چرا فرزین آمد، چرا صالح آبادی رفت
علی پاکزاد
در شرایطی که اقتصاد ایران بحرانی ترین ایام خود را طی دو دهه اخیر به سر می برد، دولت مجبور به تعویض چهره های تیم اقتصادی خود شده است.
صالح ابادی، چهره جوان و آرامی که در دوران رسایت خود بر بازار سرمایه ایران کارنامه ای به نسبت قابل قبول داشت، به نظر می رسد در سونامی مدیریت نظام پر پیچ و خم بانکی ایران نتوانست عملکرد مناسبی از خود ارایه دهد و جای خود را محمدرضا فرزین داد.
فردی که در دولت محمود احمدی نژاد دبیر ستاد هدفمندی یارانه ها بود، طرحی که سالهاست اقتصاد ایران با آن دچار چالش است.
به نظر می رسد مانند سنت همیشه سیاست ایران تغییر ترکیب تیم اقتصادی دولت در شرایطی کلید می خورد که همه از آن اطلاع داشتند ولی اعضای اصلی تیم اقتصاد دولت از جمله خاندوزی آنرا انکار می کردند.
با این تغییر می توان پیش بینی کرد، نام احسان خاندوزی و فاطمی امین نیز در فهرست تغییرات همچنان پر رنگ تر از قبل خواهد شد. اما در این سطور قصد پرداختن به آن ندارم.
می خواهم برای پاسخ به عنوانی که برای این مطلب عنوان کردم به نقل قولی اشاره کنم که در ماههای اولیه فعالیت دولت سیزدهم به نقل از علیرضا پیمان پاک اشاره کنم که در صفحه اول روزنامه عصر اقتصاد منتشر شد.
وی در پاسخ به این سئوال که در دولتی که با شعار هماهنگی متصدی اقتصاد قوه مجریه کشور شده است؛ چه میزان هماهنگی وجود دارد، گفت: از معاون وزیر به پایین هماهنگی وجود ندارد!
اتفاقی که متاسفانه به رغم تمام تغییرات گسترده در بدنه دولت طی فعالیت دولت سیزدهم رخ نداده است و همچنان شاهد بی سر وسامانی موضوع هماهنگی در دولت هستیم.
آنچه امروز در تغییر ترکیب تیم اقتصادی دولت و مشخصا مرجع سیاست گذار پولی رخ داده ناشی از همین نا هماهنگی و در نهایت به نتیجه نرسیدن برنامه هاست.
دولت سیزدهم در تغییر فرزین به نظر می رسد دومین اشتباه خود را در سیاست گذاری پولی رقم زده است، البته شاید برای ارزیابی و قضاوت زود باشد ولی نکته اساسی این است که فرزین چه تفاوتی با صالح آبادی دارد و در ساختاری که بعد از دفتر معاون وزیر هماهنگی در آن وجود ندارد، آیا اصولا می توان کاری را پیش برد؟
اگر به این سئوال پاسخ داده شود تازه به اینجا می رسیم که چرا صالح آبادی رفت و فرزین آمد در غیر این صورت این یک تغییر اسم است و در شرایطی که دلار در حال تاخت وتاز است تنها و تنها یک اسم نمی تواند کاری از پیش ببرد.
