دلار: 138,215 تومان
یورو: 162,320 تومان
پوند انگلیس: 186,670 تومان
درهم امارات: 37,562 تومان
یوان چین: 19,660 تومان
دینار بحرین: 364,917.4 تومان
دینار کویت: 447,690 تومان
ریال عربستان: 36,761 تومان
دینار عراق: 105.2 تومان
لیر ترکیه: 3,210 تومان
ین ژاپن: 88,234 تومان
طلا 18 عیار: 14,449,000 تومان
انس طلا: 602,158,526.2 تومان
مثقال طلا: 63,520,000 تومان
طلا 24 عیار: 19,553,800 تومان
طلا دست دوم: 14,469,950 تومان
نقره 925: 373,980 تومان
سکه گرمی: 22,200,000 تومان
نیم سکه: 84,160,000 تومان
ربع سکه: 50,900,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 147,510,000 تومان
آلومینیوم: 410,063,172.7 تومان
مس: 1,718,837,593.5 تومان
سرب: 279,205,357.2 تومان
نیکل: 2,275,140,529.2 تومان
قلع: 5,928,732,425 تومان
روی: 432,025,536.2 تومان
گاز طبیعی: 550,095.7 تومان
بنزین: 238,337.9 تومان
نفت خام: 8,045,495.1 تومان
گازوییل: 85,762,407.5 تومان
نفت اپک: 8,461,522.3 تومان
اتریوم: 361,583,177.76 تومان
بیت کوین: 11,030,333,846.4 تومان
دلار: 138,215 تومان
یورو: 162,320 تومان
پوند انگلیس: 186,670 تومان
درهم امارات: 37,562 تومان
یوان چین: 19,660 تومان
دینار بحرین: 364,917.4 تومان
دینار کویت: 447,690 تومان
ریال عربستان: 36,761 تومان
دینار عراق: 105.2 تومان
لیر ترکیه: 3,210 تومان
ین ژاپن: 88,234 تومان
طلا 18 عیار: 14,449,000 تومان
انس طلا: 602,158,526.2 تومان
مثقال طلا: 63,520,000 تومان
طلا 24 عیار: 19,553,800 تومان
طلا دست دوم: 14,469,950 تومان
نقره 925: 373,980 تومان
سکه گرمی: 22,200,000 تومان
نیم سکه: 84,160,000 تومان
ربع سکه: 50,900,000 تومان
سکه بهار آزادی تک فروشی: 147,510,000 تومان
آلومینیوم: 410,063,172.7 تومان
مس: 1,718,837,593.5 تومان
سرب: 279,205,357.2 تومان
نیکل: 2,275,140,529.2 تومان
قلع: 5,928,732,425 تومان
روی: 432,025,536.2 تومان
گاز طبیعی: 550,095.7 تومان
بنزین: 238,337.9 تومان
نفت خام: 8,045,495.1 تومان
گازوییل: 85,762,407.5 تومان
نفت اپک: 8,461,522.3 تومان
اتریوم: 361,583,177.76 تومان
بیت کوین: 11,030,333,846.4 تومان
  کد خبر: 24119915433
ادب و هنرروزنامهعصر انقراض (طنز)

باد بی‌رحم و سوراخ پیژامه (طنز)

راضیه حسینی

عرق‌گیر کمی قدیمی به نظر می‌رسید اما هنوز قابلیت پوشیدن داشت. جز چندتا سوراخ مابین زیربغل و کتف، ایراد دیگری نداشت.

 پیژامه‌ هم به نظر سرپا و قبراق بود. درست است که راه‌راه‌هایش از مشکی به خاکستری تبدیل شده بود ولی اصالت خودش را حفظ کرده بود.

بلند شد. خودش را جمع و جور کرد. خاک‌های روی لباسش را تکاند.

نامردها حتی کفش‌هایش را هم برده بودند و فقط این عرق‌گیر و پیژامه را برایش گذاشته بودند. دزد هم دزدهای قدیم، لااقل می‌گذاشتند لباس به تن آدم بماند.

حالا با این وضع باید چه می‌کرد؟ هرچند راه زیادی نمانده بود، بدون کفش نمی‌توانست برسد.

 به دور و برش نگاهی انداخت. مثل این‌که دزدها خیلی هم نامرد نبودند، برایش یک جفت دمپایی جلوبسته گذاشته بودند.

دمپایی  را به پا کرد و باز همان حس چندش به سراغ‌ش آمد. انگار از ابتدا تمام دمپایی‌های جلوبسته را با مخزنی آب در جلو، تحویل مشتری می‌دهند. هیچ‌وقت خدا، نمی‌توان با خیال آسوده از خشک بودن، آن‌ها را به پا کرد.

جوراب‌ها‌یش حسابی خیس شده بود و مجبور شد آنها را درآورد.

ساعت‌ش را هم برده بودند ولی می‌توانست حدس بزند که وقت زیادی برای‌ش نمانده است. باید عجله می‌کرد. می‌خواست هرطور شده خودش را برساند.

آرام‌آرام به راهش ادامه داد. سرمای زمستان از راه سوراخ‌های عرق‌گیر تا مغز استخوان‌ش رفت اما چاره‌ای نبود، باید می‌رفت.

ناگهان لبه جلویی دمپایی به قسمت شکسته سنگ‌فرش پیاده‌رو گیر کرد و با زانو به زمین خورد. ای وای پیژامه‌اش پاره شد. حالا سرما راه بزرگ‌تری برای نفوذ پیدا کرده بود و با تمام توان رفت توی سوراخ پیژامه. باد هو هوکنان پیژامه را مثل بالن پر کرد.

بالاخره رسید. در را باز کرد و گرمایی ملایم همراه با نورهای درخشان به استقبالش آمدند.

 امسال هم توانست بر روی فرش قرمز جشنواره فیلم فجر بایستد.

 عکاسان و خبرنگاران همگی دورش جمع شدند و او در سکوت به افق خیره شد.

فردا صبح تیتر روزنامه‌ها را خواند: «اعتراض خاموش یک بازیگر مطرح سینما به اوضاع مملکت با نوع پوشش و استایل متفاوت.»

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا