کد خبر: 301002149555
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیتولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدن

لوازم قسطی مهمان ایرانیان

لیلا ابوالفتحی

در سالهای نه چندان دور وقتی گذرمان به بازارهای اصلی لوازم‌خانگی و مبل و …. می‌افتاد با ترافیک سنگین در این بازارها مواجه می‌شدیم؛ خریدارانی که برای تهیه جهیزیه و یا نونوار کردن وسایل و مبلمان به بازار آمده بودند. وانت‌بارهایی که به نوبت در صف بارگیری بودند تا اجناس را به دست مشتریان برسانند اما اکنون مسیر ترافیک تغییر کرده است و از امین‌حضور و دلاوران به افسریه و تهرانسر تغییر یافته است.

عصراقتصاد: ماجرا برمی‌گردد به افتتاح فروشگاه‌های زنجیره‌ای لوازم‌خانگی که هر روز در یک شهر شعبه افتتاح می‌کند و رونق می‌گیرد. نبود نقدینگی در دست مردم و مدیریت هزینه‌های زندگی عامل اصلی رونق اینگونه فروشگاه‌هاست اما باید دید که به نفع مصرف‌کننده است یا فقط اجبار باعث شده که به خرید اقساطی روی آورد؟

ابتدا سری بزنیم به آمار تولید لوازم‌خانگی در ایران. برای سال گذشته مجوز تولید ۲۴۳ میلیون دستگاه لوازم‌خانگی صادر شده است یعنی در ازای هر ایرانی ۳ دستگاه؛ این در حالی است که سقف نیاز بازار در بهترین شرایط تنها ۱۷ میلیون دستگاه است و به دلیل رونق قاچاق، کاهش قدرت خرید مردم و نبود بستر صادراتی این ناترازی عرضه و تقاضا و رسوب سرمایه به کجا می‌انجامد؟ آیا دست‌اندرکارن به دنبال آماردرمانی و پرکردن رزومه‌های خود هستند؟

مطالب پیشنهادی

حال با توجه به این آمار می‌توان گمان برد که باید بازاری طراحی شود که این مازاد تولید به فروش رود حتی به قیمت خرید مازاد و دور از نیاز خانواده و صرف مصرف‌گرایی!

ببینیم در درازمدت چه اتفاقی برای این صنعت ۷۰ ساله می‌افتد!

اکنون با نگاهی به چرخش مالی و آمار فروش به نظر می‌رسد که این سبک فروش باعث ایجاد تقاضای موثر در بازار شده است و حجم عظیم تبلیغات باعث می‌شود که مردم تشویق به خرید شوند و تسهیلات بانکی و اقساط بلندمدت چند ساله رونق تولید را در پی داشته باشد و فرصتی برای صنعت لوازم‌خانگی باشد اما چون ما در مورد صنعت صحبت می‌کنیم نگاه کوتاه‌مدت و سطحی نمی‌تواند پاسخگوی چالشهای بعدی در درازمدت باشد.

تولیدکننده به دلیل استقبال مصرف‌کننده راضی از این سبک فروش است و در کنار ان چون به جای چندین فروشنده تنها با یک یا دو فروشنده روبه‌روست معامله راحت‌تر و بی‌دردسری انجام می‌دهد و به قول معروف طرف حساب محدود است و معامله راحت‌تر؛ اما در درازمدت به دلیل این شکل فروش پای مردم از بازارهای سنتی و خرده‌فروشی بریده می‌شود و با ترویج هایپرها بسته به تاب‌آوری خرده‌فروش به مرور از بازار حذف می‌شوند و بازار انحصاری شده و خریدار بزرگ است که بازار توزیع را در دست می‌گیرد و تعیین می‌کند که با چه قیمتی می‌فروشیم، از چه کسی می‌خریم، کی عرضه می‌کنیم و بلای صنعت خودرو این بار دامن صنعت لوازم‌خانگی را می‌گیرد.

در کنار حذف توزیع‌کننده به مرور تولیدکننده خرد و فاقد برند کم‌کم از چرخه تولید حذف می‌شود و می‌ماند چند دانه‌درشت که باز هم چرخه انحصار پررنگ‌تر پررنگ‌تر می‌شود.

در کشور حدود ۴۰۰ فعال حوزه یخچال، ۲۰۰ فعال در حوزه لباسشویی و ۱۰۰ فعال در حوزه تلویزیون داریم که همگی اینها سهم بازار خوب و ندارند و شاید ۵ درصد سهم بازار در اختیار آنها باشد.

زمانی که شبکه فروش مویرگی حذف شود و با توجه به محدودیت فضایی هایپرها برای ارائه همه برندهای تولید لوازم‌خانگی، به اجبار هایپرها فقط می‌توانند چند برند را برای عرضه انتخاب کنند و مسلما به سراغ برندهای انگشت‌شمار و معروف می‌روند و بقیه تولیدکنندگان از دایره فروش بیرون رانده می‌شوند و پول کشور که سالها در قالب تسهیلات ملی به تولید اختصاص یافته است از بین می‌رود که همه اینها باعث بیکاری چه در تولید و چه در توزیع می‌شود.

اما بعضی از موافقان گسترش هایپرهای کالا معتقدند که ایران در مقیاس جهانی ۱۰ برابر بیشتر از دیگر کشورها خرده‌فروش دارد و عاقبت بازارهایی همچون امین‌حضور تعطیلی است؛ البته تولیدکننده هم اذعان می‌دارد که همین فروش اقساطی برای او هم چالشهایی دارد مانند به موقع پرداخت نکردن پولها توسط بانکها، پرداخت نشدن به موقع اقساط توسط مردم و دلالی است.

با سری به این هایپرهای کالا موردی که بسیار توجه را به خود جلب می‌کند شعارهای آنهاست که همین شعارها مردم را به این بازارها می‌کشاند: «کف قیمت بازار»، «در شهر نگردید».

با مقایسه چند قلم کالا با بازارهای خرده‌فروشی واصلی مانند امین‌حضور به وضوح اختلاف قیمت خرید نقدی بسیار زیاد است و اختلاف حتی ۱۵ میلیون تومانی هم مشاهده شده است حال بماند قیمت خرید اقسلطی بلندمدت؛ نه قیمت کف بازار است و نه این که نباید چشم‌بسته به خرید رفت و اتفاقا باید اول در شهر گشت و بعد به خرید رفت.

این سبک و ترویج این نوع فروش در کوتاه‌مدت به ظاهر خوب و راه‌حلی برای رونق و خروج از رکود تولید است اما زنگ خطری است برای آینده؛ فعلا فرصتی است برای خریدار و تولیدکننده اما آسیبی است به خرده‌فروش و در مراحل بعدی ضربه به دیگر حلقه‌های صنعت لوازم‌خانگی که خیلی این اتفاق دور نیست.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا