شوخی ازدواج آسان با جوانان!
مصائب ازدواج جوانان در عصر حاضر چگونه سن ازدواج با بالا برده است؟
مهران ابراهیمیان
آمار ازدواج سالانه رو به کاهش است و آمار طلاق برعکس رو به تزاید! در حالی که ازدواج نه تنها امری مقدس در قاطبه ادیان و مذاهب است که برخاسته از نیازهای غیر قابل انکاری از جمله مسائل جنسی و بقاء نسل است.
عصراقتصاد- ازدواج امروزه تحت فشار شدید مشکلات اقتصادی، خرده فرهنگ های هزینه زا و تحولات اجتماعی است که میل به فردگرایی را به رغم توصیه های اخلاقی و مذهبی هر روز بیشتر از دیروز می کند. شاید به همین دلیل امروز را به نام « ازدواج آسان» نامگذاری کرده اند تا شاید جلوی این تحول اجتماعی عمیق یعنی تاخیر در ازدواج یا تجرد قطعی را گرفت. با این حال همین رویکرد فرهنگی ازدواج آسان هم با وجود حذف بسیاری از خرده فرهنگها برای بسیاری از جوانا قابل دسترس نبوده و آن را شوخی می دانند.
گزارش زیر به این موضوع پرداخته که چرا جوانان از ازدواج گریزان شده اند و اوضاع آماری ازدواج چه وضعیتی دارد. همچنین لازم است توضیح داده شود که در گزارش زیر فروض تحولات جامعه شناسانه و پنجره جمعیتی که افراد واجد شرایط سن ازدواج را کمتر کرده است را ثابت فرض کرده ایم تا این گزارش مثنوی ۷۰ من نشود و از سوی دیگر چاره ای برای جوانانی بیندیشیم که در سن ازدواج هستند. این که دائم جوانان را تنها با موعظه تشویق به ازدواج کنیم کافی نیست و لذا این فروض از این جهت ثابت فرض شده که تلاش هایی چون تاکید بر ازدواج از مسیر باورهای دینی و فرهنگی همچنان در بین خانواده ها وجود داشته و مروجان آن در حال انجام وظایف سنتی خود هستند و متغیرهای اثر گذار دیگر به ویژه اقتصادی را در این پدیده بررسی کرده ایم.
آمار ازدواج در یک دهه اخیر تقریبا روندی نزولی داشته و از بیش از ۷۰۰ هزار فقره در سال ۱۴۰۲ به ۴۸۱ هزار و ۲۶ فقره رسیده است. تنها نسبت به ۱۴۰۱ حدود ۸.۷ درصد کاهش ثبت ازدواج را داشتهایم
آمارها چه می گویند؟
طبق آمارهای موجود که نمودار آن را مشاهد می کنید آمار ازدواج در یک دهه اخیر تقریبا روندی نزولی داشته و از بیش از ۷۰۰ هزار فقره در سال ۱۴۰۲ به ۴۸۱ هزار و ۲۶ فقره رسیده است. تنها نسبت به ۱۴۰۱ حدود ۸.۷ درصد کاهش ثبت ازدواج را داشتهایم. این آمار در سال ۱۴۰۱ ۵۲۴ هزار و ۱۳۹ فقره و در سال ۱۴۰۰ حدود ۵۷۰ هزار و ۶۱۸ فقره بوده است.
در مقابل این آمار نگران کننده که نشان از افزایش آمار تجرد های قطعی و ناامیدی جوانان در تشکیل زندگی مشترک دارد، آمار طلاق نیز روندی صعودی گرفته که زندگی تک نفره و یا یک والد را نشان می دهد به عنوان مثال تعداد طلاق ها در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۰۳ هزارو ۹۰۴ فقره بوده در حالی که در سال ۱۴۰۱ به ۲۰۴ ۳۰۱ فقره رسیده و آمار برخی استانها مانند مازندران ، تهران ، خراسان و … بالای ۴۰ درصد ازدواج ها است. کار به جایی رسیده در سطح کل کشور از هر سه ازدواج در سال ۱۴۰۱ یکی به طلاق ختم می شود و آمار به تفکیک استانها نشان میدهد استانهای مازندران به ترتیب ۴۸درصد، تهران ۴۱درصد، گیلان نزدیک ۴۰درصد و خراسان رضوی ۴۰درصد بیشترین نسبت طلاق به ازدواج داشتهاند.
