کیفیت حکمرانی و محیط زیست

  کد خبر: 31040192459

دکتر حسین پارسیان -طبیعت دوست

نگاه به داستان فیل و مردان نابینا که ریشه این داستان بیشتر به جنوب شرقی آسیا برمی‌گردد و مواردی مشابه‌ای از این داستان که در آثار فاخر شعرای بزرگ ایرانی چون سنایی و مولوی نیز مشاهده می‌شود حاکی از درک متفاوت افراد از پدیده‌ها یا واقعیت‌ها با توجه به مشاهدات و استنباط شخصی افراد است.

در روایت‌های مختلفی که از این داستان بیان شده، وجه مشترک چنین است که گروهی از مردان نابینا (یا مردان در تاریکی) که تا آن زمان فیل ندیده بودند، دست بر فیل می‌کشند؛ و چون هر یکی از افراد فقط به عضوی از اعضای فیل دست می‌کشد، به تصویر فراگیر، درست و کاملی از فیل دست نمی‌یابد و در نهایت به اختلاف با هم می‌پردازند.

از این داستان استنباط شده‌ است که موقعیت‌های مختلف که در هر لحظه دامن‌گیر نظاره‌کنندگان در حقایق است، تصویر مشخصی از یک حقیقت واحد را برای آن‌ها به وجود می‌آورد. هر چند به نظر می‌رسد هدف ذاتی یا مقصود نهایی از زیست انسان نیز با توجه به زوایای دید مختلف، می‌تواند قرب الهی، رفاه اقتصادی، آزادی بی‌مرز، تکامل، آرامش و … باشد. با این وجود اگر نگاه جامع‌شمول‌تری به این حوزه شود شاید آرامش یکی از مهمترین هدف‌های نهایی و مقصود انسان‌ها از زیست است.

یکی از مکان‌هایی که انسان به اصل و ذات خود نزدیک می‌شود طبیعت است و انتظار بر این است که انسان در طبیعت و محیط زیست به آرامش دست یابد. پس می‌توان نتیجه گرفت که رسیدن به هدف و مقصود نهایی از زیست هر انسانی، رسیدن به آرامش در محیط زیست افراد و طبیعت است.

بنابراین بایستی به حکمرانی خوب محیط زیست و رابطه انسان با محیط زیست توجه ویژه‌ای داشت.

در این خصوص چند سوال به ذهن هر فرد پرسشگری خطور می‌کند که در ادامه به اختصار به آن‌ها اشاره شده است:

• آیا مردمان سرزمینم برای دستیابی به آرامش بیشتر به محیط زیست و طبیعت سالم دسترسی راحت و کم هزینه‌ای دارند؟
• آیا محیط زیست سرزمینم توانایی پاسخگویی نیاز مردمان کشورم را دارد؟
• آیا محیط زیست سرزمینم به طور متوازن توسعه یافته است؟
• آیا رابطه مردمان سرزمینم با محیط زیست و طبیعت مبتنی بر احترام و رعایت مسائل زیست محیطی است؟
• آیا در سرزمینم حکمرانی خوب زیست محیطی وجود دارد یا اصلاً چنین مفهومی مطرح است؟
• آیا صرفاً مسائل فرهنگی مردمان سرزمینم به رابطه انسان با طبیعت تاثیر قابل توجهی می‌گذارد؟
• آیا به نظر نمی‌رسد هر چقدر سطح زندگی و توان مالی افراد کشوری پایین باشد مسائل زیست محیطی از اهمیت کمتری برای مردمان آن کشور برخوردار است؟
• آیا به نظر نمی‌رسد هر چه سطح تولید ناخالص داخلی کشور به عنوان شاخص پایه‌ای از سطح اقتصادی کشور و مردم آن سرزمین پایین باشد، بر رابطه انسان با طبیعت تاثیر منفی قابل توجهی می‌گذارد؟
• آیا به نظر نمی‌رسد هر چه توزیع منابع و درآمد مردمان سرزمینی به صورت نامتوازن‌تری صورت پذیرد و همچنین تضاد طبقاتی بین مردم بیشتر باشد، احتمال آسیب، تخریب و رفتارهای خودخواهانه با محیط زیست و طبیعت در افراد بیشتر می‌شود؟
ر آیا به نظر نمی‌رسد کیفیت نظام راهبری از مسائل مهمی می‌باشد که به رابطه انسان با محیط زیست تاثیر قابل توجهی می‌گذارد؟
• آیا به نظر نمی‌رسد حکمرانی در سطح کلان بر حکمرانی محیط زیست و رابطه انسان با محیط زیست تاثیر قابل توجهی می‌گذارد؟
هر چند برای پاسخ به این سوال‌ها نیاز به انجام کار پژوهشی با جامعه آماری گسترده است اما قدر مسلم نیل به آرامش به عنوان هدف یا مقصود نهایی از زیست هر انسانی، در گرو محیط زیست سالم، توسعه یافته، پایدار و رابطه مبتنی بر احترام افراد یک جامعه با محیط زیست آن کشور است. امید است با به کارگیری نظام راهبری خوب و بهره‌گیری از ظرفیت‌های توسعه‌ای کشور زمینه توسعه اقتصادی کشور بیش از پیش فراهم شود. در چنین شرایطی با بهبود وضعیت معیشتی و رفاه اقتصادی مردمان کشور، انتظار بر این است که مسائل زیست‌محیطی و حکمرانی خوب زیست محیطی در اولویت‌های اصلی نظام راهبری، سازمان‌های مردم نهاد و مردم قرار گرفته و در کنار مسائل فرهنگی و … به توان به توسعه و حفاظت از محیط زیست و رسیدن به آرامش به عنوان هدف نهایی از زیستن، کمک شایانی کرد.

خروج از نسخه موبایل