برنامه مهمتر از ترکیب کابینه
علی پاکزاد
کابینه پیشنهادی دولت سیزدهم، حداقل در سی سال گذشته جوانترین ترکیب را داشته است، اما همین جوانی محل انتقاد قرار گرفته که البته نمیتوان بسیاری از این انتقادات را ناشی از نیتخیر دانست و بسیاری نیز بوی سهم خواهی می دهند. اما به رغم جوانی و کارنامه نداشته یا ضعیف کابینه به خصوص در ترکیب تیم اقتصادی چند نکته را بیطرفانه باید متذکر شد.
اول آنکه اگر بحث جوانی و کارنامه به میان بیاید اگر کمی به عقب بازگردیم و به انتقاداتی که حول حوش حضور آذری جهرمی به عنوان جوانترین عضو دولت حسن روحانی نگاهی داشته باشیم، می بینیم که بسیاری از نقدها و وصلههایی که به وی نسبت داده شد از جنس انتقادات امروز است و در نهایت البته دیدیم که همین جوان یکی از موفق ترین وزرای روحانی بود.
اگر نگاهی به کارنامه ترکیب فعلی تیم اقتصادی داشته باشیم، نمی توانیم به صرف حضور در ترکیب کابینه احمدی نژاد کسی را ناکارآمد بدانیم.
اگر هم انصاف به خرج دهیم باین بگوییم همانقدر که دیگر وزرایی که با سوابق طولانی تر می توانستند در تیم مورد تائید شخص آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور قرار گیرند هم تمامی ضعف هایی که به این ترکیب نسبت داده شده را در کارنامه خود دارند، بنابراین بازهم نمیتوانیم، خروجی کار این کابینه را بهتر یا بدتر از کابینه های مشابه دانسته آنرا پیش قضاوت کنیم.
اما در این میان اگر دغدغه منافع ملی و حال روز ناخوش هموطنانمان را داشته باشیم باید تلاش کنیم، حتی همین کابینه ای که به آن منتقدیم بتواند کاری از پیش ببرد در غیر این صورت هرچه تخریب و هرچه تقبیح هم صورت گیرد در نهایت تعدادی از این افراد سکاندار بخش های مختلف دولت شده و یا با افرادی جایگزین میشوند که چندان تفاوتی با ایشان ندارند.
اما نکته ای هم که کمتر به آن اشاره میشود، این است که فارغ از سهم خواهی جریانات سیاسی و مافیاهای اقتصادی کمتر فرد حائز شرایطی در چنین اوضاعی حاضر به پوشیدن ردای وزارت است، نه فقط از سر عافیت طلبی بلکه شاکله توان مدیران کارنامه دار کشور ما را به نقطه کنونی رسانده و نمی تان منکر شد که ایشان برای چالشهای فعلی برنامهای ندارند.همین مسئله هم دایره انتخابهای تیم آقای رئیسی را بسیار محدود می کند.
اما در سوی دیگر اگر نگاهی به عملکرد و کارنامه کابینه های سه دهه اخیر داشته باشیم، متوجه می شویم، تنها نقطه تفاوت درمیان دولتها را تنها یک نکته تعیین میکند و آنهم داشتن برنامه و تعهد به اجرای آن است.
هریک از دولتها برنامه مدون داشته و به اجرای برنامه های خود پایند بوده، توانسته کارنامه ای قابل دفاع از خود ارایه کند و این مسئله تنها در سطوح کلان نیست، بلکه در بخش ها و زیر بخش های دولت نیز این تفاوت به طور کامل مشهود است.
در عمل برنامه، نقطه اتصال اعضای کابینه است و اگر این برنامه: منسجم، هدفمند و منطبق با واقعیات جامعه باشد، منجر به نتیجه مطلوب میشود در غیر این صورت هیچ ترکیبی نمی تواند دردی از مردم و کشور دوا کند.
در شرایط فعلی دولت و مجلس به جای چالش بر روی افراد، تلاش کنند از شاکله کارشناسان دلسوز کشور مدد گرفته برنامه ای منسجم را ارایه کنند.
متاسفانه ساختار سیاسی ما به دولت ها این امکان را نداده که از روز نخست با برنامه وارد ساختمان پاستور شوند و به طور معمول برنامه ای که دولت ها تدوین می کنند، برای چهارساله دوم ایشان قابلیت اجرا می یابد.
اما شرایط کشور امروز به گونهای است که حتی یک لحظه نباید تلف شود و برنامه اجرایی دولت سیزدهم باید در همین نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تدوین و برای سال ۱۴۰۱ آماده اجرا باشد.
جوانی کابینه، این امید را ایجاد می کند که امکان همراستایی بیشتر و تک روی کمتر در میان ایشان هست، یعنی شرایطی که در دولت آقای روحانی فراهم نشد.
آرزو می کنم آنچه کابینه سیزدهم برای ایران رقم خواهد زد، مایه مباهاتی برای همه ایرانیان باشد.