
آیدا برخورداری
لایحه مالیاتی جنجالی دولت ترامپ، با هدف احیای سوختهای فسیلی، کنگره را به میدان جنگ نفت و خورشید بدل کرده است. این طرح ضمن تهدید جیب شهروندان با افزایش قبض برق، رهبری جهانی آمریکا در حوزه فناوریهای سبز را نیز به چالش میکشد.
لایحه جنجالی مالیاتی دولت ترامپ، با هدف احیای سوختهای فسیلی، صنعت انرژیهای تجدیدپذیر آمریکا را در آستانه یک بحران بیسابقه قرار داده و زنگ خطر افزایش هزینه انرژی برای میلیونها خانوار را به صدا درآورده است.
در بحبوحه افزایش تقاضای جهانی برای انرژی و رقابت قدرتهای اقتصادی بر سر رهبری فناوریهای نوین، ایالات متحده در یک دوراهی استراتژیک قرار گرفته است. لایحه جدید مالیاتی که با حمایت قاطع جمهوریخواهان و دولت دونالد ترامپ از سد مجلس نمایندگان گذشته و در انتظار رأی سنا است، به پاشنه آشیل گذار انرژی در این کشور تبدیل شده است.
این طرح که به گفته منتقدان، «بیانیهای سیاسی علیه آینده انرژی پاک» است، نهتنها مسیر توسعه نیروگاههای بادی و خورشیدی را ناهموار میکند، بلکه پیامدهای مستقیم آن در قبض برق شهروندان آمریکایی و جایگاه جهانی این کشور نمایان خواهد شد.
تبر مالیاتی بر ریشه انرژی سبز
قلب این مناقشه، بازنگری در سیاستهای حمایتی است که طی دو دهه گذشته، آمریکا را به یکی از پیشگامان انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل کرده بود. بر اساس گزارشی که خبرگزاری رویترز در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر کرد، لایحه جدید دو اقدام کلیدی را دنبال میکند: نخست، کاهش یا حذف کامل اعتبارات مالیاتی سرمایهگذاری (ITC) و تولید (PTC) که به ترتیب، مشوق اصلی برای پروژههای خورشیدی و بادی بودهاند. این اعتبارات، ریسک سرمایهگذاری در فناوریهای نوپا را کاهش داده و به رقابتی شدن قیمت برق تولیدی از این منابع کمک شایانی کرده بود.
این لایحه با کاهش و حذف اعتبارات مالیاتی برای انرژیهای بادی و خورشیدی، در مقابل به صنایع نفت و گاز معافیتهای جدیدی ارائه میدهد تا توازن رقابت را کاملا برهم بزند
دوم، این لایحه فرآیندهای اداری و مالی برای سرمایهگذارانی که به دنبال استفاده از باقیمانده این اعتبارات هستند را به شدت پیچیده و دشوار میسازد. در مقابل، دولت ترامپ وعده داده است که با ارائه معافیتهای مالیاتی جدید و تسهیل قوانین زیستمحیطی، حمایتهای گستردهای از صنایع نفت، گاز و زغالسنگ به عمل آورد.
این چرخش ۱۸۰ درجهای در سیاست انرژی، پیامی آشکار به بازارها ارسال میکند: دوران ماه عسل دولت با انرژیهای پاک به سر آمده و اکنون زمان بازگشت به «عصر طلایی» سوختهای فسیلی است. این رویکرد، عملاً توازن رقابت را به نفع انرژیهای سنتی برهم زده و سرمایهگذاری در پروژههای تجدیدپذیر را به یک قمار پرخطر تبدیل میکند.
پیشبینی افزایش قبض برق
شاید در نگاه اول، حمایت از انرژیهای ارزانقیمت فسیلی به نفع مصرفکننده به نظر برسد، اما کارشناسان اقتصادی تصویری کاملاً متفاوت را ترسیم میکنند. به عقیده تحلیلگران موسسه انرژی بیکر در دانشگاه رایس، حذف مشوقها، جذابیت پروژههای تجدیدپذیر را برای سرمایهگذاران کاهش میدهد. این کاهش علاقه به معنای کاهش ساخت نیروگاههای جدید خورشیدی و بادی، و در نتیجه، کاهش عرضه برق پاک و ارزان در شبکه است.
با کند شدن رشد این صنایع، رقابت در بازار تولید برق کاهش یافته و انحصار شرکتهای بزرگ تولیدکننده برق با سوختهای فسیلی تقویت میشود. این پدیده، در میانمدت، به افزایش قیمت تمامشده برق برای مصرفکنندگان خانگی و صنعتی منجر خواهد شد.
