R&D حلقه مفقوده صنایع کوچک
امیر علی رمدانی، دکتری صنایع، مدرس و مشاور سازمانی
یکی از اقداماتی که مدیران SMEها (صنایع کوچک و متوسط) در راستای رسیدن به اهداف از پیش تعیینشده واحد صنعتی خود انجام میدهند، تحلیل وضع موجود است که این تحلیل از دو منظر قابل بررسی است: بررسی محیط داخلی واحد صنعتی و بررسی محیط خارجی که سبب میشود جایگاه محصول در بین مشتریان و در بازارهای هدف و فاصله محصول با دیگر رقبای خود مشخص شود.
تهیه گزارشهای شناخت، تحلیل وضع موجود، تحلیل آمار سنوات گذشته و تحقیقات اثربخش همواره سازمانها را در مسیر توسعه قرار میدهد تا با رویکرد عارضهیابی و آسیبشناسی بتوانند مشکلات و مسائل را جستوجو کنند و راه حل های مناسب را بیابند.
این مراحل به عنوان یکی از اولین گامهای شناخت، در تعریف اقدامات لازم برای توسعه ظرفیت مدیریت و توسعه منابع در راستای بهبود عملکرد واحد صنعتی ضروری است و سبب خواهد شد بازار، سلایق افراد و ذینفعان را شناسایی کند و در راستای تغییرات محیطی، استراتژیهای مربوط را تدوین کند و اقدامات مناسب انجام شود.
انجام تحقیقات توسعهای در وضع فعلی از مهمترین اقداماتی است که مدیران SMEها باید مدنظر داشته باشند. بیشک رشد و توسعه SMEها در گرو شناخت صحیح و تحلیلهای کارشناسیشده از محیط درونی و بیرونی واحد صنعتی است.
مشکلات بسیار مهم و چالشبرانگیز واحد صنعتی
به بیان دیگر با نگاه واقعبینانه و تعیین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای محیطی میتوان گامهای بعدی رشد و توسعه را با دیدی وسیع و مطمئن برداشت. بدون دارا بودن درک مناسب و نبود چارچوب مفهومی علمی، نتایج بررسیها اثربخشی و کارامدی لازم را نخواهد داشت.
تحلیل اوضاع محیطی و بررسی مختصات فضای ابررقابتی سبب میشود مشکلات، اتلافهای مالی، اتلافهای زمانی، فرایندها کند و بیبازده و کمبازده، فعالیتهای بدون ارزش افزوده و… شناسایی شوند و در نهایت فهرستی از مشکلات بسیار مهم و چالشبرانگیز واحد صنعتی حاصل شود. هرچه مطالعات بر پایه علمی و دادههای واقعی صورت گیرد، عارضهها با واقعیت بیشتری منطبق خواهند بود.
در ادامه، تمام عارضههای شناسایی دستهبندی و گروهبندی میشود تا مشخص شود مشکلات واحد صنعتی شامل چند حوزه است. برای این کار روشها و متدهای علمی بسیاری موجود است.
محدودیت منابع در واحدهای صنعتی
این گروهبندیها نیاز به اولویتبندی دارد که باید مدیران به آن توجه ویژهای داشته باشند. با توجه به محدودیت منابع در واحدهای صنعتی (منابع مالی، زمانی، انسانی، انرژی و…) ضرورت اولویتدهی بیش از پیش نمایان میشود. بنابراین مدیر واحد صنعتی با فهرستی از مشکلات مهم و اولویتدار روبهرو خواهد بود که تصمیمگیری تسهیل میکند.
بیشک نمیتوان برای حل مشکلات بهطور همزمان اقدام کرد اما این انتظار میرود که مشکلات اصلی در زمان کوتاهتری نسبت به دیگر موارد حل شود. در گام بعدی، مدیران و پرسنل SME پیشنهادها و نظرات خود را بهمنظور ارائه راهحلها مطرح میکنند.
در دنیای ابررقابتی امروز چنین تحقیقاتی که به عنوان تحقیقات توسعهای و زیر چتر تحقیق و توسعه انجام میشود به عنوان چراغ راهی برای مدیران واحدهای صنعتی محسوب خواهد شد. امروزه با وقوع انقلاب صنعتی چهارم وظیفه واحدهای تحقیق و توسعه در SMEها سنگینتر و مهمتر شده است. تغییرات رکن جداناپذیر زندگی صنعتی امروز است و همگام شدن با تغییرات از مهمترین اقداماتی است که باید انجام داد.
با توجه به ویژگیهای منحصر بهفرد صنایع کوچک و متوسط و به خصوص چابکی آنها، انجام فعالیتهای توسعهای با هدف شناسایی مولفههایی که باید تغییر کند (تغییر تکنولوژی، بهروز شدن دانش فنی، بهرهگیری از تجهیزات و ماشینآلات نوین، جذب پرسنل با مهارت، بهبود فرایندها، ارتقای بهرهوری، تدوین و بهروزرسانی سند راهبردی، افزایش کیفیت، کاهش هزینههای تولید، کاهش قیمت تمامشده، تولید محصولات دانشمحور، تولید محصولات ارزآور و…) به عنوان راهکاری مهم برای واحدهای صنایع کوچک و متوسط محسوب میشود.
فرصت ها و تهدیدات انقلاب صنعتی چهارم
اگر واحدهای صنعتی نتوانند این موارد را شناسایی کنند و با آن همگام شوند، هر روز فاصله آنها از بازارهای هدف، دانش روز، فناوریهای نوین تولید، بهینهسازی فرایندها در طول زنجیره تامین، بهرهوری منابع و تمام مولفههای صنعتی- اقتصادی که مربوط به یک واحد صنعتی میشود، بیشتر خواهد شد و این در حالی است که فعالیتهای توسعهای رقبای داخلی و خارجی با بودجههای کلان در حال انجام است.
نکته مهم این است که تغییرات آینده که به واسطه انقلاب صنعتی چهارم صورت میگیرد، هم میتواند به صورت فرصت مطرح شود و هم برای برخی صنایع جنبه تهدید را داشته باشد.
جنبه فرصت برای صنایعی است که نهایت استفاده را از فضای پیشرو میبرند و با تجهیز خود به دانش روز دنیا در زمینه تکنولوژی تولید، فرایندهای سازمانی، نحوه مدیریت، استفاده از نظامهای کیفی و مدیریتی و… سبب ایجاد یک مزیتهای رقابتی مطلوبی نسبت به رقبای خود میشوند و تهدید است برای صنایعی که به قطار توسعه نمیرسند و آن را از دست داده و محکوم به فنا میشوند.
بنابراین SMEها باید با مدیریت کارآمد و تحقیقات کارشناسی شده برنامههای اقتصادی خود را با تولیدات دانشمحور همراستا، راه شکوفایی و توسعه را برای جوامع خود هموار و به رشد اقتصادی بیش از پیش کمک کنند.