راهی که سال‌هاست اشتباه می‌روید

  کد خبر: 051101118179

زینب غضنفری

شرکت‌های کوچک و متوسط به عنوان بازوهای اجرایی سیاست‌‌های متفاوت اقتصادی و غیراقتصادی همواره نقش مهمی‌در سراسر دنیا برای رشد و تعالی اقتصاد و صنعت کشورها بازی می‌کنند.

به گزارش عصراقتصاد، در ایران نیز شرکت‌های کوچک و متوسط بسیاری در این راستا شکل گرفته که به استناد آمار و ارقام و مشاهدات، حمایت از آن‌ها هرگز به صورتی اثربخش صورت نپذیرفته است.

بحث اقتصاد مقاومتی که سال‌ها است به ویژه پس از بازگشت تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان مطرح شده است، ابعاد مختلفی را شامل می‌شود. این ابعاد مختلف که از سوی مقام معظم رهبری ترسیم شده به مواردی همچون حمایت از تولید ملی، تکیه بر مردم و دانش‌بنیان بودن اقتصاد اشاره می‌کند. در بین این موارد، بومی‌سازی صنایع به عنوان راهبردی موثر در کاهش اثر تحریم‌ها به چشم می‌خورد.

ایران با داشتن سرمایه­ هایی همچون نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده، در کنار منابع معدنی گسترده توانایی بالقوه‌ای برای حرکت در مسیر بومی‌سازی صنعتی و کاهش اتکا به محصولات وارداتی دارد اما؛ اینکه چرا کشور در موضوع بومی‌سازی بسیار کند حرکت می‌کند، جای بحث دارد. با طراحی و ساخت قطعاتی که توانایی ساخت آن در کشور وجود دارد، به ویژه در شرایط تحریمی‌که اکنون در آن به سر می­بریم، می­توان تا حد زیادی وابستگی به خارج از کشور را کاهش داد و با کاهش هزینه‌های ارزی و عبور از تحریم­‌ها، قدم مهمی‌در پیشرفت صنعتی کشور برداشت.

یکی از مهم‌ترین راهکارهای پیشرفت در مسیر بومی‌سازی، توجه به شرکت‌های داخلی به ویژه شرکت‌های نوپا و دانش‌بنیان است؛ شرکت‌های کوچک و بزرگی که بدون شک بیشتر از شرکت‌های بزرگ نیاز به حمایت دارند و اگر همچنان عزم جدی در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، به عنوان راهبردی مهم به منظور بومی‌سازی وجود دارد، توجه و تلاش برای حمایت از شرکت‌های خرد باید در دستور کار قرار گیرد.

البته باید توجه داشت، اقداماتی که در خصوص حمایت از این شرکت‌های کوچک و متوسط صورت می‌گیرد؛ نیاز به جدیت و اثرگذاری بیشتری دارد. اقداماتی که تاکنون اگر نگوییم بی تاثیر، با کمترین تاثیر انجام شده و در بسیاری از موارد حتی صورت نپذیرفته است.

شرکت‌های خرد در کشورهای صنعتی نظیر آلمان تاثیر به سزایی در رشد اقتصادی دارند و علاوه بر این که موتور محرک اقتصاد و صنعت این کشور‌ها به حساب می‌آیند، می‌توان گفت که فعالیت و تداوم فعالیت شرکت‌های بزرگ به شرکت‌های خرد وابسته است.

در واقع، در جوامع بزرگ شرکت‌های کوچک پایه‌گذار شرکت‌های بزرگ هستند و مسیر اصلی پیشرفت کشورها از جاده این شرکت‌ها می‌گذرد.

در کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی، شرکت‌های کوچک بخش قابل توجهی از GDP را شکل می‌دهند و در برخی کشورها ۹۰ درصد از کل بنگاه‌ها را شامل می‌شوند و از نظر اشتغال، تا ۷۵ درصد شاغلین و از نظر تولید محصولات صنعتی، تا ۶۰ درصد محصولات در گروه بنگاه‌های خرد، کوچک و متوسط قرار دارند.

