رشد درآمد اشتراکهای AI فراتر رفت
در دنیای پرشتاب فناوری، مدلهای کسبوکار مبتنی بر هوش مصنوعی به سرعت در حال تحول هستند و شرکتهایی مانند OpenAI با محصول ChatGPT، الگویی نوین از درآمدزایی را ارائه دادهاند.
بر اساس گزارشهای اخیر، درآمد انباشته اپلیکیشن موبایل ChatGPT از مرز ۳ میلیارد دلار عبور کرده است، که این رقم تنها در ۳۱ ماه به دست آمده و نشاندهنده رشد خیرهکنندهای در پذیرش اشتراکهای پولی هوش مصنوعی است.
این موفقیت نه تنها برای OpenAI، بلکه برای کل اکوسیستم اقتصاد دیجیتال، درسهای ارزشمندی به همراه دارد و آیندهای را ترسیم میکند که در آن، خدمات مبتنی بر AI به یکی از ستونهای اصلی درآمدزایی تبدیل خواهند شد.
رشد درآمد ChatGPT را میتوان به عوامل متعددی نسبت داد. نخست، تقاضای فزاینده کاربران برای ابزارهای هوشمندی که زندگی روزمره را تسهیل کنند. ChatGPT، که در نوامبر ۲۰۲۲ راهاندازی شد، به سرعت به ابزاری ضروری برای تولید محتوا، برنامهنویسی، آموزش و حتی سرگرمی تبدیل شد.
طبق آمار، این چتبات اکنون بیش از ۷۰۰ میلیون کاربر فعال دارد و درآمد سالانه OpenAI از آن، تا ژوئن ۲۰۲۵ به ۱۰ میلیارد دلار رسیده است. این رقم، افزایش ۲۸۵ درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد و بخش عمده آن از مدل اشتراکی Plus و Enterprise تأمین میشود.
کاربران با پرداخت ماهانه ۲۰ دلار، به ویژگیهای پیشرفتهای مانند دسترسی به مدلهای جدیدتر و اولویت در پردازش دسترسی پیدا میکنند.
این مدل، برخلاف تبلیغات سنتی، بر پایه ارزش افزوده مستقیم بنا شده و کاربران را به پرداخت مداوم ترغیب میکند، زیرا هر بهروزرسانی، تجربه کاربری را بهبود میبخشد.
یکی از دلایل کلیدی این رشد، استراتژی هوشمند OpenAI در ادغام فناوری با نیازهای واقعی کاربران است. در حالی که بسیاری از اپلیکیشنهای AI اولیه بر جنبههای آزمایشی تمرکز داشتند، ChatGPT با تمرکز بر کاربردی بودن، مانند ویرایش ایمیلها، تولید کد و حتی مشاورههای شخصی، توانسته کاربران را وفادار نگه دارد.
گزارشها نشان میدهد که در سال ۲۰۲۵، درآمد اپلیکیشن موبایل ChatGPT به تنهایی حدود ۲.۴۸ میلیارد دلار بوده و این رقم در مقایسه با سال ۲۰۲۴، جهشی قابل توجه داشته است.
این موفقیت، نتیجه سرمایهگذاری سنگین در تحقیق و توسعه است؛ OpenAI بیش از ۱۳ میلیارد دلار درآمد سالانه خود را برای بهبود مدلهای زبانی هزینه میکند، که این امر چرخهای از نوآوری و درآمدزایی ایجاد کرده است.
حالا بیایید این رشد را با TikTok مقایسه کنیم، که یکی از موفقترین پلتفرمهای اجتماعی در دهه اخیر بوده است. TikTok، متعلق به ByteDance، درآمد خود را عمدتاً از تبلیغات، خریدهای درونبرنامهای و همکاریهای تجاری به دست میآورد. طبق آمار، TikTok برای رسیدن به ۳ میلیارد دلار درآمد انباشته، ۵۸ ماه زمان نیاز داشت، در حالی که ChatGPT این مرز را در نیمی از این زمان عبور کرد.
