فاجعه به رسمیت شناخته نشدن مالکیت معنوی برای استارتآپهای فرهنگی
به گفته بنیانگذار استودیو هنری کمیکا، بیتوجهی به مالکیت معنوی مانع ورود ایدههای نو و جذاب به بازار فرهنگی کشور میشود
محمد ارفع
ایران امروز گام در مسیر تبدیل شدن به اقتصادی دانشبنیان و مبتنیبر نوآوری گذاشته است. نسل جدید سیاست های توسعه علم، فناوری و نوآوری کشور معطوف به توسعه تمامی ابعاد تاثیرگذار در توسعه اقتصاد دانشبنیان و مبتنیبر نوآوری است.
بدیهی است این راه تازه با موانع و چالشهایی همراه باشد. موانع و مشکلات راهاندازی و رشد کسبوکارهای نوپا و شرکتهای دانشبنیان متعدد و متنوع است. ظهور فناوریهای جدید و شکلگیری زمینه های نو برای تشکیل و فعالیت کسبوکارها، نیازهای حمایتی و تسهیلگری جدیدی را ایجاب میکند که این امر در مسائل مختلفی میتواند، متبلور شود یکی از این فعالیتها، کسب و کارهای فرهنگی است که متاسفانه در اکوسیستم استارتآپی ایران جایگاه زیادی ندارند.
حدود دو سال پیش مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی موانع و راهکارهای ایجاد و توسعه کسبوکارهای نوپا و شرکتهای دانشبنیان در کشور پرداخت که موانع و مشکلات استارتآپها را در دو سطح کلان (بلندمدت) و در سطح خرد (اکوسیستم استارتآپی) نشان می داد.
این مرکز اعلام کرد که ورود حاکمیت برای رفع موانع توسعه کسبوکارهای نوپا در کشور میتواند به دو صورت بخشی (رفع موانع و مشکلات کسبوکارهای نوپا خاص یک بخش) یا براساس سطح مسائل (مسائل کلان و مسائل سطح خردتر مرتبط با ابعاد اکوسیستم استارتآپی) صورت گیرد. اگرچه ورود حاکمیت برای رفع موانع توسعه کسبوکارهای نوپا و دانشبنیان با هر دو رویکرد فوق ضروری به نظر میرسد، این مرکز مسائل کلان این حوزه را مشکلات ساختاری کلان اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور میدانست. در حوزه فرهنگ مشکلات اصلی در استارتآپهای ایرانی از منظر مرکز پژوهشهای مجلس نظام مالکیت فکری و زنجیروار نبودن آن است که باید برطرف شود. به سراغ محمدمهدی جلالیان، مدیر و بنیانگذار استودیو هنری کمیکا رفتیم تا نظر او را در مورد فعالیت استارتآپهای حوزه فرهنگی جویا شویم. مشروح گفتوگوی عصر اقتصاد با این فعال فرهنگی ساکن شیراز در ذیل امده است:
استودیو هنری کمیکا چگونه پا به عرصه وجود گذاشت؟
استودیو کمیکا از سال ۱۳۹۶ با هدف اصلی، دستیابی به زنجیره محصولات فرهنگی حول محور یک شخصیت شروع به فعالیت کرد. مجموعهای از محصولات فرهنگی شامل داستان، کتاب کمیک، موشن کمیک، انیمیشن، گیم، اسباببازی، لوازمالتحریر و … که زنجیروار حول محور داستان و قهرمان آن، ارتباط محتوایی دارند تولید و به بازار عرضه شد در همین راستا از ابتدای سال ۱۳۹۸ به صورت ماهانه کتابهای کمیک سریالی ایلیا نیز برای نوجوانان به محصولات ما اضافه شده است.
به عنوان یک فعال استارتآپی در حوزه فرهنگی به این بخش چگونه نگاه میکنید؟
از نظر من به شدت بازار به استارتآپهای فرهنگی نیاز دارد و لازم است تا دیگر استارتآپها وارد حوزه فرهنگ شوند. حیات بازار فرهنگی و پیشرفته شدن آن منوط به ورود استارتآپهای حوزه فرهنگی به آن است زیرا این استارتآپها هستند که با خود ایده نو میآورند و بازار محصولات فرهنگی را از یکدستی و کسلکنندگی فعلی خارج می کنند.
