چطور یک کالا را گران کنیم با ذکر مثال

راضیه حسینی؛ روزنامه نگار
معاون وزیر کشاورزی: «روغن در انبارها موجود است؛ ولی واردکنندگان توزیع نمیکنند. دلیل عدم توزیع روغن، بلاتکلیفی در قیمتگذاری و عدم تعیین مالیات بر ارزش افزوده است.
به روغن وارداتی وابستگی ۹۰ درصدی داریم، زیرا تولید داخل بسیار کم است. روغنهایی که در حال حاضر بهصورت قطرهچکانی به بازار عرضه میشود، تولیدات قبلی است.»
معطل چه هستید؟ درهرصورت قرار است روغن گران شود و میشود، پس هرچه زودتر این کار را انجام دهید بهتر است، نگران نباشید مردم طبق معمول عادت میکنند.
به نظرمان از این به بعد دیگر لازم نیست اینهمه سختی به خودتان بدهید. همین که قرار شد روغن گران شود این مراحل را طی کنید و بعد بهراحتی از نتیجهی کار لذت ببرید.
انکار و کتمان:
مرحلهی اول این است که باقدرت اعلام کنید روغن بههیچوجه گران نمیشود. یعنی اگر زمین از مدارش خارج شود، خورشید مثل توپ قلقلی در هوا بالا و پایین بپرد و اصلاً دنیا کنفیکون شود، روغن سر جایش میماند، با همان قیمت قبلی!
دلسوزی و نگرانی:
در این مرحله وارد فاز نگرانی برای تولیدکنندهها شوید و بگویید «آنها تحت فشارند، کارگرها حقوق نگرفتهاند، کارخانهها در حال تعطیلیاند و همۀ اینها بهخاطر گران نشدن روغن و ارزانی بیش از حد آن است، ولی مردم عزیز، شما اصلاً نگران نباشید، ما بههیچوجه روغن را گران نمیکنیم. خودمان از جیبمان، از نان شب زن و بچههایمان میزنیم و کارخانهها را سر پا نگه میداریم.»
مقایسه با کشورهای خارجی:
حالا که خوب مردم را در عذاب وجدان غرق کردید، بروید سراغ مقایسه با کشورهای خارجی و بگویید آنها روزانه به اندازۀ دو و بیست و پنج صدم قطره روغن مصرف میکنند، ولی ما در ایران، خودمان را با روغن میشوییم و گالن، گالن میخریم. همهاش هم بهخاطر قیمت بسیار پایین آن است.
چسباندن نان به تنور:
حالا دیگر همه چیز مهیاست. مردم خوب آماده شدهاند با گرانی روغن، که حقشان است، کنار بیایند! تازه گرانیای که هنوز تا رسیدن به قیمت واقعی خیلی راه دارد و به لطف مسئولان اینقدر کم است. پس در آرامش و راحتی خیال گران کنید.
در آخر هم مردم باید بابت این قیمت عالی از مسئولان متشکر باشند و با رضایت، روغن گران شده بخرند!