غول تورم در آشپزخانه ها!
تورم خوراکی ها بیش از تورم عمومی رشد کرده و شاخص مضیقه غذایی را فعال کرده است نشانه ای که از بحراتن توضیح درآمد در کف جامعه خبر می دهد

سیما گودرزی؛ گروه ایران- در نیمه اول سال ۱۴۰۴، تورم مثل پتک افتاد و بیرحمانه بر سفره مردم کوبید و قدرت خرید را بهشدت کاهش داد. افزایش قیمت مواد غذایی نهتنها از سایر بخشها جلو زد، بلکه زندگی روزمره را سختتر کرد و فشار زیادی بر معیشت خانوادهها وارد کرد اتفاقی این روزها حتی در سخنان رئیس جمهور و مسئولان دولتی هم مشهود است.
به گزارش عصر اقتصاد، مرغ، گوشت قرمز، تخممرغ، شیر و ماست در نیمهاول سال چند بار گران شدند و حالا خریدشان برای طبقه متوسط و حتی برخی اقشار پایینتر به رویا تبدیل شده است.
تورم غذایی دیگر فقط عددی در جدولهای رسمی نیست، بلکه واقعیتی است که مردم هر روز در مغازهها آن را احساس میکنند. برخی خانوادهها برای اینکه دخلوخرجشان بههم نخورد، مجبور شدند مواد پروتئینی و لبنیات را کنار بگذارند و این تصمیم بر کیفیت تغذیهشان اثر گذاشته است.
متخصصان تغذیه هشدار دادند ادامه این روند میتواند باعث کمبود پروتئین، کاهش توده عضلانی و اختلال رشد در کودکان شود.
تورم، سفره مردم را کوچک کرد و سلامت عمومی را تهدید کرد. بخشی از جامعه برای فرار از گرانی به سمت فستفودهای ارزان و غذاهای نشاستهای رفته اند و این تغییر، تغذیه سالم را ضعیف کرده است.
مردم نگران آینده هستند چون میدانند اگر همین مسیر ادامه یابد، سفرههای ایرانی فقیرتر میشود و بحران غذایی از یک مشکل اقتصادی به معضل اجتماعی و سلامت تبدیل میشود.
یک بازنشسته در همین باره به خبرنگار ما گفت: زمانی آشپزخانه ها در آپارتمان ما پز از بوی خوش بود اما با این گرانی مرغ و گوشت، آشپزخانه ها بی مزه شدند و طعم زندگی را گرفته اند!
کاهش تخصص ارز متهم ردیف اول
یه منبع آگاه در حوزه مواد غذایی که نخواست نامش فاش شود، گفته سال گذشته حدود ۱۲ میلیارد دلار برای واردات و تأمین کالاهای اساسی تخصیص داده شده است، اما در سال ۱۴۰۴ این رقم فقط به ۸ میلیارد دلار در بودجه دیده شده است. این افت در حالی رخ داده است که میزان تقاضا برای کالاهای اساسی هیچ تغییری نکرده و جالبی است که میزان واردات هم تغییر نکرده و نمیکند.
آلبرت بغزیان: بیبرنامگی مدیریت ارز از ابتدای سال ۱۴۰۴ این آشفتگی را دامنهدار کرده است و اگر اصلاح نشود، این روند به رکود معیشت و افزایش نابرابری منجر میشود
او ادامه داد: مردم همچنان همان مقدار نان، روغن، برنج و نهادههای دامی را نیاز دارند. بهخاطر این عدمتعادل بین عرضه ارز و تقاضا، قیمتها بالا رفته است و گرانی مستقیم به سفره مردم فشار آورده است. تولیدکنندهها هم از کمبود ارز ضربه خوردهاند و هزینه تمامشده محصولات داخلی بیشتر شده است. کاهش یارانههای ارزی در تأمین گندم، روغن و خوراک دام وضعیت بازار را سختتر کرده است و اثر آن در قیمت نهایی خوراکیها دیده میشود.
این کارشناس حوزه غذا خاطر نشان کرد: این روند تورم را به دل سبد معیشت خانوارها برده است و قدرت خرید مردم را پایین آورده است، طوری که تأمین کالاهای ضروری برای خیلیها دشوار شده است.
وی بر خلاف آنچه وزیر جهاد کشاورزی که وعده تثبیت قیمت ها برای مرغ و تخم مرغ را داده ، گفت: در صورت عدم تخصیص منابع ارزی به اندازه پارسال، پیش بینی می شود قیمت مرغ به دلیل تاثیر پذیری شدید آن از واردات به رغم های ۴۰۰ هزار تومان و حتی بالاتر برود، مگر ان که دولت تدبیری بیندیشد.