به عبارت دیگر، سیاستی که به بهانه حمایت از انرژی سنتی تدوین شده، در عمل قدرت انتخاب را از مصرفکننده سلب کرده و او را مجبور به پرداخت هزینههای بالاتر میکند. دولت ترامپ اما استدلال متقابلی دارد و ادعا میکند که تمرکز بیش از حد بر منابع ناپایدار مانند باد و خورشید، امنیت شبکه برق را به خطر انداخته و هزینههای پنهان آن در نهایت به مصرفکننده تحمیل میشود؛ استدلالی که از سوی حامیان محیطزیست و شرکتهای فناوری سبز به شدت رد شده است
واکنش والاستریت و آینده پروژههای در دست احداث
بازارهای مالی نیز به سرعت به این تغییر جهت سیاسی واکنش نشان دادند. بلافاصله پس از انتشار جزئیات لایحه، سهام شرکتهای بزرگ فعال در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، از سازندگان توربینهای بادی گرفته تا تولیدکنندگان پنلهای خورشیدی، با افت محسوسی مواجه شد. تحلیلگران والاستریت هشدار میدهند که این عدم قطعیت سیاسی میتواند به توقف یا تعلیق دهها پروژه بزرگ انرژی پاک که در مراحل پایانی تأمین مالی قرار داشتند، منجر شود.
کارشناسان هشدار میدهند کاهش سرمایهگذاری در انرژیهای پاک به کاهش رقابت در بازار برق منجر شده و در میانمدت، هزینه قبض برق را برای خانوارهای آمریکایی به شکل محسوسی افزایش خواهد داد
این زنگ خطر بهویژه برای ایالتهایی مانند تگزاس، کالیفرنیا و آیووا که میلیاردها دلار در زیرساختهای انرژی سبز سرمایهگذاری کرده و بخش قابل توجهی از برق خود را از این منابع تأمین میکنند، بلندتر به صدا درآمده است. این ایالتها اکنون با این چالش مواجهاند که چگونه بدون حمایت فدرال، به اهداف زیستمحیطی و توسعه اقتصادی خود ادامه دهند؛ چالشی که میتواند به یک نبرد حقوقی و سیاسی تمامعیار میان دولتهای ایالتی و دولت فدرال تبدیل شود.
آمریکا رهبری را به چین و اروپا واگذار میکند؟
فراتر از مرزهای آمریکا، این لایحه پیامدهای ژئوپلیتیک عمیقی دارد. در شرایطی که جهان برای مقابله با گرمایش زمین و دستیابی به اهداف توافق پاریس، بر ضرورت گذار سریع به انرژیهای پاک تأکید میکند، چرخش واشنگتن به سمت سوختهای فسیلی، این کشور را از جبهه جهانی رهبران اقلیمی خارج میکند. این اقدام، ایالات متحده را نه تنها از تعهدات بینالمللی خود دور میسازد، بلکه یک فرصت طلایی اقتصادی و فناورانه را به رقبای اصلی خود، یعنی چین و اتحادیه اروپا، تقدیم میکند.
با چرخش واشنگتن به سوی سوختهای فسیلی، آمریکا از تعهدات اقلیمی فاصله گرفته و فرصت رهبری در «انقلاب صنعتی سبز» را به رقبای اصلی خود یعنی چین و اروپا واگذار میکند
این دو قدرت اقتصادی، با سرمایهگذاریهای هنگفت در تحقیق و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، در تلاشند تا رهبری «انقلاب صنعتی سبز» را در دست بگیرند. عقبنشینی آمریکا از این رقابت، به معنای واگذاری بازار جهانی فناوریهای پاک، از دست دادن میلیونها شغل بالقوه و تضعیف نفوذ دیپلماتیک این کشور در عرصههای بینالمللی است.
در مجموع، لایحه مالیاتی جدید دولت ترامپ بیش از آنکه یک طرح اقتصادی باشد، یک بیانیه ایدئولوژیک است که پیامدهای آن در حوزههای مختلف، از معیشت روزمره مردم گرفته تا توازن قوای جهانی، احساس خواهد شد. کارشناسان متفقالقول هستند که این سیاست، حداقل در کوتاهمدت و میانمدت، به افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان آمریکایی و تضعیف جایگاه رقابتی این کشور منجر خواهد شد.
اکنون نگاهها به سنا دوخته شده است؛ جایی که فشار لابیهای قدرتمند شرکتهای فناوری سبز، فعالان محیطزیست و افکار عمومی شاید بتواند مسیر این قطار پرشتاب را تغییر داده یا حداقل از سرعت آن بکاهد. نتیجه این نبرد، آینده چشمانداز انرژی در آمریکا و نقش آن در معادلات نوین جهانی را رقم خواهد زد.