زندگی به سبک خانواده دکتر ارنست
پزشکیان: «با حقوق ۲۰، ۲۵ میلیونتومانی نمیشود در تهران زندگی کرد.»
راضیه حسینی
حقوق کارمند و کارگر را هم که نمیشود اضافه کرد، پس تنها راهی که میماند، کوچ مردم از تهران به هرجایی است که بشود با حقوق پایۀ یک کارگر معمولی زندگی کرد.
از آنجایی که با چنین حقوقی تقریباً در هیچ شهری از ایران نمیتوان زندگی کرد، پس باید به شهری جدید فکر کرد. شهر جدید هم بهمحض اینکه نامش بر سر زبانها بیفتد قیمتی و ارزشمند میشود. باز یک سری تصمیم به سرمایهگذاری در آن منطقه میگیرند و دست مردم عادی از آن شهر کوتاه میماند.
پیشنهاد میکنیم بیسروصدا منطقهای دورافتاده، خالی از سکنه، تهی از آبوخاک حاصلخیز، جایی که روی نقشه زیر پونز قرار دارد، را پیدا و مردم را به آن سمت هدایت کنید. کارگران میتوانند با کمتر از حقوق خود نیز در آنجا زندگی کنند.
در واقع یکجورهایی مثل زندگی خانوادۀ دکتر ارنست در جزیرۀ دورافتاده! اگر یادتان باشد آنها به هیچ پولی احتیاج نداشتند، بیشترین دغدغهشان نجات جانشان از شر حیوانات وحشی، پیداکردن آب و غذا و ساخت قایق برای نجات بود، که این آخری منتفی است و مردم زیر خط فقر، میتوانند بهراحتی و بدون تلاش برای نجات خود، در آن منطقه زندگی کنند.
آنها میتوانند بدون نگرانی از قطع آب و برق و گاز روزگار بگذرانند. بدون اینکه اخبار مربوط به گرانی دلار و سکه و طلا را بشنوند روز را به شب برسانند و دیگر هرگز نگران آلودگی هوا نباشند.
چه چیز از این بهتر؟ اگر دوام بیاورند و بتوانند مثل خانوادۀ دکتر ارنست مدیریت درست داشته باشند و برای خود خانه و زندگی بسازند، طوری پاگیر آن منطقه میشوند که دیگر دلشان نمیخواهد از آنجا بیرون بروند. حتی میتوانند در سرزمین فوق به جوانی جمعیت هم کمک کنند و در طبیعیترین حالت ممکن بشریت، فرزندان متولد شده را بزرگ کنند و چند تا تارزان تحویل جامعه دهند!
تنها راه زندگی با حقوق زیر ۲۰، ۲۵ میلیون تومان همین بود که گفتیم. راهی که نه نیاز به وعدهو وعید داشته باشد و نه چشماندازی برایش ترسیم شود. حاضر و آماده!