انقلاب علمی و صنعتی؟
سید مرتضی مردیها؛ نویسنده، روزنامهنگار و مترجم، استاد فلسفه و علوم سیاسی
کامیابی اخیر شرکت اسپیس ایکس در بازگردندان پیشران موشک به پرتابگر اولیه، شگفتانگیز و غرورآفرین است. باری، با زیادهانگاری و فرابرآورد در مورد نقش آن همچون نقطۀ چرخشی در فرایند پیشرفت تکنیکی و تمدنی موافق نیستم.
اصل ایدۀ بعضی دوستان در خصوص اینکه انجام این کار از سوی بخش خصوصی گامی دیگر در جهت بروز فواید آزادی عمل اقتصادی است و دفاع از ارزشمندیِ گسترشِ امکانِ فعالیت سیستم اقتصاد بازار، و دفاع از پیشگامان و قهرمانان آن، نیز کاملاً پذیرفتنی و ارجمند است. باری، خوشبینی زیاده از حد در فایدۀ فراوان و بزرگ برخی از این برنامهها برایم مورد تردید جدی است.
مشکلِ رفتن به کراتِ دیگر برای سکونت، گرانی جابجایی نیست. اول نبودن امکانی برای زندگی در آنجاست، و دوم طولانی و سخت بودن مسافرت با موشک به سیارههای دیگر منظومۀ شمسی برای آدمیانی است که رفتن با پروازِ مستقیم مثلاً از قطر تا لس آنجلس برایشان با خستگی همراه است. فاصله تا مریخ دَه هزار برابر بیش از این مسافت است. البته سرعت موشک فضاپیما خیلی بیشتر از هواپیماست، ولی باز هم چندین ماه طول میکشد. حتی در صورت امکان تکنیکی آن، بعید میدانم شاید به جز چند فضانورد ورزیده و ماجراجو کسی علاقهای به چنین سفری داشته باشد؛ حتی اگر آنجا در فرودگاه کسانی با لبخند و گل به پیشوازشان بیایند!
اختراعاتی که زندگی بشر را به دقیقترین معنای کلمه زیر و زبر کردند، همه در فضای زمانیِ قرن هیجدهم تا قرن بیستم صورت گرفت. از ماشین بخار تا موتورهای بنزینی و الکتریکی، از کارخانههای اولیۀ نخریسی تا قطار و هواپیما و کشتی و اتومبیل و لودر و جرثقیل، و انواع ماشینها در کارخانهها و نیز فراوانی غذا و پوشاک و بهداشت، و تا حدودی بر اثر آن، فرجه و فراغت و تفریح و تفرج و نیز برخورداریهای آموزشی و فرهنگی و توسعۀ سیاسی، اصلِ آنچیزی است که انسان مدرن را از انسان پیشمدرن جدا میکند. راه پیشرفت در آینده ادامۀ همین موارد و گسترش و تعمیق آن است. انتظار اینکه پیشرفتهای بزرگ علمی و صنعتی بار دیگر زندگی بشر را غیرقابلقیاس با آنی کند که اینک هست، به گمانم، زیادهانگاری است.
اینکه در گذشته، وضعیت فعلی ابداً قابل حدس نبوده، برای اثبات اینکه قدمهای بزرگ دیگر، واقعاً بزرگ، مورد انتظار باشد کافی نیست.
علم و تکنیک اگر بتواند در پزشکی گامی بیشتر فراپیش نهد و ما را از شر سرطان و اماس و آرتروز و سکتۀ مغزی و بیماریهایی چون قند و چاقی و صرع و شیزوفرنی و نظایر آنها پیشایمنی دهد یا معالجه کند، نقشی بس فراتر در شادکامی بشر دارد تا سفر به مریخ؛ و از آن شدنیتر هم بهنظر میآید. هرچند متأسفانه آن چیزهایی هم که راجع به حل مشکل کوری یا فلج مغزی به کمک گذاشتن تراشه در مغز یا کاری شبیه آن گفته شده هنوز به مرحلۀ عمل درنیامده و من خودم، با اطلاعاتی که ورای تبلیغات دارم، امکان آن را بعید میدانم.
همانطور که چیزهایی که دربارۀ هوش مصنوعی گفته میشود و آن را تا پایۀ یک انقلاب تکنیکی جدید بالا میبرد به گمانم چیز دندانگیری در چنته ندارد و از ایدۀ اولیۀ آن که دانشمندانِ فارغ از تبلیغات تقریباً از انجام آن، لااقل در چشماندازی زود و زیاد، ناامید شدهاند، فاصله گرفته و به چیزهایی گولزنک و دلخوشکنک فروکشیده شده است.
گمانم این است که اکتشافات و اختراعات بزرگ، تاحدی چون جغرافیای زمین، کامل شده است. انتظار کشف قارۀ جدید و اقیانوس تازه کاری هوشمندانه نیست.
فراموش نکنیم که از زمان نظریۀ نسبیت اینشتاین و نظریۀ کوانتومی ماکس پلانک، در بیش از یک قرن پیش، به جز کشف ژن، که البته هنوز ابهامات آن کم نیست، هیچ کشف علمی دورانسازی، نظیر جاذبۀ عمومی، اکسیژن، جدول مندلیف، کشف میکروب، گردش خون و نظایر آنها صورت نگرفته است. همانطور که در تقریباً نیم قرن گذشته، هیچ اسباب تکنیکی جدید و مهمی که بتواند به اندازۀ اختراع هواپیما یا موتور یا ژنراتور یا تلویزیون دورانساز باشد ساخته نشده. هر چه بوده، مقادیری دقیقتر و نرمتر، سریعتر کردن و ایمنسازی و تکمیل همان ابزارهایی است که قبلاً ساخته شده بوده است.