این تفاوت، نشاندهنده تغییر پارادایم در اقتصاد دیجیتال است. TikTok بر پایه الگوریتمهای اعتیادآور و محتوای کوتاهمدت بنا شده، که کاربران را برای مدت طولانی نگه میدارد اما درآمد مستقیم از کاربران کمتری دریافت میکند. در مقابل، ChatGPT با مدل اشتراکی، کاربران را به پرداخت مستقیم ترغیب میکند و وابستگی کمتری به تبلیغات دارد.
برای مثال، در سهماهه سوم ۲۰۲۵، درآمد TikTok از تبلیغات حدود ۲۱۳ میلیون دلار بوده، اما ChatGPT با تمرکز بر اشتراکها، ۱۸۷ میلیون دلار درآمد خالص کسب کرده است. این مقایسه نشان میدهد که مدلهای AI میتوانند پایدارتر باشند، زیرا بر ارزش افزوده مداوم تکیه دارند و کمتر تحت تأثیر نوسانات بازار تبلیغات قرار میگیرند.
درسهای این موفقیت برای کسبوکارهای AI بسیار ارزشمند است. نخست، اهمیت مدل اشتراکی: شرکتهایی مانند Grok از xAI یا Gemini از گوگل، میتوانند با ارائه سطوح مختلف دسترسی (رایگان، پایه و پیشرفته)، کاربران را به سمت پرداخت هدایت کنند. دوم، تمرکز بر شخصیسازی: ChatGPT با قابلیتهایی مانند تنظیم لحن و شخصیت، کاربران را به استفاده مداوم ترغیب میکند، که این امر نرخ حفظ کاربر را افزایش میدهد.
سوم، مقیاسپذیری: OpenAI با استفاده از ابررایانهها و همکاری با شرکتهایی مانند مایکروسافت، توانسته تقاضای جهانی را مدیریت کند. کسبوکارهای نوپا باید از این الگو پیروی کنند و از دادههای کاربران برای بهبود مداوم استفاده نمایند. همچنین، چالشهای اخلاقی مانند حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از سوءاستفاده، باید در اولویت قرار گیرد تا اعتماد کاربران حفظ شود.
در آینده اقتصاد دیجیتال، اشتراکهای AI نقش محوری خواهند داشت. پیشبینیها نشان میدهد که بازار اپلیکیشنهای AI تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار برسد، که بیش از نیمی از آن از مدلهای اشتراکی تأمین خواهد شد. این روند، شرکتهای سنتی را وادار به تحول میکند؛ برای مثال، پلتفرمهایی مانند TikTok اکنون در حال ادغام AI برای تولید محتوا هستند و حتی ByteDance ماهانه ۲۰ میلیون دلار برای دسترسی به مدلهای OpenAI هزینه میکند.
با این حال، چالشهایی مانند رقابت فزاینده (از سوی شرکتهایی مانند Anthropic یا Meta) و مقررات دولتی (مانند قوانین اتحادیه اروپا در مورد AI) وجود دارد. اگر OpenAI بتواند نوآوری را ادامه دهد، ChatGPT میتواند به الگویی برای تبدیل AI از یک فناوری نوظهور به یک صنعت سودآور تبدیل شود.
در نهایت، رشد درآمد ChatGPT نه تنها یک دستاورد مالی، بلکه نشانهای از بلوغ اقتصاد دیجیتال است. این مدل نشان میدهد که کاربران حاضرند برای ابزارهایی که زندگیشان را هوشمندتر میکنند، پرداخت کنند.
برای ایران نیز، این روند فرصتهایی ایجاد میکند؛ توسعهدهندگان محلی میتوانند با تمرکز بر AI فارسیزبان، بازار داخلی را هدف قرار دهند و از درسهای ChatGPT برای ایجاد کسبوکارهای پایدار استفاده کنند.
با این حال، نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال و آموزش نیروی کار، ضروری است تا از این موج عقب نمانیم.
