دلار: 138,830 تومان
یورو: 163,450 تومان
پوند انگلیس: 187,330 تومان
درهم امارات: 37,814 تومان
یوان چین: 19,820 تومان
دینار بحرین: 367,887.4 تومان
دینار کویت: 452,070 تومان
ریال عربستان: 37,022 تومان
دینار عراق: 108 تومان
لیر ترکیه: 3,230 تومان
ین ژاپن: 88,674 تومان
طلا 18 عیار: 15,478,600 تومان
انس طلا: 629,202,549.4 تومان
مثقال طلا: 66,479,000 تومان
طلا 24 عیار: 20,461,200 تومان
طلا دست دوم: 15,141,425 تومان
نقره 925: 373,270 تومان
سکه گرمی: 21,800,000 تومان
نیم سکه: 86,190,000 تومان
ربع سکه: 51,380,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 151,020,000 تومان
آلومینیوم: 410,513,368.4 تومان
مس: 1,682,154,519.5 تومان
سرب: 277,490,627.4 تومان
نیکل: 2,170,104,485.4 تومان
قلع: 5,941,507,510 تومان
روی: 429,095,764 تومان
گاز طبیعی: 606,131.7 تومان
بنزین: 235,608.3 تومان
نفت خام: 7,877,214.2 تومان
گازوییل: 86,039,892.5 تومان
نفت اپک: 8,499,172.6 تومان
اتریوم: 361,583,177.76 تومان
بیت کوین: 11,030,333,846.4 تومان
دلار: 138,830 تومان
یورو: 163,450 تومان
پوند انگلیس: 187,330 تومان
درهم امارات: 37,814 تومان
یوان چین: 19,820 تومان
دینار بحرین: 367,887.4 تومان
دینار کویت: 452,070 تومان
ریال عربستان: 37,022 تومان
دینار عراق: 108 تومان
لیر ترکیه: 3,230 تومان
ین ژاپن: 88,674 تومان
طلا 18 عیار: 15,478,600 تومان
انس طلا: 629,202,549.4 تومان
مثقال طلا: 66,479,000 تومان
طلا 24 عیار: 20,461,200 تومان
طلا دست دوم: 15,141,425 تومان
نقره 925: 373,270 تومان
سکه گرمی: 21,800,000 تومان
نیم سکه: 86,190,000 تومان
ربع سکه: 51,380,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 151,020,000 تومان
آلومینیوم: 410,513,368.4 تومان
مس: 1,682,154,519.5 تومان
سرب: 277,490,627.4 تومان
نیکل: 2,170,104,485.4 تومان
قلع: 5,941,507,510 تومان
روی: 429,095,764 تومان
گاز طبیعی: 606,131.7 تومان
بنزین: 235,608.3 تومان
نفت خام: 7,877,214.2 تومان
گازوییل: 86,039,892.5 تومان
نفت اپک: 8,499,172.6 تومان
اتریوم: 361,583,177.76 تومان
بیت کوین: 11,030,333,846.4 تومان
  کد خبر: 061004234102
روزنامه

هوش مصنوعی؛ نظام اقتصادی نو

علیرضا محمودی فرد؛ استاد دانشگاه و آینده‌پژوه اقتصاد دیجیتال

انقلاب هوش مصنوعی، یک ارتقاء فناورانه ساده نیست؛ این یک تغییر پارادایم در خودِ ماهیت تولید، توزیع و مصرف ثروت است.

در حالی که انقلاب‌های صنعتی قبلی، قدرت مکانیکی و محاسباتی بشر را افزایش دادند، هوش مصنوعی برای نخستین بار قدرت شناختی و تصمیم‌گیری را مقیاس‌پذیر و تجاری می‌کند؛ این تحول، بنیان‌های اقتصاد جهانی را در چهار محور اساسی متلاطم می‌سازد.