آیا پروتئین از سفرها حذف می شود؟
در ادامه همین روند، برخی فعالان بازار، چشمانداز چندان روشنی برای اقلام پروتئینی تا پایان سال ۱۴۰۴ ترسیم نکردهاند و معتقدند که نه تنها گوشت مرغ که گوشت قرمز گوسفندی هم حتی با وجود وابستگی کمتر به واردات نهاده های دامی قیمتش را به نزدیک ۲ میلیون تومان خواهد رساند زیرا دو کالای گوشت مرغ و گوشت قرمز می توانند از نگاه اقتصادی کالاهای جانشین باشند. این اتفاق برای بسیاری از خانوارهای ایرانی به معنی حذف تدریجی مرغ از سبد غذایی شود.
هم اکنون عددهای نجومی در تابلوهای فروشگاهها دیده شود فیله مرغ هم اکنون به کیلیویی ۴۱۹ هزار تومان رسیده و مرغ با کیفیت و با گرید آ زیر ۲۰۰ هزار تومان نیست . افزایش افسارگسیخته بهای این اقلام، در کنار تغییر جهت واردکنندگان به سمت حبوبات بهعنوان منبع جایگزین پروتئین، نشان میدهد که ترکیب غذایی مردم دستخوش تغییر جدی شده و حبوبات نیز احتمالا با فشار تقاضا تحت تاثیر قیمت های گوشت قرار بگیرند.
تهدید جدی سلامت عمومی
این تغییر نهتنها سلامت عمومی را تهدید میکند بلکه چهره تورم را از حوزه اعداد اقتصادی به دل سفرهها آورده است. به گفته کارشناسان، اگر روند فعلی نرخ تورم مواد خوراکی که در پایان شهریور ماه ۵۸ درصد بوده، ادامه یابد، تا پایان سال اندازه واقعی سبد غذایی خانوارهای متوسط و ضعیف به شدت کوچکتر میشود و مصرف پروتئین، چه از گوشت و چه از مرغ، عملاً از سفرهها حذف میشود.
تورم غذایی از یک نمودار خشک عبور کرده است و حالا به بحران اجتماعی تبدیل شده است؛ بحرانی که با پر کشیدن ارزش پول، جای پروتئین را در زندگی روزمره مردم خالی کرده است.
ماه های سختی در پیش است
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفت و گو با عصر اقتصاد با اشاره به افزایش مداوم قیمت مواد غذایی میگوید که این روند بهسرعت سطح معیشت اقشار متوسط و ضعیف را پایین برده است و فشار آن در ماههای آینده شدیدتر میشود. او تأکید میکند تداوم این گرانیها بدون برنامه حمایتی، مستقیماً قدرت خرید خانوارها را نابود میکند.
بهگفته این استاد دانشگاه، افزایش قیمت اقلام ضروری، همراه با عقبماندگی مزدی، به ترکیب خطرناک تورم و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه منجر شده است. بغزیان معتقد است تا وقتی دستمزدها با واقعیت تورم هماهنگ نشود، نارضایتی اقتصادی در جامعه عمیقتر میشود و احتمال گسترش فقر و ناامنی غذایی بالا میرود.
این اقتصاددان در ادامه بر لزوم اصلاح سیاستهای دستمزدی، نظارت مؤثر بر بازار و ارائه بستههای حمایتی فوری تأکید میکند و هشدار میدهد که اگر دولت در ماههای پیشرو وارد عمل نشود، بحران معیشت خانوارها از حوزه اقتصادی به سمت تبعات اجتماعی و حتی بهداشت عمومی گسترش مییابد.
آمارها دور تر از واقعیت
بغزیان، با استناد به آخرین دادههای مرکز آمار ایران میگوید افزایشهای اخیر در گروه گوشت و فرآوردههای آن به روشنی قدرت خرید خانوارها را کاهش داده است و تورم غذایی را به اوج رسانده است. او تأکید میکند بر اساس امار اعلامی مرکز آمار تنها در شهریورها قیمت «مرغ ماشینی» ۵.۸ درصد و «ماهی قزلآلا» ۳.۸ درصد نسبت به ماه گذشته افزایش یافته است و این رشد بیشترین فشار را بر اقشار کم درآمد که پروتئین روزانه خود را از مرغ تأمین میکنند وارد کرده است.
استاد دانشگاه، میگوید با یک گردش ساده در بازار میتوان دید که حضور گسترده واسطهها باعث جهش قیمت واقعی اقلام اساسی شده است. او تأکید میکند قیمت انواع پروتئین، از مرغ تا گوشت قرمز، بسیار بیشتر از نرخ منطقی عرضه میشود و این وضعیت نتیجه نبود نظارت هوشمند و انحصار دلالی در زنجیره توزیع شده است.
