نبرد با تشنگی

سکینه مهرائی
بحران آب دیگر محدود به کشورهای کمدرآمد یا مناطقی خاص نیست بلکه به مسئلهای جهانی بدل شده که هم جمعیت بیشتری را درگیر کرده و هم فشار بیشتری بر منابع آبی وارد آورده است.
خشکسالی، گرمایش جهانی، توسعه ناپایدار و سوءمدیریت آب دستبهدست هم دادهاند تا طبق گزارش سازمان ملل، بیش از ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر در جهان با تنشهای آبی زندگی کنند و ۷۳۳ میلیون نفر مستقیماً با شرایط بحرانی مواجه باشند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۴۰ بیش از ۳۰ کشور در جهان با کمآبی شدید روبهرو شوند. این در حالی است که ایران نیز عملاً در آستانه ورشکستگی آبی قرار گرفته است.
به گزارش عصراقتصاد، بحران جهانی آب، کشورها را به سمت یافتن راهحلهای فناورانه، اقتصادی و مدیریت هوشمندانه سوق داده است. در سنگاپور، کشوری با منابع محدود، چهار منبع اصلی برای تأمین آب تعریف شده: واردات، جمعآوری آب باران، نمکزدایی و بازیافت فاضلاب. برجستهترین تجربه، سیستم نوینNEWater است که به مدد فناوری اسمز معکوس، فاضلاب را به آب آشامیدنی تبدیل میکند. هرچند این رویکرد در سطح فناوری موفق است، اما همچنان با چالش پذیرش اجتماعی روبهرو است.
پیشرفت فناوری و تجربه کشورهای گوناگون بدون فرهنگسازی و اصلاح رفتار عموم راه به جایی نمیبرد؛ حکمرانی آب، نیازمند تغییر نگرش و مشارکت فراگیر است
در چین نیز کلانشهرهایی چون چینگدائو با احداث کارخانجات عظیم نمکزدایی تا حد زیادی نیاز روزانه صدها هزار نفر را تامین کردهاند. اما این روش مصرف انرژی بالایی دارد و آثار زیستمحیطی آن موجب شده که استفاده گسترده، به آیندهای وابسته باشد که فناوری نمکزداییرا با انرژیهای تجدیدپذیر ترکیب کند.
امارات متحده عربی راه دیگری را امتحان کرده و با نصب دستگاههایی که آب را مستقیم از رطوبت هوا استخراج میکنند، توانسته حتی در مناطق خشک، آب شیرین حاصل کند. این فناوری با خنک و فشردهسازی هوا، آب سالم و بدون نیاز به منابع سنتی تأمین میکند و کاهش مصرف بطریهای پلاستیکی و ردپای کربن را هم به دنبال دارد.
در آفریقا و بخشهایی از آسیا و آمریکای لاتین اما، سادگی راهحل مؤثر است: جمعآوری آب باران، تصفیه منابع محلی با قرصهای مخصوص، پمپهای خورشیدی و دستگاههای نمکزدایی قابل حمل رویکردهایی هستند که در کشورهایی چون کنیا، بنگلادش و مکزیک به طور گسترده اجرا میشوند.
کاهش سهم عمده مصرف باکشاورزی و آبیاری هوشمند
مصرف عمده آب جهان به کشاورزی تعلق دارد، بنابراین بسیاری از کشورها در این بخش سراغ نوآوری رفتهاند. مصر که با تهدید کاهش آب نیل و سدسازی اتیوپی مواجه است، به کشاورزی بدون خاک (هیدروپونیک) روی آورده و توانسته مصرف منابع آبی را کاهش دهد. در اروپا و شمال آفریقا نیز کشورهایی مثل اسپانیا، مراکش، ایتالیا و پرتغال با استفاده از سیستمهای هوشمند آبیاری خورشیدی و پنلهای فتوولتائیک، مصرف آب کشاورزی و همچنین انرژی را به مقدار قابل توجهی کاهش دادهاند.
این سیستمهای هوشمند با پایش رطوبت خاک و گزارشدهی دقیق، مصرف آب را متناسب با شرایط واقعی و با حداکثر بهرهوری کنترل میکنند؛ به ویژه در ماههای گرم که نیاز آبی افزایش مییابد و مدیریت منابع ضرورت مییابد.
کمآبی تنها بحران پیشروی جهان نیست؛ آلودگی منابع آبی نیز به بحرانی پنهان بدل شده است. بنا بر آمار شورای منابع طبیعی آمریکا، ۸۰ درصد فاضلابهای جهان بدون تصفیه وارد طبیعت میشود؛ موضوعی که سلامت انسان و اکوسیستمها را تهدید میکند. از این رو، بسیاری از کشورها با ممنوعیت تخلیه فاضلاب صنعتی و بیمارستانی و پایش لحظهای منابع، به دنبال تضمین سلامت آب مصرفی هستند.
در ایران مصرف بالای آب خانگی و کشاورزی منابع را فرسوده کرده بنابراین اصلاح الگو و استفاده از تجهیزات هوشمند ضرروی و حیاتی است
سازمان ملل گزارش داده که هنوز ۱۰۷ کشور در مدیریت پایدار آب ضعیف عمل میکنند. تجربه جهانی نشان میدهد حتی بهترین فناوریها بدون فرهنگسازی، آموزش و اصلاح حکمرانی کارساز نیست. سرمایهگذاری در آموزش و زیرساخت، ظرفیتسازی محلی و بینالمللی و مشارکت مردمی، اجزای جداناپذیر عبور موفق از بحران کمآبی هستند.
ضرورت اصلاح فرهنگ و فناوری در مسیر نجات آب
وضعیت موجود ایران، با مصرف بالای سرانه و کاهش ۴۰ درصدی بارندگی، بحرانی دوچندان دارد. ایران از دیرباز آب را نمادی مقدس و واجد حرمت میدانسته، اما در عمل با مصرف بالای خانگی و کشاورزی و یارانههای پنهان آب، در آستانه فرسودگی منابع قرار گرفته است. به گفته کارشناسان، اگر هر ایرانی فقط روزانه ۱۰۰ لیتر آب صرفهجویی کند، معادل پنج میلیارد لیتر آب روزانه صرفهجویی خواهیم داشت؛ هدفی که بدون فرهنگسازی و مشارکت همه جامعه، دستیابی به آن ممکن نیست.
راهکارهای فناورانه مانند نصب شیرهای هوشمند (چشمی، پدالی، کاهنده)، سر دوشهای کاهشدهنده مصرف و هوشمندسازی تخلیه فلاش تانکها، هم در منازل و هم در اماکن عمومی و دولتی تا حد ۷۰ درصد امکان کاهش مصرف را فراهم میکنند.
اما اصل ماجرا فرهنگسازی و تغییر نگرش است. صرف تبلیغات و هشدارها نمیتواند منجر به تغییر رفتار پایدار شود. آموزش عمومی در خصوص اهمیت آب، وضعیت منابع و تاثیر رفتارهای فردی و جمعی، نخستین گامی است که ایران ناچار به اجرای آن است.