تکلیف برنامه هفتم توسعه بر تبدیل ایران به قطب گازی منطقه
به گفته رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی، تبدیل ایران به قطب گازی منطقه تکلیفی قانونی است که در برنامه هفتم توسعه نیز در نظر گرفته شده است.
به گزارش عصراقتصاد، محمدصادق جوکار ظهر امروز (پنجشنبه، ۲۰ اردیبهشت) در حاشیه دومین روز از بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی نفت ایران در نشست تخصصی «بررسی ظرفیتهای ایران برای تبدیل به قطب گازی ضمن تأکید بر راهکارهای ایجاد تراز مثبت گازی» با اشاره به تأکید اسناد بالادستی بر تبدیل ایران به قطب گازی منطقه گفت: این موضوع بهعنوان تکلیفی قانونی در برنامه هفتم توسعه در نظر گرفته شده است که البته در اسناد پیشین هم با عنوان هاب، به آن اشاره شده بود.
وی با بیان اینکه برای ایجاد یک مرکز تبادلات گازی در منطقه باید ابتدا به پیششرطهای تحقق این هدف توجه کرد، تصریح کرد: «توانایی تولید»، «وجود زیرساختهای لازم»، «مشخصشدن وضع حقوقی و مشارکت بخش خصوصی»، «تعیین سازوکار قیمتگذاری» و «درنظرگرفتن همکاریهای چندجانبه و تحولات بینالمللی» ازجمله پیششرطها و الزامهای پنجگانه تبدیل یک کشور به قطب انرژی در منطقه است.
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی ادامه داد: برای تحقق تبدیلشدن به قطب گازی، نخست باید توانایی تولید داشت و از تأمین نیازها اطمینان یافت، زیرا در غیر این صورت، هیچ ضمانتی برای ایفای تعهدهای کشور صادرکننده وجود ندارد و زمانی که کشورهای واردکننده متوجه این مسئله شوند، با دیده تردید نسبت به پایداری عرضه مینگرند.
جوکار در ادامه توضیح داد: توجه به پیشنیاز نخست یعنی تولید، برای ایران اهمیت بیشتری دارد و باید در اولویت قرار گیرد، زیرا اوضاع زیرساختهای ایران مثبت ارزیابی میشود و شبکه قوی دارد. البته هرچند از لحاظ وضع حقوقی و سازوکار قیمتگذاری، با شرایط مطلوب و لازم برای تبدیلشدن به یک قطب گازی فاصله داریم، اما در گام نخست ابتدا باید از تولید و تأمین نیاز ظرفیتهای صادراتی مطمئن شویم.
وی با اشاره به روند افزایشی تولید گاز ایران در طول سالهای گذشته بیان کرد: با همه این اوصاف، این روند افزایشی بههیچوجه متناسب با رشد مصرف گاز در کشور نیست. در شرایط کنونی، مقدار رشد مصرف گاز در کشور بهطور تقریبی ۲ برابر رشد تولید است و این موضوع ظرفیتهای صادراتی ایران را تهدید میکند.
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی افزود: روند روبهرشد و سرکش مصرف، بهطور جدی در حال نابودسازی ظرفیت ایجاد قطب منطقهای و ظرفیتهای صادراتی ایران بوده است، درحالیکه سیاستگذاری و تصمیمگیری در بسیاری از موارد مربوط به این حوزه، از حیطه وزارت نفت خارج است.
جوکار در ادامه توضیح داد: در سالهای گذشته وزارت نفت بهطور داوطلبانه در موضوع بهینهسازی مصرف، حتی در بخشهایی که مسئول آن نیست، در حال فعالیت بوده است که برای نمونه میتوان به برنامهریزی اداره گاز برای تعویض بخاریهای موجود در منازل مسکونی اشاره کرد.
از بین رفتن ظرفیتهای حوزه انرژی با ناکارآمدیهای بخش مسکن و خودرو
وی روند افزایش مصرف مایعات نفتی را هم نگرانکننده توصیف کرد و گفت: آمارها نشان میدهد روند روبهافزایش مصرف در آیندهای نزدیک، صادرات نفت را هم تهدید میکند.
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی تصریح کرد: بهطور خلاصه میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اکنون بهطور همزمان «وجود مشکلات و نقاط ضعف در حوزه ساخت مسکن» در حال ازبینبردن ظرفیت تبدیلشدن ایران به قطب گازی منطقه است و «ناکارآمدی در صنعت خودرو» نیز در حال نابودسازی ظرفیت صادرات نفت ایران است.