به گفته این اقتصاددان، درلبنیات و روغن نیز افزایش قیمت قابل توجه است؛ «پنیر ایرانی پاستوریزه» ۵.۱ درصد، «دوغ پاستوریزه» ۳.۸ درصد و «روغن نباتی و ماست» ۳.۳ درصد گران شدهاند، در حالی که تنها کاهش ملموس به «تخممرغ» با ۴.۶ درصد افت مربوط میشود.
با ادامه این مسیر، طبقات متوسط به مرز فقر خواهند رسید و حذف پروتئین از سفرهها به بحران اجتماعی و سلامت تبدیل خواهد شد.
او میافزاید میوهها و سبزیجات بیشترین نوسان را داشتهاند؛ «پرتقال» ۱۷.۱ درصد، «موز» ۸.۶ درصد و «هلو» ۶.۲ درصد افزایش یافتهاند، در حالی که «لیموترش» با کاهش ۱۵.۷ درصدی و «سیبزمینی» و «گوجهفرنگی» با افت قیمت روبهرو بودهاند. در میان سبزیجات نیز «خیار» با ۲۸.۱ درصد و «قارچ» با ۱۸.۶ درصد افزایش یافتهاند و شاخص گرانی در خوراک روزمره را سنگینتر کردهاند.
تورم بلایی که مستقیم بر سفره فرود آمد
بغزیان دلیل اصلی فشار تورمی را تمرکز دولت بر صادرات محصولات ارزآور و عدم تخصیص کافی ارز به کالاهای مصرفی سفره خانوار میداند و تأکید میکند بیبرنامگی مدیریت ارز از ابتدای سال ۱۴۰۴ این آشفتگی را دامنهدار کرده است و اگر اصلاح نشود، این روند به رکود معیشت و افزایش نابرابری منجر میشود.
آین اقتصاددان معتقد است با این شرایط، تا پایان سال چیزی از سفره خانوار باقی نمیماند و دولت باید پاسخگو باشد. زیرا تورم کنونی دیگر فقط عددی در گزارشهای رسمی نیست؛ بلایی است که مستقیم بر زندگی مردم فرود آمده است و هر روز بخشی از قدرت خرید را میبلعد.
متوسط ها هم فقر می شود
بهگفته بغزیان، گرانی کالاهای اساسی به مرحلهای رسیده است که طبقات متوسط در حال لغزیدن به مرز فقرند و اقشار کمدرآمد از تأمین ابتداییترین نیازهای خود ناتوان شدهاند. دولت با بیبرنامگی و تصمیمهای ناقص در حوزه ارز، واردات، و کنترل واسطهها مسئول اصلی شرایط فعلی است و سکوتش در برابر رشد قیمتها به نوعی تأیید ضمنی این بحران تبدیل شده است.
بغزیان میافزاید سیاست ارزآوری و صادرات بیهدف در حالی دنبال میشود که سفره مردم روزبهروز خالیتر میشود و مصرف پروتئین در حال سقوط آزاد است. در نهایت اگر دولت به همین رویه ادامه دهد، تا پایان سال تورم خوراکی وارد مرحله انفجار میشود و بسیاری از خانوادهها فقط برای بقا خواهند جنگید.
در پایان هشدار میدهد که غفلت امروز دولت، فردا به بحران اجتماعی و سقوط معیشتی گسترده تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که هیچ بسته حمایتی نمیتواند جبرانش کند.
کلام آخر
تورم دیگر در جدولهای آماری خلاصه نمیشود، بلکه مستقیم بر سفرههای مردم فرود آمده و معیشت را نابود کرده است. از مرغ و گوشت تا شیر و ماست، بالا رفتن بیوقفه قیمتها نتیجه بیتدبیری و تصمیمهای کور اقتصادی است. کاهش تخصیص ارز به کالاهای اساسی، تمرکز دولت بر صادرات ارز آور، و نبود نظارت واقعی، تورم را از گزارشهای اداری به آشپزخانهها رسانده است.
براین اساس این وضعیت سازوکار سقوط سفره ایرانی است؛ مردم دیگر برای زندگی تلاش نمیکنند، برای بقا میجنگند. طبقات متوسط در حال فرو رفتن در ورطه فقرند و اقشار ضعیف از تامین ابتداییترین نیازها جا ماندهاند. دولت با سکوتی سنگین، عملاً بحران را تایید کرده است.