۱. بازتعریف بهره‌وری: از اتوماسیون کار یدی تا اتوماسیون کار فکری

نقش هوش مصنوعی فراتر از ربات‌های خط تولید است. امروزه، الگوریتم‌ها:

فرآیندهای پیچیده تصمیم‌گیری (مانند مدیریت زنجیره تأمین جهانی، قیمت‌گذاری پویا، کشف دارو و …) را با کارآمدی غیرقابل مقایسه با انسان انجام می‌دهند.

شکوفایی خلاقیت را دمکراتیک می‌کنند: ابزارهای مبتنی‌بر هوش مصنوعی در طراحی، تولید محتوا و برنامه‌نویسی، امکان خلق را برای میلیون‌ها نفر، فارغ از تحصیلات رسمی پیچیده، فراهم می‌آورند.

این به‌معنای جهشی خارق‌العاده در بهره‌وری کل عوامل تولید است که رشد اقتصادی را در بلندمدت شتاب می‌بخشد، اما مسیر آن را دگرگون می‌کند.

۲. ظهور مدل‌های کسب‌وکار و ارزش آفرینی بی‌سابقه

اقتصاد هوش مصنوعی، مبتنی‌بر «خدمات هوشمند به‌ازای داده» است. مدل‌های نوینی ظهور کرده‌اند:

اقتصاد پلتفرمی هوشمند: پلتفرم‌هایی که با تحلیل داده‌های کلان کاربران، پیشنهادهایی فوق‌شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهند (مانند نتفلیکس در سرگرمی یا استارتاپ‌های سلامت دیجیتال).

خدمات پیش‌بینانه به‌عنوان محصول: فروش بینش‌های تحلیلی درباره آینده رفتار مشتری، خرابی دستگاه یا نوسانات بازار.

اتوماسیون فرآیندهای کسب‌وکار: شرکت‌هایی که نه کالا، که «کارکرد بدون خطا» می‌فروشند.

این مدل‌ها، ارزش را از مالکیت دارایی فیزیکی به‌سمت مالکیت داده، الگوریتم و توجه کاربر انتقال می‌دهند.

انقلاب در صنایع دیرپا: از مزرعه تا کارخانه تا بیمارستان

کشاورزی: کشاورزی دقیق با استفاده از حسگرها، تصاویر ماهواره‌ای و هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی مصرف آب، سم و پیش‌بینی بیماری‌ها.

تولید: کارخانه‌های «تاریک» که تماماً توسط هوش مصنوعی و ربات‌ها اداره می‌شوند و تولید کاملاً سفارشی‌شده را ممکن می‌سازند.

بهداشت و درمان: تشخیص زودهنگام بیماری‌ها از طریق تحلیل تصاویر پزشکی، کشف داروهای جدید با سرعت بی‌سابقه و جراحی‌های رباتیک با دقت نانومتری.

مالی: الگوریتم‌های معامله‌گری با فرکانس بالا، ارزیابی اعتبار شخصی‌شده و مبارزه‌ی زمان واقعی با کلاه‌برداری.

۳. بازآرایی بازار کار: مرگ مشاغل یا تولد گونه‌های جدید؟

این ترس که «هوش مصنوعی همه مشاغل را از بین می‌برد» گمراه کننده است. واقعیت، یک تغییر عمیق کیفی است:

مشاغل تکراری و میانی در معرض خطر: مشاغل مبتنی‌بر پردازش اطلاعات ساختاریافته (برخی کارهای حقوقی، حسابداری، پشتیبانی و …) به‌شدت خودکار خواهند شد.

شکوفایی مشاغل «انسان‌محور»: مشاغلی که نیازمند هوش هیجانی، خلاقیت اصیل، تفکر انتقادی و مهارت‌های ارتباطی پیچیده هستند (مانند معلمان خلاق، پرستاران، درمانگران، استراتژیست‌ها و …) تقویت خواهند شد.

ظهور مشاغل کاملاً جدید: مهندسان اخلاق هوش مصنوعی، مربیان هوش مصنوعی، مدیران همکاری انسان-هوش مصنوعی و متخصصان تفسیرپذیری الگوریتم‌ها.

