راضیه حسینی
الکی که نیست، باید با ناوگان حملونقل عمومی تهران بزرگ همخوانی داشته باشد. نمیشود که تاکسیها و اتوبوسها همگی از جدیدترین و بهروزترینها باشند، آنوقت تراموا نباشد!
کار مسئولان هم به شدت سخت است. چطور میخواهند تراموایی انتخاب کنند که با تاکسیهای بدون سرنشین و پرنده، هارمونی داشته باشد؟ نگویید که تابهحال این تاکسیها را در خیابانهای تهران ندیدهاید؟ مگر میشود؟ پرایدهای خستهای که چند نفر مشغول هلدادن آن هستند و گاهی هیچ سرنشینی ندارد.
در واقع خستهتر از آن است که حتی بخواهد سرپایینی را سر بخورد و برود. اگر به این بدون سرنشین نمیگویند پس چه میگویند؟ خودروهای پرنده هم که تا دلتان بخواهد در سطح شهر داریم، از تاکسی تا شخصی.
هر از چند گاهی پرایدی میبینیم که بر فراز آسمان در حال اوجگرفتن است و بعد از چند ثانیه صدای برخوردش با زمین به گوش میرسد.
البته در آخر سخت میشود تشخیص داد اینی که به زمینخورده قبلاً خودرو بوده و انسان جابهجا میکرده است، اما بالاخره پیش از تبدیلشدن به مشتی آهن، پرواز را تجربه کرد، مثل یک پرندۀ رها و آزاد! و این از همه چیز مهمتر است.
حالا شما بگویید باوجود چنین امکانات جذابی چطور میشود تراموایی معمولی، ساده و بدون قابلیتهای عجیبوغریب را پذیرفت؟ اصلاً جور در نمیآید.
ما که حق میدهیم به آقای چمران، واقعاً انتخاب سخت است. کاش کمی دیگر معطل کنند، حتماً دلار به حدی خواهد رسید که تراموایی مناسب حالوروز خیابانهای ایران به دست بیاید.
کمی دیگر تحمل کنید، دلار آنقدر بالا میرود که دیگر نشود تراموای معمولی خرید و سفارش یک بی بوق و صندلی و ترمزش را بدهید! از همانها که روشنشدنش با خودش است و ایستادنش را هیچکس گردن نمیگیرد. از همانها که شاید روزی در کنار پراید به پرواز درآید و در افق محو شود.
کمی صبر کنید آقای چمران. حتماً باب میلتان را پیدا خواهید کرد!