
فرزین سوادکوهی، گروه انرژی – کمبود کارخانههای نمکزدایی در میادین نفتی ایران، یکی از گلوگاههای پنهان تولید و صادرات نفت خام است.
هرچند در سالهای اخیر پروژههای بزرگی در این حوزه راهاندازی شده، اما هنوز ظرفیت موجود پاسخگوی نیاز روزافزون نیست و بسیاری معتقدند برای عبور از این چالش باید بسترهای امن و جذاب سرمایهگذاری فراهم شود.
به گزارش عصراقتصاد، نفت خامی که از دل زمین بیرون میآید، همیشه همان طلای سیاه براق و ارزشمند نیست؛ همراه این سیال گرانبها، حجم زیادی آب شور و نمک نیز بالا میآید که اگر پیش از فرآورش و انتقال جداسازی نشود، به کابوسی برای تجهیزات و خطوط لوله بدل خواهد شد.
همینجاست که اهمیت کارخانههای نمکزدایی مشخص میشود؛ تأسیساتی که نقش حیاتی در تضمین کیفیت نفت صادراتی و کاهش هزینههای خوردگی دارند.
با این حال، ظرفیت فعلی کشور در زمینه نمکزدایی از نفت با نیاز واقعی فاصله معناداری دارد. در بسیاری از میدانها، تولید به دلیل محدودیت در نمکزدایی کاهش یافته یا متوقف شده است.
مدیران صنعت نفت بارها تأکید کردهاند که این کمبود بهویژه در میادین در حال توسعه یا میادینی که وارد مراحل پایانی عمر خود شدهاند، بیش از پیش خودنمایی میکند؛ چراکه با افزایش برداشت، نسبت آب به نفت بالا میرود و فشار بیشتری به واحدهای نمکزدایی وارد میشود.
نمونه بارز این وضعیت را میتوان در میدان چشمهخوش مشاهده کرد؛ جایی که به دلیل محدودیت ظرفیت نمکزدایی، تولید نفت در برههای به حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز محدود شده بود. تنها پس از راهاندازی یک واحد نمکزدایی سیار بود که ۱۴ هزار بشکه به ظرفیت تولید روزانه اضافه شد. این تجربه نشان داد که بدون توسعه زیرساختهای فرآورشی، حتی وجود ذخایر عظیم هم نمیتواند تضمینکننده تولید پایدار باشد.
کمبود کارخانههای نمکزدایی در میادین نفتی تولید پایدار و صادرات را تهدید میکند و عبور از این بحران نیازمند سرمایهگذاری امن، بهرهگیری از فناوری داخلی و رعایت الزامات زیستمحیطی است
در کنار این تلاشها، پروژههای بزرگی همچون کارخانه نمکزدایی متمرکز اهواز نیز به بهرهبرداری رسیدهاند. فاز نخست این طرح با ظرفیت ۱۱۰ هزار بشکه و فاز دوم آن با ظرفیت ۲۲۰ هزار بشکه، اکنون بزرگترین تأسیسات نمکزدایی در خاورمیانه محسوب میشود.
گرچه این دستاورد نقطه امیدی برای صنعت نفت کشور است، اما واقعیت این است که تنها یک یا چند پروژه بزرگ نمیتواند بار همه میدانها را به دوش بکشد. پراکندگی جغرافیایی میادین، محدودیت در انتقال نفت نمکی و هزینههای سنگین احداث خطوط لوله، ایجاب میکند که در کنار کارخانههای متمرکز، واحدهای منطقهای و سیار بیشتری راهاندازی شود.
کارشناسان صنعت نفت معتقدند برای عبور از این چالش باید سه مسیر همزمان طی شود.نخست، افزایش سرمایهگذاری در ساخت کارخانههای ثابت و بزرگ در مناطق کلیدی؛ دوم، توسعه فناوری و ساخت داخلی واحدهای نمکزدایی سیار که قابلیت جابهجایی میان میادین را دارند؛ و در آخر، ایجاد جذابیت اقتصادی برای بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی تا در این حوزه ورود کنند.
سرمایهگذاری در نمکزدایی نفت، به دلیل ماهیت زیرساختی و هزینههای بالای اولیه، برای بخش خصوصی ریسکپذیر است. ازاینرو دولت و وزارت نفت باید شرایطی را فراهم کنند که بازگشت سرمایه تضمین شود و سرمایهگذاران احساس امنیت کنند. بدون چنین بستری، نمیتوان انتظار داشت که پروژههای نیمهتمام یا طرحهای جدید با سرعت لازم پیش بروند.
در همین راستا البته دولتیان بستههای سرمایهگذاری در پروژههای نمکزدایی را معرفی کردهاند. از جمله طرحهایی با مجموع ظرفیت روزانه بیش از ۱۳ هزار مترمکعب که برای جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی روی میز قرار گرفته است. اما پرسش کلیدی این است که تا چه اندازه فضای اقتصادی و حقوقی کشور توانسته اعتماد لازم را برای سرمایهگذاری بلندمدت جلب کند؟
چالش دیگری که نباید از نظر دور داشت، مسائل زیستمحیطی است. فرآیند نمکزدایی، پساب و شورآبههایی تولید میکند که اگر مدیریت نشود، میتواند تهدیدی جدی برای خاک و آبهای زیرزمینی باشد. بنابراین توسعه این صنعت باید همراه با مقررات سختگیرانه زیستمحیطی و فناوریهای نوین کاهش ضایعات باشد.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که ظرفیت مهندسی و سازندگان داخلی در این زمینه رو به افزایش است. سهم ۸۵ درصدی شرکتهای داخلی در ساخت تجهیزات فاز دوم نمکزدایی اهواز نشان میدهد که توان فنی کشور برای بومیسازی این فناوری وجود دارد. اگر این مسیر تقویت شود، نهتنها نیاز داخلی تأمین میشود، بلکه میتوان به صادرات خدمات فنی و مهندسی در این حوزه نیز اندیشید.
در نهایت، آنچه روشن است اینکه صنعت نفت ایران برای حفظ جایگاه خود در بازار جهانی، به راهی جز توسعه کارخانههای نمکزدایی نمی تواند بیاندیشد. نفت بدون نمکزدایی، عملاً نفتی غیرقابل عرضه در بازارهای بینالمللی است. بنابراین باید این حوزه را نه به چشم یک انتخاب، بلکه بهعنوان ضرورتی اجتنابناپذیر دید.
اکنون زمان آن رسیده که سیاستگذاران با ارائه مشوقهای اقتصادی، تضمینهای حقوقی و حمایت از فناوریهای داخلی، مسیر سرمایهگذاری در این بخش را هموار کنند. آینده تولید پایدار نفت ایران، به میزان جدیت در رفع این گلوگاه وابسته است.
اگر این فرصت از دست برود، میادین نفتی هرچقدر هم غنی باشند، نمیتوانند موتور محرک توسعه اقتصادی کشور باشند.