رابطه لانگ دیستنس ما و دلار
راضیه حسینی
«نخبه خوزستانی خطاب به پزشکیان: «چند روز پیش شما گفتید یک استاد چطور با ۲۵ میلیون حقوق در تهران زندگی کند؟ آن روز دلار ۷۰ تومان بود، الان ۸۰ تومان است، امروز با حقوق ۵۰ میلیون هم نمیشود زندگی کرد.»
به مسئولان عزیز پیشنهاد میکنیم برای اینکه در آینده شاهد چنین مشکلاتی نباشند، یک تابلوی کوچک اعلام لحظهای قیمت دلار، همراه با خود داشته باشند و هرجا شروع به سخنرانی کردند ابتدا به قیمت لحظهای دلار نگاهی بیندازند و بعد صحبت کنند. البته این را هم در نظر داشته باشند که ممکن است ابتدا و انتهای سخنرانیشان دلار تغییر کند، اگر چنین شد میتوانند در انتها یک اصلاحیه بزنند.
مسئولان عزیز، توجه کنید حتماً ساعت سخنرانی، با دقت صدم ثانیه را هم در انتهای اصلاحیه درج کنید.
راه دیگر هم این است که در ابتدای صحبتهایتان یک «تا این لحظه» اضافه کنید. این عبارت خودبهخود تمامی تغییرات را پوشش میدهد. مثلاً بگویید «تا این لحظه مردم نمیتوانند با حقوق ۲۵ میلیون زندگی کنند.» بعد اگر قیمت دلار تغییر کرد ادامه دهید «تا این لحظۀ جدید، با ۵۰ میلیون… اجازه بدهید، همینالان شد ۶۰ میلیون.»
به نظرمان تا اطلاع ثانوی سعی کنید دربارۀ هزینۀ زندگی و اینکه با چقدر میتوان زنده ماند چیزی نگویید. چرا باید خودتان را به دردسر بیندازید و دچار چالش شوید؟ فکر کنید اصلاً چنین مشکلی وجود ندارد، یا آنقدرها هم مورد بحث نیست. به مشکلاتی که تاریخ انقضا و تولید ندارند بپردازید. مثل کمبود آب، برق، گاز یا آلودگی هوا و… در مورد این مسائل، حتی میتوانید از سخنرانیهای چند سال پیش استفاده کنید و دیگر وقت صرف مطالب جدید نکنید!
تابهحال مردم با حقوق پایۀ کارگری زندگی میکردند و مسئولی یادش نبود بگوید اصلاً چطور میشود و چطور زندهاند؟ از حالا به بعد هم بگذارید مردم خودشان با دلار کنار بیایند.
رابطۀ ما با دلار آنقدر لانگ دیستنس شده است که دیگر نمیدانیم باید کجای دنیا، منظومۀ شمسی یا کهکشان راه شیری دنبالش بگردیم. به همین خاطر تصمیم گرفتهایم کات کنیم. او برود پی صعود و ما برویم پی سقوط!