تنها چیز غیرمنطقی پوست کلفت ماست (طنز)
راضیه حسینی
ادعای معاون رفاه اجتماعی وزارت کار: «میانگین خط فقر در کشور برای خانواده ۴ نفره حدود ۴ میلیون تومان و برای شهر تهران کمی بیشتر نزدیک ۵ میلیون است.»
وقتی وزیر کار بگوید با یک میلیون تومان میشود شغل ایجاد کرد، پس کاملاً منطقی است که حقوق چهار، پنج میلیونی، به هیچ وجه زیر خط فقر نباشد. مشکل ما احتمالاً در معنی فقر است. ما فکر میکنیم اگر کسی نتواند از عهده مخارج زندگی برآید فقیر است. مثلاً نتواند با حقوق چهارمیلیونی اجارهخانه بدهد. صاحبخانه وسایلش را بیندازد در کوچه و مجبور شود در چادر زندگی کند. یا نتواند با این حقوق، مرغ، گوشت، برنج و میوه بخرد و کل خانواده، آخرین باری که این چیزها را خوردند به یاد نیاورند.
اگر شما هم اینطوری فکر میکنید باید بگوییم که کاملاً در اشتباهید. در واقع کسی که هنوز زنده است و بر اثر گرسنگی، بیخانمانی و بیپولی نمرده، فقیر به حساب نمیآید. هر وقت مرد بعد میرود زیر خط فقر. البته آن هم درجهبندی دارد. مثلاً اگرافراد خانواده توانستند برایش قبر بخرند، میآید بالای خط، اما اگر توان خرید قبر را هم نداشتند دیگر میتوان به او فقیر گفت.
اگر چند روز دیگر خبری از مسئولی در وزارت کار شنیدید که گفت: «افرادی که بالای چهارمیلیون تومان حقوق میگیرند، مرفه بیدرد به حساب میآیند و باید به دولت بابت این رفاه، مالیات بیشتری بدهند» اصلاً تعجب نکنید. حتی اگر شنیدید: «اگر فردی یک میلیون پول در حسابش باشد و هنوز شغل نداشته باشد، دولت به عنوان مجازات تنبلی و بیعرضگی در ایجاد شغل، میتواند این پول را از او بگیرد و پیش خودش نگه دارد.» شاخ درنیاورید. اینها همه طبیعی و منطقیاند.
تنها چیزی که کمی غیرمنطقی به نظر میرسد میزان کلفتی پوست ملت است که با هر متر ومعیاری حساب کنی الان باید قد پر سنجاقک نازک شده باشد. ولی هنوز هم دوام آورده و شرحه شرحه نشده. شاید بد نباشد محققین ژاپنی روی این مسأله کمی تحقیق کنند و ببینند چطور شد که اینطور شد؟