البته مهم ترین مسالهای که باعث شده تا امروز این حوزه مغفول بماند مطمئنا ضعف متولیان در برخورد با استارتآپهای این حوزه بوده است؛ زیرا نتوانستهاند به خوبی از این استارتاپها پشتیبانی کنند.
یکی از نگرانیهایی که فعالان بازار فرهنگی در حوزه استارتآپ مطرح می کنند ترس از سرقت بدون اجازه ایده و در واقع حفظ مالکیت معنوی است؛ در این مورد چه نظری دارید؟
قطعا بزرگترین مشکل و فاجعه کشور ما در حوزه فرهنگی و دیگر حوزهها این است که مالکیت معنوی در آن به رسمیت شناخته نمی شود.
شاید برخی سادهانگارانه به این مساله بپردازند که با رعایت نکردن مالکیت معنوی راحتتر و با هزینه کمتر میتوان وارد بازار شد و به سود دست یافت. با این حال در درازمدت به همه حتی به این دوستان رعایت نشدن مالکیت معنوی صدمه وارد میکند.
توجه نکردن به مالکیت معنوی طی سالیان دراز صنعت فرهنگی را با مشکل مواجه کرده است و پس از آن نیز میکند و مانع ورود ایدههای نو و جذاب به بازار فرهنگی کشور میشود. علت این است که همواره احتمال کپی وجود دارد، البته کسانی که در این فضا فعالیت میکنند نیاز به یک توان بالادستی و یک نگاه حاکمیتی دارند که با اعمال قوانین صحیح روند مالکیت معنوی را در کشور بهبود بخشند.
به نظر شما نیاز است در قوانین مالکیت معنوی در کشور تجدید نظر شود؟
نه، قطعا فقط مجلس نیست. مجلس فقط قانون گذار است و این قوه مجریه است که باید پای کار بیاید و قانونی را که اکنون موجود است، اجرا کند ما نیاز به اجرای قانون در کشور داریم.
مدتی است که یک جشنواره با عنوان بازارپردازی تهران برای رشد و حمایت از ایدههای نو در حوزه فرهنگی در حال فعالیت است؛ نظر شما به عنوان یکی از اعضای رویدادهای نوآورانه آن چیست؟
در واقع رویداد فرنو با اینکه یک رویداد جوان و تازه است، نگاهی پایهای و ریشهای را وارد فرهنگ اقتصادی کشور میکند که این نگاه در اوضاع فعلی بسیار ضروری است این نگاه در اصل نگاهی جامعنگر است که چرخه محصولات فرهنگی را به هم متصل می کند و در این بازار بدون رونق فرهنگی کشور بهشدت چنین نگاهی مورد غنیمت است؛ البته جای پیشرفت نیز دارد.
این رویداد در صورتی که از سوی مراکز فرهنگی مورد حمایت قرار گیرد می تواند منجر به اتفاقات خوبی در حوزه فرنگی کشور شود. در این رویدادها به سرمایهگذاران حوزه فرهنگی و استارتآپهای این حوزه که با عنوان تهیهکنندگان ارشد شناخته میشوند، این فرصت داده می شود که با ایدههای نو آشنا شوند؛ خصوصا ایدههایی که با هم مرتبط هستند و می توانند یک زنجیره را کامل کنند.
چگونه رویدادهای پیش از برگزاری جشنواره بازارپردازی تا امروز به شما کمک کرده است؟
در رویدادهای مختلفی که تاکنون برگزار شده است ایدههایی را که با مجموعه ما همخوانی دارد و سازگارتر است، شناسایی کردهایم و در پی آن هستیم تا با همکاری ایدهدهندگان و نوشتن بیزینس پلن (الگوی کسبوکار) برای ایده مذکور تلاش کنیم تا ایدهها را آماده ورود به بازار و تجاریسازی کنیم.
به نظر شما در آینده این ایدههای اولیه مناسب بازار خواهند بود؟
بین ایدههایی که تا کنون در رویدادهای فرنو مطرح شده است ایدههای خوبی وجود دارد که به نظر می رسد که می تواند در بازار رشد و توسعه خوبی داشته باشند و مخاطب را به خود جلب کنند.