مجید گودرزی؛ کارشناس اقتصادی
بدون شک ما برای پیشرفت در دنیای آینده نیازمند تحولات اساسی هستیم. اما اکنون در ابتدایی ترین مفاهیم توسعه هم مشکل داریم. ولی خرسندیم که با اطمینان بگوییم بخاطر گسترش سریع وسایل ارتباط جمعی و آموزش های عمومی در آستانه جهش های عظیمی قرار گرفته ایم.

مردم ما نسبت به مسائل زیست محیطی بسیار حساس شده اند و بارها دیده شده که در خصوص قطع درختان و یا کشتن حیوانات، واکنش های تندی نشان داده اند. ما داریم می آموزیم که همه به یک میزان در خصوص مسائل زیست محیطی و زندگی اجتماعی مسئول و سهیم هستیم.
اما وقتی به برخی از دشت های پر از زباله برمی خوریم به این باور می رسیم که فاصله ما با توسعه هنوز زیاد است. هنوز وقتی از اتوبانهای تهران و بسیاری از شهرهای کشور گذر می کنیم، می بینیم که در حد نینداختن ته سیگار در محیط هم رشد نکرده ایم.
هنوز می بینیم که بخش بزرگی از سرمایه های کشور در بازارهایی سرمایه گذاری می شود که ارزش افزوده تمام آنها صفر مطلق است و میخواهیم به غلط ترین روش ، ارزش و قدرت خرید دارایی های خود را حفظ کنیم .
هنوز در اقتصاد ما بازدهی منفی بیداد می کند و بخش مولد ما به اندازه تورم هم بازدهی ندارد .بازدهی اکثر فعالیتهای اقتصادی منفی است.ما ۶۵۰۰۰ طرح نیمه تمام در کشور داریم و نمایندگانی که در این حد سرمایه های کشور را حیف کرده ام را فعال و کارآمد می دانیم.هنوز هم بازدهی زمین های بایر از بازار سرمایه بیشتر است.
هنوز سرمایه گذاری در انواع پول و ارز معاف از مالیات است و بخش مولد آنقدر باید مالیات بدهد که ادامه فعالیت آن ممکن نباشد .
هنوز در مواجهه با تورم، بیشتر می خریم و به بازارهای متورم هجوم می بریم. بجای آنکه یاد بگیریم نباید بخریم تا ارزان شود. ما شاید تنها مردمی باشیم که در تورم سرمایه گذاری می کنیم. تصور غلط خیلی از ما هنوز اینست که تورم سود است. آنا تورم یکی بیماری اقتصادی است و یک اجتماعی بشری با حداقل هوش و توانایی ذهنی، در بیماری های اقتصادی سرمایه گذاری نمی کند.
هنوز با شهروندان قانونمدار، فاصله خیلی زیادی داریم. ما قوانینی را که دیگران را محدود کند قبول داریم اما محدودیتهای قانونی خودمان را نمی پذیریم.
از بین هزاران نوع اعتراض، فقط شورش را بلد هستیم و این به ضرر همه ماست. ما نه انتخاب را یاد گرفته ایم و نه اعتراض درست و مؤثر را . این هر دو برای هر اجتماعی حیاتی است و مقدمه رشد و توسعه است.
از بالاترین مقامات تصمیم گیری و قانون گذاری تا پایین ترین سطوح جامعه، هنوز قبول نداریم که تعادل اصلی ترین بخش اقتصاد است.
ما «هنوز»های زیادی را در مقابل رشد و توسعه داریم که باید رفع کنیم و اگر نتوانیم، باید جوابگوی حق از دست رفته ی نسل های آینده باشیم. ما باید رفتار های اجتماعی را یاد بگیریم و رفتارهای اجتماعی منجر به توسعه را رعایت کنیم.