کلید موفقیت، یادگیری مادام‌العمر و سازگاری است. نظام‌های آموزشی که بر حافظه و تکرار متمرکزند، به‌سرعت منسوخ خواهند شد.

چهار آینده‌ی محتمل: کدام مسیر را می‌پیماییم؟

سناریوی بهشت دیجیتال (همکاری انسان و هوش مصنوعی): هوش مصنوعی به‌عنوان همکار، بهره‌وری را چنان افزایش می‌دهد که رفاه عمومی بالا می‌رود، ساعات کار کاهش می‌یابد و انسان‌ها بر خلاقیت و مراقبت متمرکز می‌شوند. اقتصاد مبتنی‌بر فراغت معنادار و نوآوری مشترک است.

سناریوی جداسازی مهارتی (شکاف بزرگ): تمرکز شدید ثروت و قدرت در دست نخبگان فنی و صاحبان پلتفرم‌ها. اکثریت جامعه با مشاغل کم‌درآمد خدماتی یا بیکاری ساختاری مواجهند. شکاف طبقاتی جدیدی بر مبنای «سواد الگوریتمی» شکل می‌گیرد.

سناریوی حکمرانی الگوریتمی (کارآفرینی دولتی هوشمند): دولت‌های پیشرو با استفاده از هوش مصنوعی، سیاست‌گذاری‌های فوق‌شخصی، توزیع منابع و خدمات عمومی را بهینه می‌کنند و یک مدل جدید رفاهی دیجیتال با کارآیی بالا ایجاد می‌نمایند.

سناریوی هرج و مرج سیستمی (فروپاشی اعتماد): گسترش بی‌رویه‌ی Deepfakes، جنگ‌های اطلاعاتی الگوریتمی و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی غیرقابل تفسیر، به فرسایش کامل اعتماد در بازارها، نهادها و بین افراد می‌انجامد. رشد اقتصادی متوقف شده و نظام‌های مالی سنتی فرو می‌پاشند.

۴. تشدید نابرابری و تعریف جدید «قدرت اقتصادی»

هوش مصنوعی می‌تواند مانند یک تقویت‌کننده نابرابری عمل کند:

شکاف دیجیتالی: کشورها، شرکت‌ها و افرادی که به داده، قدرت محاسباتی و استعداد دسترسی دارند، شتابان ثروتمندتر می‌شوند و بقیه را پشت سر می‌گذارند. این ممکن است به شکاف عمیق‌تر بین ملل «دارای هوش مصنوعی» و «فاقد هوش مصنوعی» بینجامد.

تمرکز سرمایه: قدرت بازار در انحصار چند ابرپلتفرم فناوری که کنترل داده و الگوریتم‌های پیشرفته را در دست دارند، متمرکزتر می‌شود.

بازتوزیع درآمد: سود حاصل از بهره‌وری هوش مصنوعی عمدتاً به صاحبان سرمایه و استعدادهای بسیار متخصص می‌رسد، که می‌تواند شکاف طبقاتی را عمیق‌تر کند؛ این امر، نیاز به بازاندیشی در مورد سیستم‌های مالیاتی، تأمین اجتماعی و الگوهای مالکیت سهام را فوری می‌سازد.

محدودیت بزرگ: چرا هوش مصنوعی نمی‌تواند قوانین فیزیک را تغییر دهد؟

وابستگی به انرژی: مراکز داده‌ی عظیم هوش مصنوعی مصرف‌کنندگان فوق‌العاده انرژی هستند؛ پیشرفت واقعی هوش مصنوعی مشروط به انقلاب در انرژی‌های پاک و ارزان (مانند همجوشی هسته‌ای) است.

نیاز به مواد اولیه بحرانی: تراشه‌های پیشرفته وابسته به مواد نادری مانند لیتیم، کبالت و عناصر خاکی کمیاب هستند؛ جغرافیای سیاسی جدیدی حول این منابع شکل خواهد گرفت.

