سلیقه را از اخبار یاد بگیرید (طنز)

  کد خبر: 30020183187

ماجرای بیلبورد مرغ قسطی در یزد

راضیه حسینی

شهرداری: «به ما ربطی ندارد.»

ارشاد: «محتوا قانونی است اما در زمان نصبش بی‌سلیقگی شد؛ با توجه به شرایط کنونی این بیلبوردها جمع می‌شود.»

لطفاً دیگر از این بی‌سلیقگی‌ها انجام ندهید. بیچاره آقای یوسف سلامی چقدر توی شهر بچرخد و گزارش تهیه کند. اجازه بدهید چند روز از مصاحبه جذاب قبلی و سلیقه معرکه در تهیه خبر بگذرد، بعد یک برنامه جدید رو کنید.

فردا مجبور می‌شود برود در یک مرغ‌فروشی یا قصابی و از یک شهروند خوشحال و شاد و خندان بپرسد: «سلام. شما دارید مرغ می‌خرید؟»
شهروند با نیش باز: «بله چطور مگه؟»

آقای خبرنگار: «آخه بعضی جاها بیلبورد زدن مرغ و گوشت رو قسطی و بدون کارمزد با چک دو ماهه می‌دن… شما چطور تونستید این‌همه مرغ بخرید؟»
شهروند: «این چهار، پنج تا رو می‌گید؟ در اصل می‌خواستم ده تا بگیرم، ولی فریزرم جا نداشت. دیروز یه گاو درسته گرفتم به زور جاش کردم. پریروز هم چهار، پنج کیلو خاویار خریدم. دیگه واقعاً واسه مرغ جا ندارم. تازه الان بازم نصف یارانه‌م اضافه اومده. نمی‌دونم برم باهاش یه سردخونه بگیرم یا مرغ‌داری.»
خبرنگار: «به نظرتون مشکل این بیلبورد‌نویس‌ها از کجاست؟»

شهروند خوش‌حال پلاستیک‌های مرغ را از فروشنده می‌گیرد و می‌گوید: «روانیه آقا…مشکل این جو روانیه که راه افتاده. مردم همه‌ش فکر می‌کنن همه چیز گرون شده. از بس روز و شب به گرونی فکر می‌کنن متوهم می‌شن. مثلاً یهو فکر می‌کنن روغن کلی گرون شده. یا قیمت لبنیات هفتاد، هشتاد درصد رفته بالا. در صورتی‌که همه خیالاته.»
خبرنگار: «پس شما در زمینه روغن و لبنیات هم مشکلی ندارید؟»
شهروند: «چرا آقا. با اینا دیگه واقعاً مشکل دارم.»
خبرنگار: «عجب! چه مشکلی؟»

شهروند: «واقعاً دیگه خسته شدم. اعصابم به هم ریخته. آخه شما بگید من ده تا بشکه روغن سرخ‌کردنی رو کجا جا بدم؟ دیگه از پنیر و شیر و ماست نگم که اسیرم کردن.»

خبرنگار:«خب بینندگان عزیز همون‌طورکه می‌بینید، اکثر مردم کشور نه‌تنها هیچ مشکلی با تهیه موادغذایی ندارند، بلکه اوضاع خریدشون خیلی بهتر از قبل شده و کلی هم پس‌انداز دارن.»

شهروند موقع خروج از فروشگاه: «آقا آقا اینو یادم رفت بگم…دیروز از آمریکا بهم زنگ زدن گفتن «اگر مشتاق سرمایه‌گذاری تو کشورمون هستید ما بهتون گرین‌کارت می‌دیم.» می‌دونید چشم‌شون یارانه ما رو گرفته. گفتم برید گم شید. گرین‌کارت‌تون هم بخوره تو سرتون.»

«کات»

خروج از نسخه موبایل