.

بزرگ‌ترین باگ اسنپ که در سال ۹۵ منجر به صدور بیانیه ای شد ( هر چند اخیرا  بیانیه ای صادر و حذف شد) اگر همان سال  منجر به بهبود گزینش رانندگان می شد و اگر  تاکسی های اینترنتی  خود را ملزم به دادن اطلاعات مورد نیاز در خصوص پیشگیری از جرم به مشتریان می دانستند شاید حادثه امروز رخ نمی داد و مقتول با اطمینان به سراغ اسنپ و تپسی می رفت! نه این که امروز همه به تلخی درباره این صنعت سخن بگویند.

با این اوصاف تاکسی های اینترنتی باید بدانند که موفقیت در کسب و کار حالا نه در کدهای نرم‌افزاری، بلکه در سازوکار تایید انسانی رانندگان پنهان است؛ باگی که اگر جدی گرفته نشود، ممکن است بار دیگر قربانی بگیرد و امنیت و آسودگی را برای همیشه از ما بستاند.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا