قلمهایی که سقف ندارند
سالها وعده دادند، اما خبرنگاران هنوز بیخانهاند

اکرم رضائی نژاد
سالهاست خبرنگاران در صف اول روایت حقیقت ایستادهاند، صدای مردم شدهاند و از فساد، کمبود و بیعدالتی گفتهاند. اما وقتی نوبت به ابتداییترین خواستهشان- یک سقف امن برای زندگی-میرسد، وعدهها پشت وعده میآید و واقعیت همان خانههای دور و دستنیافتنی است.
روز خبرنگار دوباره که میرسد، مسئولان خبر از طرحها و شهرکهایی مخصوص این قشر میدهند، اما میان حرف و عمل، فاصلهای به درازای سالها بیخانهمانی باقی میماند.
خبرنگاران، همان پل ارتباطی میان مردم و مسئولان، در سختترین شرایط در صحنه حضور دارند، از روایت جنگ و زلزله تا پیگیری فساد و کمبودها. آنها برای هر قشر و صنفی مطالبهگری میکنند، اما وقتی نوبت به ابتداییترین حقوق رفاهی خود میرسد، اغلب بیصدا و بیدفاع باقی میمانند.
سالهاست که موضوع تأمین مسکن برای خبرنگاران، بهویژه در قالب «طرح نهضت ملی مسکن» یا «شهرک هنر»، در وعدهها مطرح شده اما از اجرا فاصله دارد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، استانداران و مدیران حوزه مسکن بارها خبر از اجرای طرحهایی ویژه این قشر دادهاند.
در شهر جدید پرند، کلنگ احداث واحدهای مسکن خبرنگاران و هنرمندان در سال ۱۴۰۲ به زمین خورد. طبق تفاهم وزارت ارشاد و وزارت راه، حدود ۸۰۰ واحد از مجموعه ۱۰ هزار واحد در دست ساخت، به خبرنگاران اختصاص یافت. برخی فازها حتی وارد مراحل سقفزنی و فونداسیون شدهاند، اما همچنان بسیاری از متقاضیان با ابهامات و مشکلات مالی و اجرایی روبهرو هستند.
سالها وعده تأمین مسکن داده شد، اما خبرنگاران هنوز بیخانهاند و طرحها نیمهکاره، شرایط نامشخص و خانهها در فاصلهای دور از دسترس باقی ماندهاند
در استانها نیز وعدههایی مشابه داده میشود. امسال نیز استاندار اردبیل در مراسم روز خبرنگار تأکید کرد مشکل مسکن و بیمه خبرنگاران را با سازوکار تعاونی یا شهرک هنرمندان حل خواهد کرد. او از تخصیص اعتبار سه میلیارد تومانی برای خانه مطبوعات و ارائه تسهیلات ارزانقیمت خبر داد. با این حال، تجربه گذشته نشان داده که فاصله میان وعده تا تحقق، برای خبرنگاران طولانی است.
وعدههایی که بر زمین میماند
در روز خبرنگار سال ۱۴۰۰ طرح مسکن ملی خبرنگاران از سوی یک مقام دولتی یعنی استاندار خراسان در مشهد مطرح شد. آبانماه ۱۴۰۱ نیز وزیر ارشاد سهمیه مسکن خبرنگاران را ۲۴ هزار نفر دانست اما هنوز این طرح هیچ خبرنگاری را خانهدار نکرده و تنها زمینهایی در محدوده بسیار دور از کلانشهر پیشنهاد شده است. همچنین موضوعاتی همچون چگونگی و زمان دریافت وام، مقدار سود و زمان بازپرداخت آن، مکان زمین، مدت زمان ساخت و شیوه بهرهبرداری تاکنون بهدرستی شفاف نشده است.
در مشاغل دیگر، نبود بیمه یا امنیت شغلی شاید با شغل دوم یا منابع جایگزین جبران شود، اما برای خبرنگاران، که حرفهشان اغلب پرریسک و کمدرآمد است، این مشکلات به معضل معیشتی و روانی تبدیل میشود. بسیاری از خبرنگاران آزاد یا فعالان شهرستانها نه بیمه رسانه دارند و نه امکان استفاده از تسهیلات مسکن.
سختیهای پشت صحنه خبر
زندگی خبرنگاری فقط ثبت و انتشار رویدادها نیست. آنها در لحظات بحرانی، مثل جنگ ۱۲ روزه غزه که تاکنون ۱۶۵ خبرنگار جان خود را از دست دادهاند، در خط مقدم روایت ایستادهاند. در ایران نیز از جنگ تحمیلی تاکنون ۲۴۴ خبرنگار به شهادت رسیدهاند. اما پشت این فداکاریها، دشواریهای معیشت، نبود امنیت شغلی، دستمزدهای اندک و نبود بیمه مشاغل سخت، روزمرهای تلخ ساخته است.
لیلا حقگوی، خبرنگار یک نشریه محلی، میگوید: «اغلب خبرنگاران درآمد ثابت ندارند و بیمهشان نسبتاً گران است. بیمه صندوق هنر هم مشمول سختی کار نمیشود و این عادلانه نیست.» او به بیثباتی کار رسانهها و ناچیز بودن تسهیلات بانکی اشاره میکند که حتی برای دریافتشان باید مسیرهای اداری دشواری پیمود.
خبرنگاران برای همه مطالبهگری میکنند، اما در ابتداییترین حقوق صنفیشان – خانه، بیمه و امنیت شغلی – با بیتفاوتی مسئولان و روندهای فرسایشی مواجه میشوند
بهرام قربانپور، فعال رسانهای، نیز از بلاتکلیفی مسکن خبرنگاران و نبود قواعد منسجم حمایتی گلایه دارد. او صدور مجوزهای بیضابطه و جشنوارههای کمکیفیت را نمونهای از عملکرد غیرکارشناسی در حوزه رسانه میداند.
آنچه در عمل باید تغییر کند
خبرنگاران در تبیین دستاوردها و نقد چالشهای کشور نقش بیبدیلی دارند. مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بر ضرورت بهرهمندی آنها از بیمه، امنیت شغلی و امکانات روز تأکید کرده است. اما همان خبرنگارانی که بهواسطه رسالت شغلی خود، قدرت نقد حتی عالیترین مسئولان را دارند، وقتی پای پیگیری حقوق صنفیشان به میان میآید، با روندی فرسایشی، محدودیت سازمانی، یا حتی ترس از برچسبزنی مواجه میشوند. به این ترتیب خبرنگاران، که وظیفه مطالبه و آگاهیبخشی برای همه اقشار را بر دوش دارند، در کوچکترین خواستههای صنفی مانند سقف امن بر سر، بیمه شغلی پایدار یا درآمد کافی، به نتیجه نمیرسند.
حل مشکل مسکن خبرنگاران، پیش از همه، نیازمند شفافیت و اجرای سریع طرحهای موجود است. تجربه نشان داده اگر دولت و وزارت ارشاد در تخصیص زمین، تسهیلات کمبهره و نظارت بر ساخت واحدهای ویژه این قشر جدیت به خرج دهند، بخش عمدهای از این مشکل قابل حل است. همچنین اصلاح ساختار بیمهای و بهرسمیت شناختن خبرنگاری بهعنوان شغل سخت، میتواند بخشی از فشار معیشتی را بکاهد.
بنابراین، همانطور که خبرنگاران برای مشکلات مردم سکوت نمیکنند، شایسته است مسئولان نیز نسبت به مشکلات آنان بیتفاوت نباشند. زیرا تضعیف این قشر، در نهایت به تضعیف یکی از مهمترین پایههای شفافیت و توسعه در کشور منجر خواهد شد.