هیس! در مصرف حرف صرفهجویی کنیم

راضیه حسینی
نقدعلی، نماینده پایداری: «اکثریت مردم ایران باید روحیهای مثل روحیه مردم یمن را داشته باشند.»
نمیدانیم چرا هر کاری میکنیم باز هم مسئولان از ما راضی نمیشوند. اصلاً گیریم روحیهمان مثل مردم یمن شد، چه تضمینی وجود دارد که دفعۀ بعد مسئولی نگوید روحیهتان باید بشود مثل مردم سومالی، یا چه میدانیم یکی از قبایل آفریقای جنوبی که تابهحال حتی درستوحسابی کشف هم نشدهاند و فقط یک نفر از دور دیده است که در هنگام گرسنگی، یکی چیزی از خودشان برمیدارند و میخورند!
مسئولان عزیز، راستش را بگویید، سقف خواستههایتان کجاست؟ آب، برق، گاز، خوراک، پوشاک، هوای پاک و… که نیست، دیگر چه چیزی نباشد میشویم همان مردم خوبی که شما دوست دارید؟ مثلاً از همین فردا اعلام کنیم علاوه بر صرفهجویی در آب و برق، همچنین گوشت و مرغ، در مصرف هوا هم دقت بیشتری میکنیم، حل است؟ سعی میکنیم نفسمان را بیشتر حبس کنیم و بههیچوجه دم و بازدم عمیق نداشته باشیم، نهایتاً یک نیمنفس، آنهم دقیقهای یکبار. یا سعی میکنیم به مصرف جا هم دقت کنیم. آنقدر خودمان را لاغر میکنیم که نصف صندلی مترو یا اتوبوس برایمان کافی باشد.
در مصرف حرف هم صرفهجویی میکنیم. انتقادها را جیرهبندی میکنیم و دیگر مدام از وضع موجود گله نمیکنیم. مثلاً هر هفته یکبار خوب است؟ شاید حتی بتوانیم دو هفته، یا ماهی یکبار، نهایتاً یک جملۀ انتقادی بگوییم.
مثلاً بگوییم: «چهارساعته برق نداریم» در همین حد، حتی برای صرفهجویی در کلمات و صدا، مخاطب جمله را هم مشخص نکنیم و فقط در حد یک خبر اعلام کنیم.
کاش حالتی داشتیم مثل گوشی موبایل و میتوانستیم خودمان را خاموش کنیم، یا مثل خرسها میرفتیم به خواب زمستانی.
البته نوعی خاص از خرس که هم خواب زمستانی دارد، هم تابستانی، چون هم در زمستان باید نباشیم تا گاز کم نیاید، هم تابستان تا برق و آب تمام نشود، ولی متأسفانه هنوز نتوانستهایم این یکی را یاد بگیریم. امیدواریم با تلاش مسئولان، موفق به کسب چنین مهارتی شویم و دیگر اینقدر مزاحمشان نشویم! آنها هم تا دلشان میخواهد در مصرف هر چیزی ریختوپاش کنند، از حرف، تا جا و نفس عمیق!