ایران به حداقل صد هزار مدیر تحول دیجیتال تا پایان برنامه هشتم نیاز دارد
در حالی که جهان با سرعت سرسامآوری به سمت انقلاب صنعتی چهارم حرکت میکند، ایران خطر عقبماندگی تاریخی را به جان خریده است؛ نه بهخاطر کمبود استعداد یا منابع طبیعی، بلکه به دلیل نبود مدیرانی که بتوانند سازمانها، صنایع و حتی نهادهای حاکمیتی را برای زندگی در عصر هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت اشیاء، دادهکلان و رایانش کوانتومی آماده کنند. تحول دیجیتال دیگر یک انتخاب لوکس یا پروژه جانبی نیست؛ ضرورت بقاست.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد تا پایان دهه جاری، ۸۵ میلیون شغل به دلیل اتوماسیون از بین میرود، اما ۹۷ میلیون شغل جدید مبتنی بر مهارتهای دیجیتال پدیدار خواهد شد. کشورهایی که نتوانند این شکاف مهارتی را پر کنند، به حاشیه رانده میشوند و ایران با وضعیت کنونیاش در خطر جدی قرار دارد.
مشکل اصلی اینجاست که هنوز در بسیاری از سازمانهای بزرگ ایرانی، تحول دیجیتال بهعنوان «پروژه فناوری اطلاعات» دیده میشود، نه یک تغییر بنیادین در مدل کسبوکار، فرهنگ سازمانی و شیوه خلق ارزش. نتیجه این برداشت اشتباه، سرمایهگذاریهای پراکنده، پروژههای نیمهکاره و هدررفت میلیاردها تومان بودجه دولتی و خصوصی است.
راهبر تحول دیجیتال با مدیر فناوری اطلاعات تفاوت ماهوی دارد؛ مدیر IT مسئول نگهداشت و بهروزرسانی سیستمهای موجود است، اما رهبر تحول دیجیتال کسی است که کل سازمان را از نو طراحی میکند، مدل درآمدی را تغییر میشکند و دوباره میسازد، فرهنگ سلسلهمراتبی را به فرهنگ پلتفرمی تبدیل میکند و ریسک شکست را بهعنوان بخشی از یادگیری میپذیرد.
تجربه جهانی نشان میدهد وقتی کشوری تصمیم بگیرد رهبران دیجیتال تربیت کند، سرنوشتش تغییر میکند. استونی با یک میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت، امروز ۹۹ درصد خدمات دولتی را آنلاین ارائه میدهد و برنامه اقامت الکترونیکی آن بیش از صد هزار کارآفرین جهانی جذب کرده است.
سنگاپور با طرح SkillsFuture برای هر شهروند بالای ۲۵ سال تا ۵۰۰ دلار اعتبار آموزش مادامالعمر دیجیتال در نظر گرفته و امارات با تأسیس دانشگاه هوش مصنوعی محمد بن راشد و جذب ۵۰۰ استاد برتر جهان، قصد دارد تا سال ۲۰۳۱ یک میلیون رهبر تحول دیجیتال تربیت کند.
در مقابل، ایران با وجود رتبه اول منطقه در تعداد مهندسان و رتبه سوم در تولید مقاله هوش مصنوعی، در شاخص جهانی دولت الکترونیک ۲۰۲۴ در رتبه ۹۳ جهان ایستاده؛ پایینتر از اردن، عمان و قزاقستان.
بانکهای سنتی ما که هنوز شعبهمحور هستند، در برابر نئوبانکها و فینتکها بهشدت آسیبپذیرند. کارخانههایی که با سیستمهای ERP دهه ۹۰ میلادی اداره میشوند، نمیتوانند با رقبای چینی مجهز به صنعت ۴.۰ رقابت کنند.
شرکتهای بیمه با فرآیندهای کاغذی در برابر اینشورتکهای هوش مصنوعی عقب میمانند و حتی نهادهای حاکمیتی که گزارشدهی دستی و امضای فیزیکی دارند، در برابر حملات سایبری نسل جدید بیدفاعند. همه اینها نشان میدهد سازمانهای ایرانی در آستانه فروپاشی دیجیتال قرار دارند، مگر اینکه رهبری تحولگرا و آگاه به فناوریهای نوظهور، آنها را از نو بسازد.
ایران برای همگام شدن با انقلاب صنعتی چهارم به حداقل یکصد هزار رهبر تحول دیجیتال تا پایان برنامه هشتم توسعه هشتم نیاز دارد؛ عددی که بر اساس تعداد سازمانهای بالای ۲۰۰ نفر، شرکتهای دانشبنیان، بانکها، بیمهها و نهادهای کلیدی محاسبه شده است.
برای رسیدن به این هدف باید سه اقدام فوری انجام شود: نخست تأسیس آکادمی ملی رهبری تحول دیجیتال با همکاری دانشگاههای برتر، پارک فناوری پردیس و معاونت علمی ریاستجمهوری؛ دوم طراحی دورههای تخصصی یکساله کارشناسی ارشد اجرایی تحول دیجیتال با حضور اساتید بینالمللی و سفرهای مطالعاتی به سنگاپور، استونی و فنلاند؛ سوم الزامی کردن حضور حداقل یک رهبر تحول دیجیتال در هیئتمدیره تمام شرکتهای بورسی و سازمانهای بالای ۵۰۰ پرسنل تا سال ۱۴۰۸.
سازمان موفق قرن بیستویکم دیگر هرمی نیست، پلتفرمی است. تصمیمگیری دیگر از بالا به پایین نیست، بلکه دادهمحور و توزیعشده است. کارمند خط تولید با دسترسی به دادههای لحظهای میتواند بهترین تصمیم را بگیرد، نه فقط مدیر کارخانه.
شرکتهای ایرانی باید از مالکیت داده به اشتراک داده، از کنترل کارکنان به توانمندسازی آنها و از برنامهریزی پنجساله به آزمایش مداوم و یادگیری سریع حرکت کنند.
جهان در حال ورود به دههای است که برندگان و بازندگان انقلاب صنعتی چهارم برای همیشه مشخص میشوند. کشورهایی که امروز روی تربیت رهبران تحول دیجیتال سرمایهگذاری میکنند، فردا قدرتهای اقتصادی و فناوری خواهند بود و کشورهایی که امروز درگیر روزمرگی، مقاومت سازمانی و نگاه کوتاهمدت هستند، فردا فقط خاطرهای از شکوه گذشته خواهند داشت.
ایران با جمعیت جوان، فرهنگ کارآفرینی و بازار ۸۵ میلیونی، همه شرایط لازم برای تبدیل شدن به قطب تحول دیجیتال منطقه را دارد، به شرط آنکه امروز تصمیم بگیرد رهبرانی تربیت کند که جرات نابود کردن خلاقانه سازمانهای قدیمی و ساختن سازمانهای جدید را داشته باشند. زمان زیادی باقی نمانده است؛ یا رهبر دیجیتال میشویم یا تماشاچی تاریخ. انتخاب با ماست.








