شرم از خوشی زیاد

راضیه حسینی
معاون ارتباطات شرکت مخابرات: «مردم حاضر هستند آب و برقشان دو ساعت قطع شود، اما اینترنت نه. اینترنت امروز نیاز مهمی است.»
حالا حتماً باید یک چیزمان قطع شود؟ مثلاً حتی در تصورتان هم نمیگنجد که یک روز را بدون قطعی چیزی بگذرانیم و اینترنت هم داشته باشیم؟
راستش را بخواهید خودمان هم باورمان نمیشود و اگر روزی این اتفاق بیفتد بیشتر از اینکه خوشحال باشیم میترسیم. همهاش منتظریم یک مشکلی در جایی به وجود بیاید. زلزله، سیل، یا شاید حتی یکهو تخم دایناسوری از جایی کشف شود و دقیقاً در لحظهای که هیچچیزی قطع نشده یک دایناسور متولد شود!
ما مدتهاست گرفتار این ترسیم و به همین خاطر ترجیح میدهیم هر روز که از خواب بلند میشویم برق، آب یا گازمان قطع شود. اگر روزی چند تا را با هم نداشته باشیم، دیگر خیلی خیالمان راحت میشود و با آرامش و خوشحالی به زندگی ادامه میدهیم، چون میدانیم بلا بهقدری آمده که برای امروزمان بس است و گرفتار شرم از خوشی زیاد نمیشویم.
این نوع شرم، که البته خوشبختانه بهندرت اتفاق میافتد، غیر از زمانی که چیزی قطع نشده، در مواقع گران نشدن اقلام ضروری زندگی هم رخ میدهد. مثلاً اگر روزی بفهمیم لبنیات، گوشت و مرغ گران نشدند واقعاً دچار شرم میشویم و اگر خداینکرده، ارزان شوند که دیگر میخواهیم زمین با اولین فرونشست خود ما را هم با خودش ببرد.
البته مسئولان همیشه حواسشان به ما هست و نمیگذارند این حس بد و مزخرف را تجربه کنیم. آنها همیشه به دنبال خوشحالی و حس سربلندی ما هستند. به همین خاطر میدانند اگر قرار است اوضاع اینترنت خوب شود، باید حتماً گاز، برق یا هر دو با هم قطع شوند. میدانند ما تحمل وصل بودن همزمان و بالا رفتن کیفیت اینترنت را نداریم.
به نظرتان برای رفع فیلترینگ حاضریم چه چیزهایی قطع شود تا تعادل درستوحسابی در زندگیمان برقرار شود و شرمندهی مسئولان نشویم؟