با این وجود، در ایران شرایط به گونه دیگری رقم خورده و تمرکز دولتمردان صرفا بر صنایع بزرگ است و توجهی به صنایع خرد نمی‌شود؛ در صورتی که در شرایط تحریم که دست شرکت‌های بزرگ بسته شده و فعالیت آن‌ها را با اختلال مواجه ساخته، این شرکت‌های خرد هستند که می‌توانند به کمک اقتصاد بیایند و چرخ کسب‌وکارها را بچرخانند.

به عبارتی، بهترین راهکار برای مقابله با اثرات مخرب تحریم‌ها، بها دادن به کسب‌وکارهای خرد و شرکت‌های کوچک و دانش‌بنیان و به این ترتیب است که می‌توان رفاه عمومی‌را بالا برد و اجازه نداد تحریم‌ها اثر خود را بر زندگی مردم بگذارد.

اقتصاد مقاوتی چیزی جز بها دادن به شرکت‌های داخلی چه بزرگ و چه کوچک نیست و در راستای تحقق اقتصادی مقاوتی در شرایط تحریمی ‌باید به سمت توسعه شرکت‌های خرد و دانش‌بنیان برویم و توجه بیشتری به این شرکت‌ها و زمینه برای ظهور و گسترش این گونه شرکت‌ها بیشتر شود.

اکنون در هیچ زمینه و حوزه‌ای شرایط برای شرکت‌های خرد و متوسط بر وفق مراد نیست و زیرساخت‌های لازم فراهم نشده است و در سیاست گذاری‌ها، دولت توجهی چندانی به این شرکت‌ها نشان نمی‌دهد.

به طور کلی می‌توان گفت چالش‌های بنگاه‌های خرد، کوچک و متوسط در ایران به عوامل سطح ملی و عوامل سطح بنگاه تقسیم‌بندی می‌شود.

در سطح ملی، عواملی همچون نبود اکوسیستم مناسب و متولی واحد، محدودیت در تجارت بین‌المللی کشور، ناکارآمدی سیستم بانکی در تأمین سرمایه در گردش، واردات بی رویه کالاها، بالا بودن بهای تمام ‌شده تولید در داخل نسبت به رقبای جهانی به دلیل وجود تورم افسار گسیخته، دشواری در تأمین مواد اولیه و… دخیل هستند.

دولت می‌بایست در کنار نقشه راه ملی توسعه و قانون برنامه هفتم توسعه، برنامه توسعه این بنگاه‌ها را نیز مد نظر قرار دهد و نقشه راه ملی برای آن تعریف کند و نقش دستگاه‌ها و سازمان‌ها نیز مشخص شود.

در دورانی که کشور تحت سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ قرار دارد، واردات بی رویه کاها توجیه‌پذیر نیست و ضمن آن که باید مسیر واردات باریک شود، فضا برای تجارت بین‌المللی بنگاه‌های خرد و کوچک مهیا شود و بوروکراسی‌های سنگینی که در این زمینه وجود دارد، تسهیل گردد تا ضمن فراهم شدن فضا برای صادرات محصولات و خدمات این گونه شرکت‌ها، تامین مواد اولیه مرغوب نیز به آسانی صورت گیرد تا توان رقابتی شرکت‌ها در رقابت با شرکت‌های خارجی و منطقه‌ای بالا رود.

از سوی دیگر، به دلیل وجود تورم افسارگسیخته در ایران، تولید کالا با هزینه بسیار بالا صورت می‌گیرد و کالاهای ساخت داخل در رقابت با کالاهای خارجی، قدرت مانور قیمتی کمتری دارند. بنابراین، ضمن آن که نرخ تورم در کشور باید کاهش یابد، نظام بانکی کشور نیز باید به کمک این شرکت‌ها بیاید و با کاهش وثایق لازم برای اخذ تسهیلات، نقدینگی مورد نیاز و سرمایه در گردش در اختیار بنگاه‌ها خرد و کوچک قرار گیرد.

