اگر سیل بیاید پاچه شلوارتان خیس میشود (طنز)
چمران: «در صورت وقوع زلزله در تهران، در بافتهای فرسوده خرابیهای فراوانی خواهیم داشت.»
راضیه حسینی
یکی از مهمترین وظایف مسئولان، اعلام خبرهای واضح است. مثلاً اگر سیل بیاید پاچه شلوارتان خیس میشود. اگر جنگل آتش بگیرد، درختان میسوزند. اگر گاز نباشد، بخاریها کار نمیکنند. اگر آب نباشد آدم میمیرد و…
البته باید تشکر کنیم که مسئولان ما تا همین حد به فکر هستند و میدانند اگر مشکلی پیش بیاید چه میشود. اما نباید توقع داشته باشیم راهکاری برای حل مشکلات اعلام کنند. مثلاً نباید بپرسیم خبر تخریب بافتهای فرسوده بر اثر زلزله چه توفیری با اعلام نکردنش داشت؟ میخواستید مردم به فکر باشند؟ دقیقاً چه فکری؟ به نظرتان اگر توانایی مالی بازسازی، تعمیر یا ساخت مجدد داشتند در بافت فرسوده زندگی میکردند؟ مثلاً تا قبل از حرف شما، فکر میکردند دود از کنده بلند میشود و اگر زلزله بیاید خانهشان حتی یک ترک هم برنمیدارد؟
تصور میکنید خیلی عاشق بافت فرسوده هستند؟ هر روز با صدای چکههایی که از سقف توی خانه میریزد عشق میکنند. هر بار قسمتی از خانه دچار خرابی میشود میگویند: «اصالت خانه یعنی این. بوی قدمت از آجرهای ریختهاش میآید. ما این خانه را با پنتهاوس در زعفرانیه هم عوض نمیکنیم.»
البته باز جای شکرش باقی است که به اعلام خبری هر چند بی مورد بسنده شده است. مثلاً اعلام نشده ساکنان خانههای فرسوده باید بهای خدمات بدهند. خدماتی که قرار است بعد از زلزله به آنها ارائه شود.
بالاخره وقتی در خانههایی زندگی میکنند که با یک نسیم، سست میشود، معلوم است بعد از زلزله نیاز به چادر، وسایل گرمایشی، سرمایشی، پوشاک و خوراک پیدا میکنند. پس بهتر است از همین الان بهای این خدمات را بپردازند. یا اینکه فکری به حال بافت فرسوده کنند.
آخرش هم ما متوجه نشدیم برخی حرفهای مسئولان چه دردی را دوا میکند؟ مرهم روی کدام زخم است؟ قبل و بعد از اعلام خبر چه تفاوتی در زندگی مردم به وجود میآید؟
شما متوجه شدید به ما هم بگویید.