جوکار با اشاره به وضعیت صادرات گاز ایران به عراق گفت: نتیجه شکلگیری چنین وضعی را میتوان بهوضوح در روند صادرات گاز ایران به عراق ملاحظه کرد. با وجود اینکه روند تقاضا، همچنین ظرفیتهای وارداتی گاز در این کشور بنا به دلایل مختلف روبهافزایش است، اما در همین شرایط کنونی نیز مقدار صادرات گاز ایران به عراق نسبت به قرارداد موجود پایینتر است.
وی افزود: با توجه به این شرایط، بهطور طبیعی درباره توانایی ایران در تأمین تقاضای گاز عراق در آینده، تردید ایجاد میشود و همین عامل، طرف مقابل را به فکر جایگزینی دیگر مبادی واردات انداخته است.
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی هرگونه ایجاد زیرساخت برای صادرات گاز در صورت نبود برنامهریزی بلندمدت برای بهینهسازی مصرف را کار بسیار بیهودهای دانست و بیان کرد: با درنظرگرفتن همه نکتههای گفتهشده، هرگونه هدفگذاری مبنی بر تبدیل ایران به قطب گازی بدون توجه به بهرهوری در مصرف محقق نخواهد شد.
قابلیت تغییر و پویایی موقعیتهای ژئوپلیتیک
جوکار با اشاره به اینکه برای تبدیلشدن به قطب گازی منطقه، متناسب با ظرفیتهای ژئوپلیتیک باید زیرساختهای لازم نیز در یک کشور وجود داشته باشد، گفت: البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که موقعیتهای ژئوپلیتیک پویا و تغییرپذیرند.
وی افزود: برای نمونه موضوع بحران اوکراین ظرفیتهای جدیدی را برای ترکیه ایجاد کرد؛ چراکه در صورت مسدودنبودن مسیر انتقال انرژی از روسیه به اروپا، قطب گازی استانبول از توجیه اقتصادی کافی برخوردار نبود و خیلی مورد توجه ترکیه و سایر کشورها قرار نمیگرفت.
مشارکت بخش خصوصی در ایجاد قطب منطقهای ضروری است
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در توضیح سومین پیششرط لازم برای ایجاد مرکز تبادل گازی بیان کرد: توجه به وضعیت حقوقی مشارکتکنندگان در یک قطب بسیار ضروری است. به عبارت دیگر، باید مشخص شود بخش خصوصی داخلی و بینالمللی چقدر در این مرکز تبادلات نقش دارند.
جوکار ادامه داد: برای نمونه، از سال ۲۰۱۱ به بعد در تمام اسناد بالادستی ترکیه، بهصورت جدیتر بر فعالسازی و مشارکت بخش خصوصی در هابها تأکید شده است، بهطوری که نقش بخش خصوصی در تمدید قراردادهای گازی این کشور – به غیر از قرارداد با ایران که کماکان بهصورت دولتی پیش میرود – بسیار پررنگ است.
وی با تشریح چهارمین پیششرط لازم برای ایجاد یک قطب گازی در منطقه گفت: موضوع «مکانیسم قیمتگذاری و شناسایی قیمت» اهمیت بسیاری دارد و این مکانیسم باید در تمام قطبها وجود داشته باشد. باید به این موضوع اشاره کرد که موضوع قیمتگذاری بهطور طبیعی با موضوع مشارکت بخش خصوصی هم ارتباط معناداری دارد.
رئیس مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در پایان با بیان اینکه برخی تفکرات سنتی نسبت به مقوله قطب نادرست است و باید در آن تجدیدنظر شود، گفت: این موضوع که قطبهای منطقهای الزاماً رقیب یکدیگر قلمداد میشوند از دقت کافی برخوردار نیست، زیرا تجربه اتحادیه اروپا نشان داد میتوان شبکه قطبهای همپیوند را براساس اصل «تمایزبخشی کارکردی» ایجاد کرد که در آن هریک از بازیگران سود خود را میبرند و دیگر رقیب هم محسوب نمیشوند. بنابراین وجود قطب ترکیه برای ایران یا مثلاً بودن فجیره برای جاسک هرچند میتواند آسیبزا باشد، اما باید این نکته را درک کرد که این آسیب قطعی نیست.
نشست تخصصی «بررسی ظرفیتهای ایران برای تبدیل به هاب گازی با تأکید بر راهکارهای ایجاد تراز مثبت گازی» ظهر امروز (پنجشنبه، ۲۰ اردیبهشت) در حاشیه دومین روز از بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی برگزار شد.