زیرساخت فیزیکی: اینترنت پرسرعت فراگیر، شبکه‌های برق پایدار و سیستم‌های لجستیک مقاوم، شریان‌های حیاتی اقتصاد هوش‌محور هستند؛ هوش مصنوعی بدون این شریان‌ها فلج است.

سه محور راهبردی برای ملت‌ها در عصر هوش مصنوعی

محور اول: سرمایه‌گذاری بی‌امان در سرمایه انسانی

بازنگری بنیادین در نظام آموزشی از دبستان تا دانشگاه: تمرکز بر تفکر انتقادی، خلاقیت، سواد داده‌ای و هوش هیجانی.

ایجاد برنامه‌های ملی بازآموزی و ارتقای مهارت برای نیروی کار فعلی.

محور دوم: تدوین حکمرانی داده و اخلاق هوش مصنوعی

تعریف مالکیت داده، حریم خصوصی و اشتراک‌گذاری امن داده به‌عنوان یک اولویت امنیت ملی.

ایجاد چارچوب‌های شفاف برای حسابرسی الگوریتم‌ها و جلوگیری از تبعیض.

محور سوم: تمرکز بر مزیت‌های نسبی غیرقابل تکرار

یک کشور نمی‌تواند در همه‌ی زمینه‌های هوش مصنوعی پیشرو باشد؛ باید بر حوزه‌ای متمرکز شود که با فرهنگ، داده‌های منحصربه‌فرد و نیازهای داخلی آن هماهنگ است (مثلاً هوش مصنوعی برای کشاورزی در شرایط کم‌آبی، یا گردشگری هوشمند).

سخن پایانی: انتخاب بزرگ پیش روی تمدن

تأثیر هوش مصنوعی بر اقتصاد جهانی، یک جبر تکنولوژیک محض نیست، بلکه یک انتخاب سیاسی و اجتماعی بزرگ است. آینده به این پرسش‌ها بستگی دارد:

آیا می‌توانیم نظام‌های حکمرانی و قوانینی طراحی کنیم که نوآوری را تشویق کند، اما از تمرکز قدرت و تبعیض الگوریتمی جلوگیری نماید؟

آیا می‌توانیم مدل‌های جدیدی برای توزیع منافع هوش مصنوعی ایجاد کنیم (مانند درآمد پایه همگانی یا مالکیت گسترده‌تر داده‌ها) تا از فروپاشی اجتماعی جلوگیری شود؟

آیا می‌توانیم آموزش را از اساس بازتعریف کنیم تا انسان‌ها را برای همکاری با هوش مصنوعی، نه رقابت با آن، آماده سازیم؟

هوش مصنوعی قدرتمندترین ابزار اقتصادی قرن بیست‌ویکم است؛ این که آیا این ابزار به خدمت گرفته می‌شود تا بشریت را به پیش برد، یا شکاف‌ها را چنان عمیق کند که نظم اجتماعی را متلاشی سازد، نه در ذات فناوری، که در خردمندی جمعی ما نهفته است. عصر اقتصاد هوشمند نه از پیش تعیین شده، بلکه در حال ساختن است.

هوش مصنوعی بزرگ‌ترین آزمون جمعی بشر برای خردمندی است؛ این آزمون، پاسخی فنی ندارد، بلکه پاسخی فلسفی، اخلاقی و سیاسی می‌طلبد. ما در آستانه‌ی طراحی نه‌تنها یک فناوری، که یک تمدن جدید هستیم. انتخاب با ماست: آیا این تمدن را بر مبنای همکاری، شمول و ارتقای انسانیت بنا می‌کنیم، یا اجازه می‌دهیم که بر پایه‌ی رقابت، انحصار و کوتاه‌اندیشی شکل گیرد؟ آینده‌ی اقتصاد جهانی، آینده‌ی ماست. بیایید آن را هوشمندانه و انسانی بسازیم.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا