نقدینگی؛ بمب ساعتی !

در سه دولت اخیر، نقدینگی از سیلاب آرام به غول افسارگسیختهای بدل شد که هر لحظه آماده انفجار است. بانک مرکزی، بهجای نگهبانی ریال، به چاپخانه رسمی پول بیپشتوانه و پناهگاه بانکهای ورشکسته تبدیل شده و مهلتکشیهای تعارفیاش، اقتصاد ایران را روی مین خوابانده است.
دولت تدبیر و امید
از ابتدای دولت روحانی تا امروز، نقدینگی ایران از حدود ۶۳۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۱۰ همت رسیده؛ این رقم، نه یک خطا که یک فاجعه اقتصادی است. مسئول اصلی این بحران، بانکی است که باید «مرکز ثبات» باشد ولی سالهاست به اعتقاد کارشناسان خبره اقتصادی نقش «کارخانه چاپ پول» را ایفا میکند.
بانک مرکزی که باید مستقل می بود ولی عملا نقش جیب بغل دولت را ایفا می کند. ماجرا ازآنجایی شروع شد که در دولت روحانی (۱۳۹۲–۱۴۰۰)، بانک مرکزی با بیعملی و مماشات، بانکهای ورشکسته و موسسات ناسالم را آزاد گذاشت تا با خلق اعتبار بیپشتوانه سفره مردم را کوچکتر کنند. شوک ارزی ۱۳۹۷ تیر خلاص را زد و بهجای مهار سیلاب نقدینگی، با تزریق مستقیم پول پرقدرت، این نهاد آب را به آسیاب تورم ریخت.
در ادامه به بررسی عملکرد این بانک در دو دولت سالهای اخیر می پردازیم :
دولت سیزدهم
عملکرد دولت رئیسی (۱۴۰۰–۱۴۰۳) بنزینی بر آتش تورم شد. زیرا نقدینگی در سه سال دو برابر شد، استقلال بانک مرکزی به شوخی تلخ بدل شد و حذف ارز ترجیحی بدون کنترل، سرمایه های مردم را به بازارهای بحرانزده سپرد. این بانک، ابزار سیاستگذاری نبود، بلکه در عمل کیفپول بیانتها برای جبران ولخرجیهای دولت شد.
دولت چهاردهم
بازار ساز در دولت پزشکیان (۱۴۰۳ تا امروز) هم هنوز از سایه این سیاستهای مهلک بیرون نیامده است. رشدی بیش از ۲هزار همت ظرف یکسال، گواه آن است که نسخهها همان نسخههای کهنهاند و بانک مرکزی همچنان شریک جرم تورم و تخریب سرمایه ملی باقی مانده است.
نقدینگی سیلابی از پول بیپشتوانه، که در رگهای اقتصادی کشور میچرخد که مقصدش نه تولید است و نه اشتغال، بلکه بازارهای دلالی و حبابسازاست
بانکی که باید نگهبان ارزش ریال باشد، طی سه دولت اخیر به جادهصافکن سقوط معیشت مردم تبدیل شده و تا زمانی که این ماشین خلق پول متوقف نشود، آینده اقتصادی این کشور روی مین خواهد ماند.
بمب ساعتی دردل اقتصاد
نقدینگی در ایران امروز، یک غول افسارگسیخته است که بهحق به «بمب ساعتی اقتصاد» شباهت دارد؛ بمبی که هر ثانیه به زمان انفجارش نزدیکتر میشود و مسئول اصلی مسلحکردنش، همین سیاستگذاران بیانضباط و بانک مرکزی فلج است.
افزایش ۱۶ برابری حجم نقدینگی در زمان روحانی یعنی سیلابی از پول بیپشتوانه که در رگهای اقتصادی کشور میچرخد که مقصدش نه تولید است و نه اشتغال، بلکه بازارهای دلالی و حبابسازاست.
از دیدگاه اقتصاددانان عاملان این فاجعه روشناند: کسری بودجه دائمی دولتها که با چاپ بیوقفه پول پُر شده، بانکهای ولخرج و بیانضباط که بیحساب اعتبار خلق میکنند، و بانک مرکزی که به جای نگهبانی از ارزش پول ملی، سالهاست نقش مباشر تورم را بازی میکند.
