هنر فشردهسازی تاریخ (طنز)
راضیه حسینی
سردار نقدی: «هخامنشیان پلید، بزرگترین کشتارها و خیانتها را کرد؛ کشور را هم دو دستی تقدیم یونان کرد. ساسانیان هم ایران را تقدیم مغولها کرد.»
البته بین حکومت ساسانیان و حمله مغولها چندسالی تفاوت وجود دارد که خیلی مهم نیست. در واقع دولت ساسانیان در سال ۶۵۱ میلادی تمام شد و مغولها در سال۱۲۱۹ به ایران حمله کردند . یعنی چیزی حدود ۵۶۸ سال اختلاف این وسط وجود دارد که تقریباً اندازه یک چشم بر هم زدن است و اهمیت چندانی ندارد. این تکه پانصد و چند ساله از نظر استاد نقدی باید دور انداخته شود و مستقیم، ساسانیان به مغولها مربوط شوند.
حالا که نگاه میکنیم بد هم نشد. وقتی میشود مغولها را برد کنار ساسانیان، پس زندیه میتواند بیاید قبل از هخامنشیان. درنتیجه معلوم میشود که کوروش کبیر کریمخان زند را کشت.
دوران صفویه را هم بیاوریم بعد از هخامنشیان. یعنی شاهعباس صفوی بود که سلسله پلید هخامنشیان را نابود کرد و انتقام کریمخان را گرفت.
شاید بد نباشد اشکانیان و افشاریان را کنار هم قرار دهیم. (دلیل خاصی ندارد فقط اسمهایشان به هم میآیند.)
قاجاریه به نظر زیادی است، نباشد هم خیلی مهم نیست. چند تا قبله عالم و حرمسرا از تاریخ حذف شود که چیز مهمی نیست. میتوانیم پهلوی را هم در یک فایل فشرده کنیم و سرجمع یک شاه برایش بگذاریم. اینطوری تاریخ ۲۵۰۰ ساله خیلی جمع و جور میشود و نهایتاً به ۲۰۰، ۳۰۰ سال کاهش پیدا میکند.
کتاب تاریخ مدارس هم دیگر نیاز نیست بیخودی کلی سلسله و پادهشاهی بنویسند و بچهها مجبور به حفظشان باشند. فقط کافی است سلسلههای پادشاهی ایران را به این شکل بنویسند: «هخامنشیان پلید، ساسانیان ملعون و حمله مغولها.»
اینطوری درس تاریخ هم به یکی از شیرینترین درسها در مدرسه تبدیل میشود؛ چون دیگر قرار نیست اسم کلی سلسله که اصلاً اهمیت چندانی ندارد، حفظ شود. وقتی میتوان به همین راحتی پانصد سال را از تاریخ حذف کرد، اصلاً چرا باید درباره آنها نوشت و حفظ کرد؟