نکته قابل تامل تر آن که دکتر کمال الدین نیک رفتار، استاد دانشگاه می گوید: در سال ۱۴۰۳ به نقطه بحرانی ازدواج در کشور خواهیم رسید؛ زمانی که از هر دو ازدواج، یکی به طلاق ختم میشود!
همچنین بد نیست بدانید که از میان جمعیت ۵ میلیون و ۷۷۰ هزار نفری دختران بالای ۱۵ سالِ مجرد، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از آنها ۱۵ تا ۳۰ سال، ۶۴۰ هزار نفر از آنها ۳۰ تا ۳۴ سال و ۵۳۰ هزار نفر ۳۵ تا ۳۹ سال سن دارند. تجرد قطعی مردان دهه پنجاه ۲ درصد و زنان حدود ۵ درصد است.
کاظمیپور همچنین به وضعیت تجرد قطعی دختران دهه ۶۰ اشاره کرد و ادامه می دهد: در عین حال برآورد آمارهای موجود حاکی از آن است که در حال حاضر تعداد مردان مجرد دهه ۶۰ یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و تعداد زنان مجرد دهه ۶۰ حدود ۵۵۰ هزار نفر است.
هر یک از زوجین برای تامین جهیزیه و خرج عروسی و داشتن حداقل سرپناه که بتوانند قسط های بعدی خود را بدهند نیاز به ۱.۵ میلیارد تومان سرمایه دارند که یعنی معادل ۱۰۰ ماه کار کردن هر فرد است
مشکل کجاست؟
مژده صبوری نژاد دانشجوی دکترای روانشناسی درباره علت تاخیر در ازدواج می گوید: مهمترین دلیل ازدواج در سالهای اخیر به نظر ترس از هزینه های ازودجا و تزلزل در وضعیت و ثبات شغل است.
او می گوید: امروز اگر کسی تصمیم به تشکیل زندگی برای یک زندگی متوسط در شهر تهران را بگیرد باید دو طرف هر کدام حدود ۱.۵ میلیارد تومان هزینه کنند که از عهده بسیاری از خانوارها بر نمی آید.
وی با اشاره به گرانی لوازم خانگی و جهیزیه می گوید: هزینه جهیزیه حداقلی بدون برندهای معروف حدود ۱.۵ میلیارد تومان است و مرد نیز با هزینه تالار و خرید های متداول مراسمات عقد و عروسی و پول پیش خانه حداقل ا.۵ میلیارد پس انداز نیاز دارد . حال شما فکر کنید که حتی دو طرف هم شاغل باشند و ماهانه ۱۵ میلیون تومان هم حقوق دریافتی داشته باشند.
عبارت بهتر هر یک از زوجین برای تامین جهیزیه و خرج عروسی و داشتن حداقل سرپناه که بتوانند قسط های بعدی خود را بدهند نیاز به ۱.۵ میلیارد تومان سرمایه دارند که یعنی معادل ۱۰۰ ماه کار کردن هر فرد است. حالا تصور کنید که افراد اگر هم زمان با شروع رفتن سر کار تصمیم بگیرند چقدر تاخیر در ازدواج صورت می گیرند و یا بی خیال ازدواج می شوند.
به گزارش عصر اقتصاد امروزه هزینه های سنگین عقد و عروسی و خرید جهیزیه باعث شده تا جوانان رغبت آنچنانی به ازدواج نداشته باشند. اما مسئولین هم بیکار ننشسته و با ارائه طرح ها و تبلیغاتی سعی کرده اند تا جوانان را به ازدواج ترغیب کنند. تبلیغاتی که عموما دانشجوها را هدف اصلی خود قرار داده و با ترویج و تبلیغ ازدواج آسان تلاش می کند که سنت حسنه ی ازدواج را هر چه بیشتر و بهتر در بین جوانان رواج دهد. اما فاصله عمیقی میان انتظارات از یک ازدواج ولو ساده با جیب جوانان وو خانواده های آنها وجود دارد.
حقوق ایرانی، فرهنگ غربی!