دولت قدرت تخریب را بیشتر کردند
تشبیه «بمب ساعتی» از اینجا میآید که هرچه این غول بزرگتر میشود، قدرت تخریب آن هم سرسامآورتر خواهد بود. تورمهای ۴۰ و ۵۰ درصدی امروز فقط پیشلرزهاند؛ انفجار اصلی میتواند سفره مردم را کامل نابود و اقتصاد را سالها به عقب پرتاب کند.
اگر این موتور جهنمی خلق پول فوراً خاموش نشود، شمارش معکوس این بمب نهتنها تمام، که صدایش گوش همه را کر خواهد کرد.
ناترازی متهم ردیف اول
بهزاد رادمنش، کارشناس مسائل اقتصادی، بیپرده از تعلل دولت در مهار نقدینگی گفت: سالهاست جز وعده و آمارسازی از تیم اقتصادی چیزی ندیدهایم. هر ماه رکورد تازهای از رشد نقدینگی ثبت میشود و مدیران با خونسردی عجیبی وانمود میکنند اوضاع تحت کنترل است! این سیاست، بازی با آینده کشور است.
او با تاکید بر اینکه مهار نقدینگی به شش اقدام فوری نیاز دارد، افزود: چاپ بیپشتوانه پول باید همین امروز متوقف شود، ترازنامه بانکها فوری اصلاح شود، انضباط بودجهای برقرار شود، جلو اضافهبرداشتها و استقراض پنهان گرفته شود و منابع به بخش مولد اقتصاد برگردد. اینها حرف تازهای نیست، اما مشکل این است که ارادهای برای اجرای آن وجود ندارد.
او هشدار داد: هر روز تأخیر، برابر است با لرزاندن ستونهای اقتصاد. بانک مرکزی اگر هنوز تعصبی برای دفاع از ریال دارد، باید همین حالا جلو این فاجعه را بگیرد. فردا روزی همه چیز از کنترل خارج میشود و فقط مسابقه پیدا کردن مقصر باقی میماند. آن وقت، بمب نقدینگی نه فقط جیب مردم، که ایمانشان به آینده را هم با خاک یکسان خواهد کرد.
حباب سازی رسمی
رادمنش تاکید کرد: سالهاست بانکهای ایران با ترازنامههای متورم و پر از داراییهای موهومی نفس میکشند و بانک مرکزی هم به جای جراحی، هر بار سرم مالی تازهای به آنها تزریق میکند تا چند صباحی دیگر دوام بیاورند.
بانک مرکزی اگر هنوز تعصبی برای دفاع از ریال دارد، باید همین حالا جلو فاجعه را بگیرد. باید ترازنامه بانکها فوری اصلاح شود، انضباط بودجهای برقرار شود، جلو اضافهبرداشتها و استقراض پنهان گرفته شود و…
این اسمش «نجات» نیست، مسکّنِ یک بیمار در حال مرگ است. داراییهای منجمد و پروژههای شکستخورده روی کاغذ با ارقام نجومی ارزشگذاری میشوند و بانک مرکزی، به جای ارزیابی واقعی، این اعداد خیالی را مبنای سنجش کفایت سرمایه میگذارد.
همچنین لازم به ذکر است نسخه فعلی بانک مرکزی پر از تعارف است؛ مهلتهای چندساله برای رسیدن به حداقل کفایت سرمایه، بیآنکه فشار الزامآور یا مکانیزم اجرایی وجود داشته باشد. در این مدت، بانکها با خیال راحت همچنان به خلق پول بیپشتوانه، اضافهبرداشت و پنهانکاری ادامه میدهند. این یعنی ما به جای اصلاح ساختار بانکی، داریم یک حباب رسمی میسازیم که روزی با صدای بلند خواهد ترکید.
کلام اخر
به اعتقاد کارشناسان باید برای مهار نقدینگی و تورم کفایت سرمایه با ارزیابی واقعی دارایی، شفافسازی حسابها و برخورد با سهامداران متخلف به دست آید، نه با ارفاق، وقتکشی و بازی با اعداد. هر روزی که این جسارت به خرج داده نشود، سیستم بانکی فرسودهتر و بمب نقدینگی بزرگتر میشود. نسخه تعارفی بانک مرکزی، نسخه مرگ تدریجی اقتصاد است.