تا چیزی برای گرانشدن هست، زندگی باید کرد

راضیه حسینی
بالاترین و پایینترین نرخ برنج ایرانی اعلام شد.
رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی: «در حال حاضر برنج عنبربو ۲۳۵ و برنج هاشمی گیلان ۳۳۵ هزار تومان تهیه میشود.»
قیمتها که اعلام شود مردم خیالشان جمع، و تکلیفشان روشن میشود. میدانند این یکی را هم باید از سبد خرید کنار بگذارند.
در حال حاضر سبد خرید مردم چیزی شبیه به بالن است. در واقع مسئولان با اعلام قیمتها، در حال نجات مردم هستند. با افزایش قیمت، باعث میشوند مردم، هر بار کالایی را از سبد به پایین پرتاب کنند و بالنِ در حال سقوط را نجات دهند.
هر بار که آدمهای معمولی فکر میکنند دیگر ته خط است و نمیتوانند با این قیمتها و گرانی دوام بیاورند، مسئولان، باعث حذف یک چیزی از سبد میشوند و در کمال تعجب، مردم میبینند که باز دوام آوردهاند و بالن به مسیر خود ادامه میدهد.
حالا دیگر جز خودمان و اندکی مواد غذایی، چیزی نمانده، ولی خیالمان راحت است هرگز سقوط نمیکنیم. میدانیم تا وقتی سبد، خالی نشده است و چیزی برای پرتاب به بیرون وجود دارد، دوام میآوریم. در واقع شعار ما این شده است: «تا چیزی برای گرانشدن هست، زندگی باید کرد.»
این روزها بالن بعضیها خیلی بالا رفته، آنقدر سبک شده است، که دیگر کسی دور و اطراف نمیبیندشان، چون علاوه بر کمشدن کالا، خودشان هم سبک شدهاند. به لطف مسئولان، توانستهاند رژیمی بگیرند که هیچ متخصص تغذیهای تاکنون موفق به نوشتن آن نشده است. رژیم فستینگ بیست و چهار، بیست و چهار!
بالن این افراد، راحت اوج میگیرد و در آسمان محو میشود. گاهی خودش را به باد میسپارد و البته گاهی هم به گردوخاک و آلودگی! اگر آب و برق و گاز را هم جزئی از این بالن بدانیم دیگر همه چیز فوق عالی میشود. دبههای آب به پایین هدایت میشوند، برق هم جا را تنگ نمیکند و بالن موردنظر دیگر از یک پر همسبکتر میشود.
دلمان برای مسئولان و مدیران میسوزد. چقدر باید برای بالنشان زحمت بکشند. چقدر جا کم دارند. چقدر کالاهایشان در برابر افتادن و حذفشدن مقاومت میکنند. حتماً با حسرت بالنهای شناور در آسمان را میبینند که هرجا دلشان خواست میروند و به این رهایی و سرخوشی مردم عادی، حسودیشان میشود!