سعید علامیان کارشناس جامعه شناسی که در این باره تحقیق جامعی در خصوص دلایل عدم رغبت جوانان به ازدواج و تاخیر در سن ازدواج انجام داده ، با اشاره به این که جوانان مظلوم ایران لای دو منگنه فرهنگ غربی و حقوق ایرانی گیر کرده اند، می گوید: ایده ازدواج آسان هم با توجه به کاهش ارزش حقوق تعیین شده از سوی دولت چه برای کارمندان و چه برای کارگران هر روز فاصله جوانان را از ازدواج آسان هم بیشتر می کند.
وی می گوید: فرهنگ جامعه با وجود لوازم رفاهی در خانه ها و معرفی روزانه گجت های جدید هر روز در حال تغییر است و در عین حال سهولت در روابط و حقوق و دستمزد هایی که فقط هزینه ایاب و ذهاب و برخی دیگر از سبد هزینه ای جوانان را تامین می کند، آنها را نا امید از تشکیل زندگی مشترک کرده است.
وی با اشاره به سبک زندگی غربی ریال می گوید: متاسفانه برخی از سبک های زندگی و فرهنگی غربی به جامعه رسوخ کرده که از جمله می توان به ازدواج سفید اشاره کرد .
او می افزاید چنین مواردی از غرب مورد مذمت مسئولان قرار می گیرد اما هیچ گاه نمی گویند که یک فرد و یا زودج به مجض سر کار رفتن می توانند یک سرپناه با تمام امکانات را اجاره کنند و زندگی مشترک خود را تشکیل دهند در حالی که افراد برای رسیدن به یک سرپناه و وسایل خانه (جهیزیه ) اینجا سالها باید کار کنند و قسط بپردازند.
وی با اشاره به تعریف ازدواج آسان به عصر اقتصاد می گوید: طبق تعاریف ازدواج آسان ازدواجی است که پایه های آن بر ساده زیستی و منع استفاده از تجملات بنا شده است. در این ازدواج ها زوجین بدون این که به خود فشار زیادی بیاورند سعی میکنند با هزینه های بسیار پایین و توانایی که دارند اقدام به برگزاری مراسم ازدواج خودشان بکنند.
همچنین در زمینه طرح ازدواج آسان موسسات خیریه بسیار زیادی مشغول به کار شده اند تا بتوانند با کمک کردن به زوجین آمار ازدواجها را بالاتر ببرند و سن ازدواج را پایین بیاورند. اما این موسسات چند درصد جامعه آماری را پوشش می دهند؟ و حتی ازدواج آسان هم بالاخره هزینه هایی دارد و نیاز به حداقل هایی دارد که به نظر جوانان ما با این وضعیت سرکوب حقوق و دستمزدها در سالهای اخیر فاصله زیادی با آن دارند.
کاسبی با ازدواج آسان!
در این میان اما بد نیست بدانید که عده ای از صنوف نیز با این واژه ازدواج آسان سعی در خروج از رکود کاسبی خود هستند. به عنوان مثال برخی از تالارها خود را به نام تالارهای ازدواج آسان مزین کرده اند که تخفیفی ۱۰ درصدی می دهند حال آن که همین تخفیف را می توان در روزهای غیر تعطیل بیشتر گرفت و شما نیز برای استفاده از این تخفیف ناچار به برگزاریی مراسم خود در وسط هفته هستید. و حداقل برای یک مهمانی ۱۰۰ نفره با احتساب سفره عقد و لباس عروس، کیک عروسی و دی جی و فیلم برداری و… حداقل ۲۰۰ تا ۱ میلیارد تومان خرج کند آن هم اگر نخواسته باشید کفش طلا هدیه بدهید!
بنا به آنچهگفته شد، به نظر می رسد که دولت بعدی یا باید شرایط تسهیلات بیشتری را برای زوجین جدید فراهم کند و یا تصمیمی جدی در بهبود شاخص های اصلی اقتصاد بگیرد زیرا حقوق ها نه با هزینه های زندگی یک زوج که حتی با زندگی فردی جوانا هم نمی خواند و نمی توان انتظار داشت در چنین شرایطی ولو با ازدواج آسان و تبلیغ آن مشکل نظام خانواده را آن طور مورد تاکید علمای دینی ما است حل کرد.