
وحید حاج سعیدی
چندی است که استانها و شهرستانهای کشور به مناسبت های مختلف، میزبان چهرههای ارشد دولتی شدهاند. وزرا، معاونان وزارتخانههای گوناگون و مدیران ارشد سازمان های دولتی ، این روزها به دعوت نمایندگان مجلس، رهسپار مناطق مختلف در استان ها میشوند تا از نزدیک، نبض نیازها و ظرفیتها را لمس کنند و بی واسطه با مشکلات، ظرفیت ها و نیازمندی ها آشنا شوند.
این دیدارهای کاری، فصلی نوین در ارتباط مستقیم بدنه دولت با مردم گشوده است و البته، کاملاً مجزا از سفرهای استانی رئیسجمهور است که ایشان نیز به منظور سرعت بخشیدن به روند امور و گرهگشایی، به ویژه در سفرهای استانی همکاران خود را به اقصی نقاط کشور اعزام میکنند. این حضور پررنگ، نویدبخش حرکتی پویا در مسیر توسعه و پاسخگویی است.
بدون شک حضور وزرا به تنهایی در شهرستانها میتواند مزایای متعددی داشته باشد، که از جمله مهمترین آنها می توان به درک عمیقتر از مشکلات و نیازهای محلی، افزایش اعتماد عمومی و رضایتمندی مردم، تسریع در حل مشکلات، شناسایی ظرفیتها و پتانسیلهای منطقهای، ایجاد حس مسئولیتپذیری در مدیران محلی و حتی مقابله با فساد و ناکارآمدی اشاره کرد.
سفرهای استانی وزرا را می توان راه میان بر ارتباط مردم، صنایع، کشاورزان، هنرمندان، ورزشکاران و با دولت نامید. جایی که دیدارها تقریباً بدون تکلف و با اهداف مختلف توسعه ای صورت می گیرد. هر چند تعداد معدود این دیدار ها و سفر ها، از نقاط ضعف این رویکرد محسوب می شود، ولی قطعاً در نگرش و تصمیم گیری های وزیر در سطح کلان موثر است و این نیاز ها را در زمان برنامه ریزی و هدف گذاری های کلان لحاظ خواهد کرد.
به طور کلی، حضور وزرا در شهرستانها و بازدید منطقه ای از ظرفیت ها، کارخانجات و مزارع و صحبت رودررو یا کارآفرینان، صاحبان صنایع، کشاورزان، ورزشکاران و … ، رویکردی کارآمد و مردممحور است که میتواند به بهبود روابط دولت و ملت، افزایش اثربخشی سیاستگذاریها و توسعه متوازن کشور کمک شایانی نماید.
اما مشکل زمانی رنگ می گیرد که حضور این وزرا که عمدتاً توسط نمایندگان به استان ها دعوت می شوند، به عنوان دستاورد معرفی می شود و طبیعتاً نماینده ای که وزیر بیشتری به استان دعوت کرده است، خود را برنده این رویکرد معرفی می کند !
یکی دیگر از مهمترین تبعات حضور وزرا در استان ها به دعوت نمایندگان، ایجاد شائبه استفاده از امکانات دولتی برای مقاصد خاص و یا حمایت از نمایندهای خاص در برابر سایر رقبا است که میتواند به بیاعتمادی عمومی دامن بزند و اصل برابری فرصتها را زیر سوال ببرد. از سوی دیگر، این نوع حضورها ممکن است انتظارات غیر واقعی در میان مردم ایجاد کند و در صورت عدم تحقق وعدهها، منجر به سرخوردگی و نارضایتی شود. علاوه بر این، تمرکز بر مناطق یا پروژه های خاص میتواند باعث نارضایتی سایر کارآفرینان یا صاحبان صنایع مشابه شود.
این وزیران با قبول چنین سفرهایی، ریسک قرار گرفتن در برابر یک مطالبه استانی از سوی مجمع نمایندگان، مردم و نماینده دولت در استان را برای خود کاهش می دهند و رنج سفر مکرر را به یک استان و تعهدات سبکتر (و احتمالا بی نتیجه) را به تعهدات سنگین و مطالبات جدی استانی ترجیح می دهند و در نهایت، مطالبات به جای قرار گرفتن در برنامه های توسعه ای استان به شخص نماینده وابسته می شود و کار دولت سبکتر می شود.
به هر روی امید است حضور وزرا در استان ها به پاراف متن «برابر مقررات اقدام گردد» زیر نامه ها و درخواست ها و یا تفویض کامل اختیار خواسته مورد نظر به استاندران ختم نشود و اهداف توسعه ای کلان دولت با حضور وزرا در استان ها و آگاهی از مختصات خاص مناطق رنگ تازه ای به خود بگیرد و با لحاظ شرایط و امکانات ویژه هر منطقه، طراحی و ترسیم شود.