رویکردی بینالمللی به فساد
دکتر غلامحسین بیابانی؛ دانشیار گروه کشف جرایم دانشگاه جامع علوم انتظامی امین
مطابق با شفافیت بینالملل، ناظر معروف ضدفساد، فساد دارای معایب بسیاری است از قبیل: فساد یک جامعه، ناعادلانه ایجاد میکند، در رقابت آزاد مداخله میکند، حقوق بشر را بیارزش میکند، توسعه را از ریل خود خارج میکند و در بخش خصوصی، اعتماد به دموکراسی را از بین میبرد و فقر مردم را عمیقتر میکند.
مطابق با UNCAC اعضای عضو مجمع عمومی سازمان ملل باید سیاستهای ضدفساد هماهنگ و موثری بهکارگیرند که شامل ترویج مشارکت اجتماعی، اجرای اصول حکمرانی قانون، مدیریت مناسب امور عمومی و اموال عمومی، شفافیت و پاسخگویی میشود. مثالهای بیشتر از اقدامات پیشگیرانه شامل قوانین مناسب در مورد تامین سرمایهی احزاب سیاسی، قوانین اجرایی برای مقامات دولتی و پیشگیری از پولشویی میباشد.
در برخی کشورها دادگاه ویژه فساد نیز وجود دارد. داشتن دادگاههای ویژه برای برخود با مشکلات مربوط به فساد به آرزوی داشتن مقررات خاص میانجامد. اما این امر نباید باعث پایین آمدن استانداردهای ما در ایجاد مقررات شود. معیار محاکمهی عادلانه باید تا جای ممکن بالا باقی بماند: مخصوصا برای دشمنان دولت، ازجمله ماموران یا سیاستمداران فاسد و غیره.
یکی از اقدامات پیشگیرانه میتواند بالا بردن دستمزدها به سطحی مناسب باشد. این کار مردم را از اینکه از درآمد ناکافی خود به عنوان بهانهای برای فاسد بودن استفاده کنند، محروم میکند. ما میدانیم که وضعیت بد یک شخص صاحب مقام چقدر میتواند تاثیرگذار باشد، اما واقعیت نشان میدهد که مردم بعد از اینکه دستمزدشان به سطحی قابل قبول میرسد نیز از فساد دست برنمیدارند.
یک معیار پیشگیرانه دیگر میتواند ترویج رفتار اخلاقی باشد که شامل مرامنامههای رفتاری میشود ولی علاوه بر این میتوانیم به شفافیت تامین بودجه احزاب سیاسی نیز بیاندیشیم. در همین هنگام، کشورهای اتحادیه اروپا در تلاش است تا قوانینی در این مورد وضع کند ولی برخی از کشورها تمایلی به پذیرش ان ندارند، به دلیل این حقیقت که این قوانین را بیش از حد سختگیرانه میدانند.
بدین طریق ما میتوانیم ببینیم که کشورها (حکومتهای سیاسی) در مورد عملکرد خود تصمیم میگیرند و قوانینی میسازند و تمایلی ندارند که در پذیرش پرداختهای مشکوک به نفع خودشان، حزب سیاسیشان یا برای کمپینهای انتخاباتیشان، خود را محدود کنند.
یک اقدام بسیار مهم ایجاد برنامههای حمایتی برای افراد افشاگر است. البته این اقدام تنها میتواند در کشورهای با آزادی مطبوعات عملکرد داشته باشد. به طور معمول، کسانی که اقدامات غیرقانونی را افشا میکنند، در نهایت تنها قربانیان پرونده خواهند بود. آنها اغلب از کار خود برکنار میشوند، با این بهانه که در مورد مسائل محرمانه صحبت کردهاند.
قطعا اگر متخلفین شامل افراد با رتبه بالا شوند، بقای افشاگران خیلی دشوار خواهد شد. باید مقرراتی وضع شوند که نه تنها در مورد شیوه شکایت در مورد جرائم خاص بلکه در مورد شیوههایی باشد که مردم بتوانند اطمینان یابند از وضع زندگی و درآمد خود و خانوادهشان در آینده.
در برخی از کشورها سطح فساد آنقدر بالا است و رشوه در سطحی چنان وسیع مبادله میشود که ریشه کن کردن آن تقریبا ناممکن است. مخصوصا زمانی که سیستم قضایی نیز از فساد خالی نیست. در چنین موقعیتی از کجا باید شروع کرد؟ تنها پاسخ این میتواند باشد: با جوانان آغاز کنید که فاسد نیستند.
در مدارس و دانشگاهها باید به این پدیده توجه شود. کودکان و دانشآموزان باید در این مورد بحث کنند، در مورد زیانهای فساد و رشوه باید آگاه شوند و در مورد راه حلها آموزش ببینند. اگر جامعهای از فساد پر شود، تنها امید ما نسل جوان خواهد بود.
برای جمعبندی میتوان گفت که فساد باعث تعمیق نابرابری و فقر میشود؛ اقدامات ضدفساد باید انجام گیرند؛ اقدامات پیشگیرانه بهتر از اقدامات سرکوبگرانه است ولی بدون اقدامات سرکوبگرانه و واکنشهای سختگیرانه کارها پیش نمیروند. از همه مهمتر آگاه کردن مردم و بهویژه کودکان از اثرات مخرب فساد است.