پیاده‌سازی نظام تامین مالی، استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در تامین مالی، ایجاد صندوق‌های تخصصی به منظور تامین مالی و افزایش اعتبار صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری صنایع کوچک، از جمله راهکارهایی است که برای حمایت از این بنگاه‌ها می‌تواند در دستور کار قرار گیرد.

به عنوان نمونه‌ای از اقدامات مبهمی ‌که در حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط و بومی‌سازی صنایع انجام می‌شود، می‌توان به برگزاری همایش و نمایشگاه‌هایی اشاره کرد که این روزها حتی در چنین شرایط سخت تحریمی‌و اقتصادی، همچنان ادامه‌دار است.

تشکل‌ها و انجمن‌هایی با اسامی ‌دهان پرکن و اشتهای سیری ناپذیر، اقدام به برگزاری همایش، مراسم یادبود و جشنواره می‌کنند که اثرات مثبت آن‌ها نه تنها برای مردم، اعضا و دلسوزان صنعت و اقتصاد کشور مبهم است بلکه گاهی خود نیز در تبیین دستاوردهای همایش خود عاجزند.

به عنوان مثال؛ اخیرا نمایشگاهی به وسیله انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با هدف بهبود شرایط بومی‌سازی در صنعت فولاد با حضور بسیاری از شرکت‌های بزرگ فولادی برگزار شد، غافل از این‌که اگر قرار است تحولی در اقتصاد کشور و خصوصا بومی‌سازی شکل گیرد، این شرکت‌های کوچک و متوسط هستند که می‌توانند در این زمینه پیشگام باشند و موتور اقتصادی کشور را با سرعتی بیشتر از گذشته راه بیاندازند و در شرایط تحریمی‌نیاز کشور به واردات را به حداقل برسانند.

البته در این جشنواره از برخی شرکت‌های کوچک و متوسط نیز تقدیر شد؛ اما بنا به گفته مدیران این شرکت، سایر شرکت‌های کوچک و متوسط و حتی بزرگ به جز چنین تقدیر‌ها و مراسم‌هایی، اقدام عملی خاصی در راستای حمایت از این گونه شرکت‌ها نمی‌کنند و صرفا جشنواره‌ها و همایش‌ها به محلی برای اهدای لوح تقدیر تبدیل شده و تمام بحث‌های صورت گرفته در آن، در همان محل دفن می‌شود.

هرچند در چنین نمایشگاهی از چند مدیر و صنعت‌گر کوچک و بزرگ حمایت و لوایحی نیز تقدیم آن‌ها می‌شود؛ اما اگر قرار بود لوح تقدیر معجزه‌ای در روند مدیریتی و اقتصادی کشور ایجاد کند بدون شک تا به الان به قطب اول اقتصاد دنیا تبدیل شده بودیم.

در انتها باید اشاره کرد در کشور با توجه عوض شدن دولت‌ها روزنه امیدی برای شرکت‌های بزرگ و متوسط به وجود می‌آید؛ اما هیچ توجهی به صنایع کوچک و متوسط نمی‌شود ودولت‌ها عملا هیچ اقدامی‌برای رشد این شرکت‌ها انجام نمی‌دهند.

دولت با تغییر سیاست‌‌های موجود و حمایت کردن از این شرکت‌ها ضمن صرفه جویی ارزی، در گام اول فرصت رشد و تعالی را برای شرکت‌های کوچک و متوسط فراهم می‌سازد و در ادامه این شرکت‌ها در آینده‌ای نه چندان دور به شرکت‌های بزرگ تبدیل می‌شوند و زمینه اشتغال‌زایی گسترده‌ای فراهم می‌شود.

در نهایت باید گفت که رشد و توسعه بنگاه‌های خرد و کوچک در مثال عامیانه به ضرب‌المثل «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود» مصداق پیدا می‌کند.

خروج از نسخه موبایل